به گزارش مشرق، «کورش شجاعی» در یادداشت روزنامه «خراسان» نوشت:
کشته شدن ۹ دختر دانش آموز باز هم مردم را داغدار کرد، واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان مینابی و یکی از سرپرستان و کمک راننده در حوالی داراب شیراز در حالی حدود ۴ صبح جمعه رخ داد و این حادثه بسیار تلخ را رقم زد که این گونه حوادث بارها و بارها در جادههای کشور ما رخ داده و هرازگاهی علاوه بر قربانی شدن چند نفر و تحمیل داغی سنگین بر خانوادهها و وابستگان قربانیان، روح و روان مردم را نیز جریحه دار میکند، اما گویا عزم جزمی بر پایان یافتن این گونه حادثههای مرگبار وجود ندارد که اگر چنین عزمی در همه مسئولان ذی ربط وجود داشت یا این گونه حوادث اتفاق نمیافتاد یا آن قدر کاهش مییافت که شگفتی آفرین و تعجب برانگیز میشد! اما برای جلوگیری از تکرار این داغها و از دست دادن سرمایههای انسانی در پیچ و خم جادههای نه چندان استاندارد کشورمان، چه باید کرد؟ طرح چند سوال و ارائه چند راهکار اجمالی به مسئولان شاید موجب شود تکرار این گونه حوادث تلخ به حداقل برسد.
جان مسافران اعم از مردم عادی و نخبگان و دانش آموزان و دانشجویان به دست چه کسانی و چه رانندگان و موسسات مسافربری سپرده میشود، شک نداریم که رانندگی وسایل نقلیه سنگین عمومی از جمله سخت ترین کارهای موجود است آن هم با حقوق و درآمدی نه چندان قابل قبول، اما آیا سلامت جسمی و روانی تک تک رانندگان که فرمان هدایت خودرویی که حدود ۴۰ نفر انسان سرنشین آن است مورد تایید واقعی و نه صوری مراجع ذی ربط است آخر مگر میتوان جان انسانها را به دست هر کسی سپرد؟!
آیا خستگیهای مزمن و بیدار خوابیهای طولانی و بیکاریهای پی در پی برخی از رانندگان و کمک رانندگان اتوبوسها و دیگر وسایل عمومی برای انتخاب راننده و سپردن جان انسانها به او به گونهای جدی و موثر مورد نظر و لحاظ قرار میگیرد، آیا کم شنیده ایم که یک راننده یا کمک راننده دهها ساعت یا گاه چند روز منتظر میماند تا به کار گرفته شود معلوم است در چنین شرایطی، صندلی راننده اتوبوس تازه میشود اولین جایگاه برای نوعی آرامش و استراحت راننده خسته و احتمالا آزرده!
آیا نباید تک تک رانندگان وسایل نقلیه سنگین عمومی خصوصا اتوبوسها از میان افراد سالم از نظر جسمی و روانی حرفه ای، ماهر، با تجربه و آشنا با جاده انتخاب شوند و بعد جان چند ده انسان را به دست آنان سپرد؟ تا کی بشنویم علت واژگونی، سقوط، تصادف و جان باختن تعدادی انسان به خاطر خستگی، خواب آلودگی، عدم توجه راننده به جلو یا ناتوانی در کنترل خودرو و. .. بوده است.
در جهان امروز که فضا پیما به کرات مختلف فرستاده و هسته اتم شکافته میشود آیا نمیتوان برای هشدار «بیدار باش» رانندگان نرم افزاری نوشت و در قالب یک سخت افزار ساده در اختیار رانندگان قرار داد و استفاده از آن را مثل خیلی کارهای دیگر مانند «ساعت زدن» اجباری کرد. (مشابه چنین وسایلی در بازار وجود دارد)
آیا نمیتوان برای اردوهای دانش آموزی، دانشجویی، جهادی، خانوادگی و. .. علاوه بر راننده و کمک راننده و دستیار (شاگرد) اتوبوسها فرد یا افرادی مسئولیتهایی از جمله وظیفه مهم بیدار نگاه داشتن راننده اتوبوس، تذکر برای رعایت قوانین و تاکید بر تعویض به موقع راننده، توصیه به مسافران برای رعایت نکات ایمنی از جمله بستن کمربند و. ..را به طور جدی برعهده بگیرند. در حادثه اخیر که منجر به کشته شدن این دانش آموزان عزیز و بنا بر اخبار قطع نخاع و مجروحیت بیش از ۳۰ نفر دیگر شده است آیا ناظری بر این گونه امور گمارده شده بود؟!
