سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
همت ها و باکری ها هیچ نسبتی با سران فتنه ندارند
حمیدرضا جلایی پور از شرکت کنندگان در کنفرانس برلین و از فعالین فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «جریان اصلاحطلبی که در این ٢٠ سال شاهدش بودیم تبارش از انقلاب اسلامی و مقاومت در زمان جنگ شروع میشود. شخصیتهای بارزی مانند آقای موسوی، همتها و باکریها از این تبار بودند. تبار اصلاحطلبان به دوره سازندگی بازمیگردد. افرادی بودند که در جریان سازندگی و ساختن کشور بسیار زحمت کشیدند و تجربه کسب کردهاند. از همه مهمتر تبار اصلاحطلبان به آزادیخواهی و دموکراسی خواهی ٢٠ سال اخیر برمیگردد».
گفتنی است جریان فتنه گری که دوبار در سال های 78 و 88 دست به آشوب خیابانی زد، در تکاپوی رسانه ای مداوم خود نه تنها شهدا و شهادت را سرمایه جامعه و محور همبستگی و غرور ملی معرفی نمی کرد بلکه با تعابیری اهانت آمیز (به استناد آراء آشفته امثال فروید) درباره شهید و شهادت قضاوت می کرد و در بستر اغتشاش و آشوب نیز هر چند مجال بروز پیدا کرد «شعار توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد» را علیه خاستگاه اصلی شهدا و فرهنگ شهادت سر داد.
حال چند سوال: آیا سران فتنه 88 و عوامل میدانی آنها، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اهانت نکردند؟ وجود مبارک حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء را انکار نکردند؟ روز قدس به نفع اسرائیل شعار ندادند؟ روز 13 آبان به حمایت از آمریکا عربده نکشیدند؟ به ساحت ملکوتی امام راحل(ره) اهانت نکردند؟ و تصویر مبارک ایشان را پاره پاره و لگدمال نکردند؟ مسجد را به آتش نکشیدند؟ آشکارا از فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیروی نکردند؟ آیا با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، گروهک های کومله، دموکرات، پژاک، عبدالمالک ریگی دست به ائتلاف آشکار و بی پرده نزدند؟! آیا نتانیاهو با افتخار! و آشکارا از فتنه گران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد نکرد؟ آیا اوباما، حمایت مالی و سیاسی از آشوبگران را یک هدف استراتژیک برای مقابله با ایران اسلامی معرفی نکرد؟ جرج بوش آنها را پیاده نظام آمریکا در ایران معرفی نمی کرد؟ آیا تمامی دشمنان اسلام و انقلاب و امام و ایران در حمایت آشکار از سران فتنه به میدان نیآمدند؟ و...
آیا میان شهیدان بزرگوار «همت» و «باکری» که جان و جوانی و هستی خویش را برای مقابله با این زشتی ها و مبارزه با آمریکا و اسرائیل و دنباله های داخلی آنها نظیر منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها و تروریست های مارکسیست به میدان آورده و خالصانه به خدای منان تقدیم کرده بودند، و سران فتنه تشابهی وجود دارد؟!
مردم ایران و همه مسلمانان پاکباخته جهان باکری و همت را بخشی جدانشدنی از هویت اسلامی و انقلابی خود می دانند و دیگران را، در صورت ناهمخوانی با راه و رسم آنان، نه فقط از خود نمی دانند که به تلخی می رانند.
شانه خالی کردن از مسئولیت خسارت محض برجام با ادعای واهی هماهنگی جزئیات با رهبری
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «آچمز قانونی دلواپسان» با تاکید بر تشکیل کمیته امنیت اقتصادی در دل کمیسیون امنیت ملی افزود: «چنین کمیتهای میتواند کاری را انجام دهد که برجام کرد. درست است که در ماجرای برجام، نظر مستقیم مقام معظم رهبری تعیینکننده و هدایتکننده بود، اما به نظر میرسد اگر چنین کمیتهای بهدرستی عمل کند، میتواند چنین اثری داشته باشد، زیرا قطعا زیر نظر مثبت رهبری خواهد بود.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه تاکید کرد که دلواپسان سدی برای سرمایهگذاری خارجی هستند.
