سرویس جهان مشرق - شب گذشته منابع خبری از ورود غیر قانونی چندین نیروی اسرائیلی با دو لودر و یک تانک مرکاوا و دو خودروی نظامی به عمق 200 متری خاک سوریه در منطقه جولان در استان قنیطره خبر دادند.
به نوشته خبرگزاری فلسطینی «معا»، نیروهای اسرائیلی از سمت شهرک «بئر عجم» وارد منطقه شدند اقدام به عملیات حفر و ایجاد موانع طبیعی در اطراف خود کردند.
منابع محلی گفتهاند که نیروهای صهیونیستی، شب گذشته برای عملیات شناسایی به این منطقه وارد شده بودند.
این نقض تمامیت ارضی سوریه، پنجمین مورد در مدت اخیر است و پیش از این نیز عناصر صهیونیستی وارد شهرکهای «جباتا الخشب»، «بریقه»، «بئر عجم» و «کودنه» شده بودند.
حمله موشکی اسرائیل به سوریه
حمله رژیم صهیونیستی به منطقه مصیاف سوریه با هر واکنشی که از سوی سوریه مواجه شود، تنها با یک سؤال اساسی همراه است و آن اینکه آیا حملات این چنینی میتواند نگرانیهای اسرائیل در مورد اوضاع سوریه را کاهش دهد؟ شاید صهیونیست ها به دنبال استفاده از آخرین فرصتهایی هستند که میتوانند آزادانه در آسمان سرزمینهای سوریه جولان دهند و برخی مواضع را نیز هدف قرار دهند.
پیام های رژیم صهیونیستی در عملیات مصیاف
عاموس یادلین رئیس سابق سرویس اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی و رئیس کنونی مرکز مطالعات امنیت داخلی این رژیم مدعی شد که هدفی که اخیرا از طریق جنگندههای رژیم صهیونیستی موشک باران شد، یک مرکز نظامی بود که تولید موشکهای دقیق در آن صورت می گرفت و میتواند تأثیرات زیادی در "جنگ آینده" داشته باشد. وی این حمله را دارای سه پیام دانست و گفت که اولین پیام این است که اسرائیل اجازه تولید سلاحهای استراتژیک را به دشمنان خود نمیدهد. پیام دوم راجع به زمان حمله است که هنگامی انجام شد که دنیا خطوط قرمزی که این رژیم ترسیم کرده است را نادیده گرفت. وی پیام سوم را در رابطه با این موضوع دانست که سپر هوایی روسیه مانع از اقدامات منسوب به اسرائیل در سوریه نمیشود.
عملیات مذکور از طریق حمله هوایی صورت گرفته و این موضوع با توجه به استقرار سامانه دفاع هوایی روسی در سوریه دو مفهوم می تواند داشته باشد. اول اینکه تل آویو چراغ سبز مسکو برای انجام این حمله را دریافت کرده و دوم اینکه اسرائیل به نحوی به دنبال تحریک کردن روسیه یا مجبور کردن آن به تسلیم در برابر مطالبات خود است.
در همین رابطه تحلیلگران نظامی شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کردند که مهم ترین طرف این حملات روسیه است که قطعا در رابطه با این حادثه تحقیق خواهد کرد. این شبکه میافزاید: ایرانیها و حزبالله توجه زیادی به این حمله نخواهند داشت و این موضوع ارتباطی با آنها ندارد، بلکه هدف اصلی اسرائیل از این حمله فشار بر مسکو و بررسی اراده آن است.
این شبکه میافزاید که روس ها بعد از دیدار گذشته نتانیاهو و پوتین که دو هفته پیش انجام شد به این نتیجه رسیدند که اسرائیل به سوریه حمله نخواهد کرد. آنها حتی این موضوع را به سوری ها نیز اطلاع داده اند. این شبکه صهیونیستی مینویسد که حمله انجام شده بیش از اینکه متوجه سوریه باشد، مسکو را هدف گرفته بود، حال باید منتظر بود و دید در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد. اگر روسیه از شدت حملات خود به تروریستها بکاهد، میتوان نتیجه گرفت روسیه با این اقدام عقب نشینی کرده و در ازای امتیاز از صهیونیستها حاضر به معامله با آنان شده است. این درحالیست که طی چند روز اخیر حملات روسیه به مواضع تروریستها افزایش نیز داشته است.
در رابطه با موارد مطرح شده در اظهارات یادلین تحلیلهای متعددی مطرح است که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
1- خطوط قرمز صهیونیست ها در سوریه و انزوای اسرائیل:
در سایه تغییر موازنه های میدانی و بینالمللی، رژیم صهیونیستی اخیراً زیاد از واژه خطوط قرمز در مرزهای شمالی خود صحبت میکند. سرکردگان این رژیم یکی از مهمترین محورهای نگرانی در این رابطه را انتقال موشکهای دقیق از سوریه برای حزب الله می دانند. برخی گزارشها حاکی از آن است که میزان خطا در برخی از موشکهای پیشرفته که در اختیار حزبالله قرار گرفته، کمتر از 50 متر است و این مقدار در حال بهبود است.
