به گزارش مشرق، علیاکبر عبدالعلیزاده با توجه به اتفاقات جشن انجمن منتقدان سینما یادداشتی را به نگارش درآورده است. وی در این یادداشت از رویکرد این جشن و اینکه مثل سایر جشن ها و جشنواره های سینمایی به چهره ها توجه داشته انتقاد کرده است.
این یادداشت را در زیر می خوانید:
«انجمن منتقدان سینمای ایران در سالهای اخیر با برگزاری جشن سالانه تلاش دارد حضور حرفهای اعضای خود را عمق ببخشد اما هر سال دریغ از پارسال. جشن منتقدان که قرار بود کارکردی تخصصی داشته باشد به سرنوشت دیگر جشنوارههای سینمایی دچار شد و تمام انرژی خود را صرف جلب نظر چهرهها و ستارههای سینمایی برای حضور در این جشن کرد. گویی منتقدان سینمایی از حضور و نظر ستارههای سینما اعتبار میگیرند.
در این میان در ساختار برگزاری نیز دچار خطا شد و تا سطح لابی چندنفری از حاضران در صنف پایین آمد تا جایی که بسیاری از مؤثرین عرصه رسانههای تخصصی و منتقدان از حضور در جشن تخصصی خود پرهیز میکنند.
امسال اما ترکیب مهمانان و جایزه دهنگان حواشیای را پدید آورد که به بیراهه رفتن این جشن را به رخ کشید.
۱- انتخاب فرزاد حسنی به عنوان مجری جشنی که قرار است حضوری آکادمیک از یک صنف را تثبیت کند اولین خطای برگزارکنندگان است. برگزارکنندگانی که پیش از این نیز نشان دادهاند تصور میکنند با حضور یک چهره بیتوجه به جایگاه اعتباری او میتوانند مشکلات برنامهریزی و اجرایی یک جشن را لاپوشانی کنند. این سوال پیش می آید که اساسا نباید همین برنامه با اجرای مجریان معتبری چون اسماعیل میرفخرایی یا اکبر عالمی برگزار شود؟
۲- وقتی یک جشن کیفی و تخصصی را قربانی حضور ستارهها میکنیم باید منتظر باشیم حتی چهره پیشکسوتی همچون استاد مشایخی با دیدن فقدان تصویر خود در تیزر جشنواره برآشفته شود و با وجود تجربه بسیار، واکنشی تند به همکار قدیمی خود نشان دهد. دقت کنیم که واکنش او درواقع نسبت به بیتوجهی برگزارکنندگان در ارائه تصویری درست از مؤثرین سینمای ایران بوده و این رخداد در نگاه نخست، نشان از بیتدبیری برگزارکنندگان جشن امسال دارد.
۳- بدترین نوع بیتدبیری هم در ترکیب اهداکنندگان جشنواره رخ داد. درحالیکه برگزارکنندگان میدانند قرار است محمدحسین مهدویان برای فیلم «ماجرای نیمروز» دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را دریافت کند از جعفر پناهی و محسن امیر یوسفی برای اهدای جایزه به او دعوت کردهاند! مگر روحیه و مرام جعفر پناهی را نمیشناسند، مگر نمیدانند او از هر بهانهای برای جلوه گری بهره میبرد. اهالی سینما که میدانند حیات حرفهای او در مخالف خوانیها سطحی است. پناهی که حاضر نیست دیپلم افتخاری که نتیجه داوری تنها داوری آکادمی سینمایی کشور را به برگزیده آن بدهد، همانی است که سالها حقوقبگیر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بوده یعنی از همان منبع - به اصطلاح خودش حکومتی ای- ارتزاق میکرده که وقتی دیگران از طریق آن فیلم بسازند فرصتی میشود برای جلوه گری! دقت کنید که او حاضر نیست دیپلم افتخار را به صاحبش بدهد اما از صحنه هم پایین نمیآید زیرا از هیچ فرصتی برای خودنمایی چشمپوشی نمیکند، یعنی به جشن و داوری و نظم برگزاری توهین میکند اما از صحنه چشمپوشی نمیکند. حالا جعفر پناهی مرام مشخصی دارد و توقعی بیش از این از او نمیرود! اینکه برگزارکنندگان جشنی تخصصی دچار این خطا شوند نشان از چه چیزی دارد؟ آیا آنها نابلد هستند؟ یا در پی تغییر مسیر و غلتیدن در جریان روز هستند و حاضرند تمام موجودیت و سوابق خود را انکار کنند؟ یا در این مورد خاص منافع مشخصی را دنبال میکنند؟ شاید هم اساساً به دنبال ایجاد حاشیه و به تعطیلی کشاندن یک جشن تخصصی سینمایی هستند؛ تنها جشنی که بر اساس رأی فرهنگستان پیش میرود و قرار نیست دچار سیاستبازی شود.