در این خصوص باید گفت برخی دولتمردان و رسانه های حامی دولت در پی آن هستند تا از مسئولیت خسارت محض برجام شانه خالی کنند. این جماعت تا دیروز با غرور و نخوت، برجام را ثمره کاردانی و تدبیر خود میدانستند و از آن با تعابیری چون «فتحالفتوح»!، «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»!،«ورقخوردن تاریخ به نفع ایران»! «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر»! و...نام می بردند ، اما حالا که کار به اینجا رسیده و توافق هسته ای به دفعات از سوی آمریکا به صورت فاحش نقض شده و بنابر اذعان مقامات ارشد دولت دستاورد برجام، از تقریبا هیچ به تحقیقاً هیچ تبدیل شده، به جای عذرخواهی از مردم و تلاش برای جبران این خسارت محض، به دروغ ادعا میکنند که همه جزئیات را با اجازه رهبری طی کردهاند!
گفتنی است رهبر معظم انقلاب شروط 9 گانهای را درباره برجام معین کرده و خواستار رعایت دقیق و موبهموی آن شدند. با خواندن فهرستوار این شروط نه گانه خواهید دید که تقریبا هیچیک از آنها جامه عمل نپوشید و اتفاقا فاجعه برجام دقیقا در اثر نافرمانی از این فرامین روشنگر بود!در همین رابطه،«علیاکبر ولایتی» عضو هیئت نظارت بر برجام-تیرماه 95-گفت: «به برخی شروط 9 گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب در خصوص اجرای تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد».
مقام معظم رهبری در بیستم فروردین 94 فرمودند:«آیا جزئیّات مذاکرات هستهای تحت نظر رهبری است؟ بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوبهای مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئیسجمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، میتوانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست».
گفتنی است روحانی در سال 93 در چهارمین نشست خبری خود گفت:«همه مسئولیت مذاکرات با من است».
از سوی دیگر این روزنامه اصلاح طلب، تاکید کرده است که دلواپسان سدی برای سرمایهگذاری خارجی هستند. در این باره باید گفت شرکتهای خارجی مشتاق معامله با ایران با ثبات و قدرتمند هستند و مسئله آنها در شرایط فعلی مواجهه با تهدیدهای علنی آمریکا- برخلاف تعهد صریح در برجام- است، منتها جماعت بزککار شیطان بزرگ حاضر نیستند نازکتر از گل به آمریکا بگویند و ترجیح میدهند مطابق میل آمریکا توپ را در زمین داخلی بیندازند.
آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمی آمار جذب سرمایه خارجی در دنیا است در اوایل امسال در گزارشی اعلام کرد که ایران از سال 92 تاکنون در جذب منابع نزولی عمل کرده و در سال 95 نسبت به 94 به منفی 51 درصد رسیده است. درحالیکه رئیسجمهور وعده جذب 30 میلیارد دلاری سرمایهگذاری خارجی در پسابرجام را داده بود و برای سال 95 نیز حدود 11 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی مصوب شده بود، آمارهای رسمی نشان میدهد تنها 2 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در سال گذشته جذب شده است!
رونمایی از ژن پاک و مطهر به سَبکِ کشته سازی در فتنه 88!
روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «ژن های خوب و مظلومیت ژن رجایی» نوشت:«"ژن خوب" تازهترین مفهوم افزوده شده به دایره واژگان ادبیات سیاسی ایران است که به مدد فضای مجازیترند و برند شبکههای اجتماعی شده است. روز به روز هم بر دامنه و دایره ژنداران خوب افزوده میشود و باشگاه ژن خوب هر روز عضو تازهای میپذیرد. قضاوت درباره این موضوع که اگر اعضای این باشگاه ژنهای خود را از برخی مقامات و مسئولان و چهرهها نداشتند الان در چه سمت و حوزهای بودند هدف این بحث نیست همانگونه که پیشینه آغاز و انجام و اعضای باشگاه ژن خوب هم هدف این نوشته نیست. آنچه این روزها خون بر دل میکند، ژنهای پاک و مطهری هستند که از دایره ژنهای خوب که هیچ از دایره ژنهای فعال و سالم هم در حال حذف هستند... صاحبان این ژنها گرچه آقازاده نبودند و شاید تجربه شاگرد اولی هم در کارنامه نداشته باشند اما شرافتمندانه در راه آرمانهای اصلاحات قلم زدهاند... تخت بیمارستان امیراعلم تهران این روزها میزبان یکی از این ژنهای مطهر است. «علیرضا رجایی» روزنامه نگار... امثال رجاییها برای گذار صحیح از دورانی به دوران دیگر حکم کاتالیزوری نایاب را دارند. در بسیاری از کشورها قدر و شأن این کاتالیزورها بسیار بیشتر و بالاتر از ژنهای خوب آن نظامهاست. کاتالیزورهایی از جنس رجایی، مرحوم دکتر ابراهیم یزدی، مرحوم مهندس مهدی بازرگان، بی آنکه در این گذار آسیبرسان حکومت کنندگان باشند، یاریگر حکومت شوندگان برای آرامش بیشتر در گذار بوده و هستند».