سلامت و ایمن بودن خودروها خصوصا وسایل نقلیه عمومی نیز از جمله ضرورتهایی است که باید بیش از پیش مورد توجه مسئولان قرار بگیرد.
در خبرها آمده بود که ۴۲ دانش آموز و دو سرپرست، مسافر این اتوبوس بوده اند تا آن جا که اطلاع دارم معمولا صندلیهای اتوبوس حداکثر برای ۳۶ یا ۳۸ نفر است، اگر این خبر صحیح است مسئولان پاسخ دهند چرا تعداد سرنشینان اضافه بوده است؟!
اصولا راه اندازی اردوها با اتوبوس آن هم در شب چه توجیهی دارد؟ خصوصا این که بسیاری از تلفات جادهای ناشی از خطراتی است که شب هنگام رانندگان و مسافران را تهدید میکند؟
آیا آموزش و پرورش نمیتواند و نباید اردوهای دانش آموزی را در مسیرهایی که از ریل و قطار بهره مند است برنامه ریزی کند؟ و اگر چنین امکاناتی وجود ندارد حتی الامکان به اردوهای درون استانی با مسافت و مدت زمان کم محدود کند؟
مردم چه وقت مطمئن خواهند شد اصلی ترین کار برخی ماموران پلیس راه، پشت دوربین قرار گرفتن و جریمه کردن نباشد؟ این نیرو که افراد زحمتکش و دلسوز در آن کم نیستند باید آن قدر پشتیبانی و حمایت شوند و نیرو و بهره وری و کارایی لازم را داشته باشند که مردم و رانندگان و مسافران در تمامی جادههای کشور از حضور و رفت و آمد مستمر و چرخش چراغهای گردون خودروهای آنان بیشتر احساس امنیت و آرامش کنند و رانندگان کم توجه و خاطی نیز بیشتر مراقب رفتار و رانندگی خود باشند و از انجام کارها و رفتارهای پرخطر و خلاف قانون رانندگی پرهیز کنند.
تشدید مجازاتها و محرومیتهای جدی برای رانندگان خطرآفرین، بازدارندگی بسیار بیشتری از جریمههای پولی دارد و اگرچه حرکت به این سمت آغاز شده، اما انجام و تحقیق این مهم نیازمند وضع قوانین دقیق تر و جدیت بیشتری است.
تلاش روزافزون برای ایمن سازی تمامی خودروها و خصوصا وسایل نقلیه عمومی و همچنین عمل موثر برای استاندارد و ایمن سازی تمامی جادههای کشور حتما به کاهش تصادفات و تلفات جادهای کمک خواهد کرد.
اگر برخی مسئولان و قانون گذاران و مجریان همچنان در خواب باشند یا در مقابل جان باختن سالانه حدود ۱۵ هزار نفر از مردم در جادههای کشور خود را به خواب غفلت بزنند و فرزندان خود را به جای امثال این دانش آموزان، نشسته بر صندلی اتوبوسها و مینی بوسها و دیگر وسایل نقلیه عمومی در جادهها نبینند، این جادهها و وسایل نقلیه و سفرها و اردوهای نه چندان با برنامه ریزی برخی رانندگان خاطی، کم تجربه و غیرحرفهای و خطرآفرین همچنان قربانی میگیرد و فرزندان مردم را به کام مرگ میکشاند.
قطعا استفاده از تجربه کشورهایی که تلفات جادهای خود را با انتخاب و بهره گیری از راهکارهای مناسب و موثر به حداقلهای ممکن رسانده اند میتواند ما را در حفظ سرمایههای انسانی و مادی کشورمان بیشتر یاری کند.