۴- خطای دیگر فراموش کردن اولویتهای این گعده تخصصی است. اینکه جشنی برگزار کنیم در قواره همه جشنها و جشنوارههای سینمایی دیگر چه دردی از سینمای ایران درمان میکند؟ قرار است جشن منتقدان سینمای ایران خوانش متفاوتی از جریانهای جاری در سینما باشد. حالآنکه انگار بوق را از سر گشادش بدمیم، منتقدان در جشن خودشان با ناهماهنگی و بگیر و ببندهای بیشتری هم روبرو شدند. بهنحویکه معمول است کارت افراد برایشان ارسال میشود همچنان که کارت دعوت از مهمانان برایشان ارسال میشود. در صورت نبود امکان ارسال، فردی آشنا با اعضا در محل تحویل حضور دارد و در فضایی محترمانه کارت اعضای انجمن را که در این جشن مهمترین مهمانان هستند تحویل میدهد نه اینکه برای تحویل از اعضای انجمن کارت ملی بخواهد!
۵- برگزارکنندگان در مورد بزرگداشتها هم دچار خطا شدهاند. واقعاً در جشنوارههای دیگر بزرگداشت بازیگر و کارگردان و... کم داریم؟ جشن منتقدان سینما به نظر جایگاه والاتری دارد و میبایست به فعالیتها و افرادی بها بدهد که خدمات بنیادین به سینما کردهاند و به افرادی که در جشنوارههایی که حتی در بخش بزرگداشت هم نیمنگاهی به تبلیغات و خبرسازی دارند از قلم میافتند، بپردازد. پژوهشگر و منتقد مؤثر و رسانه دلسوز و... برای این جایگاه اولویت دارد نه اینکه برای خالی نبودن عریضه در کنار ستارهها از یک پژوهشگر هم تقدیر کنیم. آنقدر در خطای خود پیشرفتهاند که سالهاست بخش رقابتی و صنفی جشن را یا برگزار نمیکنند یا در مراسمی مستقل برپا میکنند یعنی یک جشن برای از ما بهتران یک دور همی آخر شب هم برای رعایا!
۶- آقایان! جشن منتقدان سینما مانند همپایان جهانیاش وقتی جذاب است که آرای آن بدون تغییر و حاصل نگاه اعضای آکادمی اش باشد. این جشن نیاز به نگاه و رویکرد تبلیغاتی ندارد. این جشن تنها نیازمند حضور اعضای انجمن و برگزیدگان همان سال است و با حضور جمعیت علاقهمندان سینما اعتبار نمیگیرد. برای جشن انجمن منتقدان پسندیده نیست که محفلی برای لابی شخصی شود یا جولانگاه کسب تجربه برای افرادی که فرصتهای بیشماری را برای کوچکی خود هزینه کردهاند.
۷- نامه جعفر گودرزی به حاشیههای جشن دیگر عذر بدتر از گناه است. وقتی انتخابات هیات مدیره با حضور حداقلی اعضا برگزار میشود باید منتظر شگفتیهای بیشتری باشیم. شاید در زندگی روزمره فراموش کردن خطاهای فردی، کار شایستهای باشد اما در فعالیتهای گروهی و صنفی اعتماد به افرادی که همواره منافع شخصی را به منافع، اعتبار و حیثیت یک صنف ترجیح دادهاند خطای بزرگی است که اگر به راحتی از کنار آن بگذریم همواره باید تأثیر مخرب این بیدقتی را تحملکنیم.»