گفتنی است علیرضا رجایی یکی از فعالان ملی مذهبی بود که چند سال قبل به جرایم مختلفی به زندان محکوم شد. در هفته اخیر رسانههای اصلاحطلب و ضد انقلاب در فضای مجازی با انتشار عکسهای مختلفی از وی، اینگونه روایت کردند که چشم وی در زندان در اثر سرطان تخلیه شده است! جماعت دروغپرداز در تمامی این روزها مدعی بودند رجایی، بارها و بارها به خاطر درد چشم و صورت به مسئولان زندان مراجعه کرده و از آنها تقاضای کمک کرده است، اما آنها هربار از درمان وی خودداری کرده و موضوع را با تجویز مسکن فیصله دادهاند! آنها روایت کردند که رجایی قربانی روابط ظالمانه حاکم بر زندان شده و در نهایت، هنگامی وی را به بیمارستان روانه کردهاند که کار از کار گذشته و تشخیص پزشکی، سرطان پیشرفته چشم بوده و منجر به تخلیه چشم وی گردیده است!
روزنامه کیهان در پاسخ به این ادعا در مطلبی نوشت: وقاحت جماعت دروغگو در ساخته و پرداخته کردن این قصه سوزناک و درام تلخ، باعث تولید دهها مطلب و انتشار عکسهای مختلف در فضای مجازی شد! حتی دو روزنامه معروف اصلاحطلب با اختصاص عکس بزرگی از وی در صفحه اولشان، برای وی سوگواری کردند و به قوه قضائیه تاختند! اما روز گذشته محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد«رجایی در سال 94 از زندان آزاد شده است»! این سخن یعنی اینکه وی از آن زمان همچون یک شهروند عادی در جامعه زندگی کرده و امکان پیگیری مراحل درمانی برای وی وجود داشته است.
گفتنی است جریان فتنهگر، در سال 88 هم با پیگیری سناریو کشتهسازی و شکنجه، اخبار دروغ زیادی تولید میکرد. در آن سال برخی سران فتنه به مراسم ختم کسانی رفتند که یا وجود خارجی نداشتند و یا زنده بودند و در مصاحبههایی، از رفتار غیرانسانی فتنهگران ابراز تنفر و انزجار نمودند.
اصلاحطلبان در قبال عملکرد کابینه و لیست امید مسئول هستند
«علی صوفی» فعال اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه آرمان در یک اظهارنظر دوپهلو گفت: «باید اصلاحطلبان، مسئولیت دعوت عمومی را که در 96 از روحانی کردند بپذیرند؛ یعنی هرچند اصلاحطلبان مسئولیتی در قبال ترکیب کابینه ندارند، اما اصلاحطلبان در مقابل عملکرد روحانی که عملکرد کابینه، بخشی از آن محسوب میشود، مسئول هستند. برای همین، انتظار میرفت کابینه روحانی نمادی از رأی 24میلیونی او باشد و خود روحانی نیز پیش از چرخش خود به این نکته اذعان داشت. درست است که نمیتوان همه 24میلیون رأی را به اصلاحطلبان منتسب دانست، اما اکثریت قاطع رأیدهندگان گرایش اصلاحطلبی داشتند. هرچند این چینش کابینه بههیچعنوان، اصلاحطلبانه نیست، اما با وجود چرخش روحانی، اصلاحطلبان در مورد عملکرد دولت، مسئول خواهند بود و باید جوابگوی مردم باشند و مطالبات مردم را پیگیری کنند. با این وضع پیشآمده، آینده مطالبات مردم مشخص نیست».
صوفی افزود:«اصلاحطلبان مسئول عملکرد فراکسیون امید نیز هستند. فراکسیون امید نیز به همین کابینهای که از اصلاحطلبان کناره گرفته، رأی دادند. فرض میکنیم که روحانی راهی برای تسلیمنشدن در مقابل فشارها نداشت، فراکسیون که متحمل هیچفشاری نبود، چرا با این کابینه همراهی کرد؟ فراکسیون امید بیش از رئیسجمهور، مسئول این کابینه است و در مقابل مردمی که به آنان و روحانی رأی دادند نیز مسئولیت دارند. بنابراین اصلاحطلبان نهتنها در مقابل عملکرد روحانی، بلکه در قبال عملکرد فراکسیون امید و حتی شورایعالی سیاستگذاری نیز مسئول هستند و باید پاسخگو باشند».
گفتنی است دولت دوازدهم برآمده از دولت یازدهم است و ترکیب کابینه با اندکی تغییر که تعیینکننده به نظر نمیرسد همان ترکیب قبلی است. ۱۱ تن از وزرای کابینه جدید، در کابینهقبلی نیز حضور داشتهاند، ۵ تن از وزرای جدید هم در کابینه قبلی معاون وزیر بودهاند و طبیعی است که در جایگاه وزارت نیز ادامهدهنده مواضع و عملکرد وزیری باشند که در دولت قبلی معاون او بودهاند. ۲ سرپرست که برای وزارتخانههای نیرو و علوم انتخاب شدهاند نیز به ترتیب، قائممقام و معاون وزیران نیرو و علوم دولت یازدهم بودهاند. در مجموع اکثریت قریب به اتفاق اعضای کابینه اعم از وزرا و یا معاونان رئیسجمهور برگرفته از میان اصلاحطلبان و کارگزاران هستند.
اصلاح طلبان پس از گرفتن سهم و غنیمت، در حال فاصله گذاری با روحانی و دولت هستند. هدف اصلاح طلبان این است که- علیرغم تصاحب کابینه- به گونهای فضاسازی کنند که ناکارآمدی احتمالی دولت به حساب آنها نوشته نشود و مردم از اصلاح طلبان انتظار پاسخگویی نداشته باشند. این جاعت بدشان نمیآید که با سرگرمیهایی مانند حصر و ... نیز مردم را دوباره دنبال نخود سیاه بفرستند.
از سوی دیگر نمایندگان عضو فراکسیون امید توسط اصلاح طلبان و در قالب لیست امید و با پیام «تکرار میکنم» برگزیده شده و با تعریف و تمجیدهای آنچنانی همگان را به انتخاب آنان تشویق و ترغیب کرده بودند.
گفتنی است اصلاح طلبان از سال ۷۶ تا ۷۹، در دولت و مجلس و شورای شهر اول تهران غالب شدند، اما شورا را به بن بست و تعطیلی کشاندند، مجلس را در باتلاق تحصن و استعفا و بازیهای سیاسی فرو بردند و دولت را چنان ناکارآمد ساختند که خودشان با القاب زشت، رئیس دولت اصلاحات را به تمسخر گرفتند.
نمایندگان به جای محدود کردن عکاسان، رفتار خود را اصلاح کنند
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشت:«بعد از جنجالی که عکسهای گرفته شده از مجلس شورای اسلامی]مانند سلفی حقارت[ بهوجود آورد... حالا ظاهرا این محدودیت عکاسان و خبرنگاران به اعضای شورای شهر پنجم تهران هم سرایت کرده است آن هم به بهانه انتشار عکسی از خمیازه یکی از اعضای شورای شهر. یعنی مجید فراهانی. حالا در انتقاد از انتشار این تصویر دو عضو شورای شهر تهران نسبت به تصاویر گرفته شده از طرف عکاسان انتقاد کردند و خواستار برخورد با عکاسان صحن شورا شدند».
گفتنی است در هفته های گذشته برخی نمایندگان فراکسیون امید با فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پایان برگزار مراسم تحلیف ریاست جمهوری دوازدهم با هیجانزدگی عکس گرفتند که به «سلفی حقارت» در میان کاربران شبکههای اجتماعی و رسانههای جمعی معروف شد. نمایندگان سلفی بگیر با عکسهایی که از آنان در فضای مجازی منتشر شد برخورد سلبی داشته و عکاسی از سلفیهای خود با موگرینی را بازی با شان و آبروی نمایندگان دانستند.
ذکر این نکته ضروری است که نمایندگان مجلس و شورای شهر باید به این توجه کنند که در معرض نگاه عموم هستند و باید در رفتار خود دقت بیشتری داشته باشند، نهآنکه به محدودکردن حق کسب خبر رسانهها و تحدید گردش اطلاعات بیندیشند.