واقعیت این است که رژیم صهیونیستی در نتیجه حوادث اخیر سوریه به نوعی با استئصال سیاسی مواجه شده است، شاید بتوان گفت بیشتر رفتارهای این رژیم در عرصه سیاست خارجی از برپایی بزرگترین مانور سپاه شمالی ارتش رژیم صهیونیستی گرفته تا حمله موشکی اخیر به سوریه و اظهارنظرهای مقامات مختلف این رژیم و سفرهای دیپلماتیک پیاپی سرکردگان امنیتی و سیاسی اسرائیل به کشورهای مختلف از جمله روسیه و آمریکا و اروپا در راستای همین استئصال دنبال میشود.
2- حمله فراگیر اسرائیل به سوریه؛ آری یا نه؟
در نگاه اول اینگونه به نظر میرسد که حمله هوایی مذکور نشان دهنده آن است که اگر روند تحولات سوریه به همین منوال پیش برود، در صورت شکست نهایی طرح فدرالیته آمریکا در سوریه ، امکان حمله رژیم صهیونیستی به این کشور وجود دارد. در رابطه با مواضع کشورهای مختلف به ویژه آمریکا در زمینه این حمله سناریوهای مختلفی وجود دارد ، اما دو مؤلفه اصلی وجود دارد که احتمال این جنگ را بیشتر میکند. موضوع اول تنگنای سیاسی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در رابطه با طرح پرونده فساد وی و همسرش در دادگاه های اسرائیل است که بروز جنگ می تواند این پرونده را به آرشیو ببرد. موضوع دوم این است که گزارش امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی معتقدند ارتش سوریه در نتیجه نزدیک به هفت سال جنگ دچار فرسایش شده و در صورت پایان جنگ به سرعت قدرت خود را بازخواهد یافت. لذا با شکست جنگ نیابتی در سوریه اگر جنگ "اصالتی" گزینهای گریزناپذیر است، بهترین شرایط آن اوضاع کنونی است که فرصت اندکی را برای پیروزی اسرائیل یا گرفتن امتیازاتی از میز مذاکرات سیاسی ایجاد می کند.
نکته مهم دیگر اینکه انتخاب گزینه جنگ با سوریه در نتیجه دست باز تل آویو در انتخاب گزینه های متعدد نیست، بلکه این رژیم با نوعی بن بست در گزینه های خود دست و پنجه نرم می کند و ممکن است چاره ای جز این در برابر خود نبیند. در همین رابطه "اسرائیل هرئیل" در روزنامه صهیونیستی هاآرتص خواستار وارد کردن اولین ضربه پیش دستانه میشود تا شکست اسرائیل حتمی نشود.
اسرائیل میخواهد این پیام را به ایران و سوریه و حزبالله برساند که آماده اقدامات دیوانهوار است و این آمادگی را دارد که در صورتی که اهداف و منافعش در سوریه تامین نشود، سناریوهای بدتری را برای منطقه رقم بزند.
3- حمله به مصیاف و استراتژی جنگ بین جنگ ها:
همان گونه که از واژه "جنگ آینده" در اظهارات یادلین مشخص بود، به نظر میرسد اسرائیل خود را برای جنگ با سوریه در صورت موفقیت این کشور در اخراج گروههای تروریستی از تمامیت ارضی خود آماده میکند. در همین رابطه سیستمی در حال تهیه است که میزان هماهنگی شبکه داخلی ارتش اسرائیل و اطلاع گرفتن آنها از دیگر یگان های فعال را افزایش دهد. بنا به ادعای مقامات امنیتی اسرائیلی ، این سیستم به نیروهای هوایی و دریایی و زمینی و فرماندهی شمالی ارتش اجازه میدهد گفتمان واحدی را در صورت بروز جنگ در پیش بگیرند.
علی شهاب تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه حمله موشکی به مصیاف را در نتیجه ادغام بین استراتژی "جنگ بین جنگ ها" و تاکتیک ابزارهای اطلاعاتی مجهز به سیستمهای فنی میداند و معتقد است که در همین راستا تغییرات مهمی در ساختار و داخلی ارتش رژیم صهیونیستی در دست شکل گیری است.
فرماندهی شمالی ارتش نیز با تغییرات ساختاری در نحوه عملکرد و تقابل با تهدیدات آینده مواجه بوده و این موضوع به ویژه در زمینه بانک اهداف این رژیم در هر جنگ آینده قابل توجه است. همچنین همزمان با مانور نور داغان که بزرگترین مانور سپاه شمالی ارتش رژیم صهیونیستی طی بیش از دو دهه گذشته به شمار میرود ، سرویس اطلاعات نظامی اسرائیل فعالیت یگان "عقاب" را بار دیگر از سر گرفته که در راستای جمعآوری اطلاعات از تماسهای علنی و کشف اطلاعات محرمانه فعالیت میکند.
4- انتقال از جنگ نیابتی به جنگ اصالتی
مهم ترین نکته در انجام این عملیات را می توان در ابعاد سیاسی آن بررسی کرد. وقتی رژیم صهیونیستی در جلب نظر متحدان و حامیان اصلی خود برای حمایت از منافعش در سوریه شکست خورده، خود رسما وارد عمل شده تا بخشی از آب ریخته را به جوی بازگرداند. اما به نظر نمیرسد این اتفاق بتواند تاثیر زیادی در عرصه کلی و اوضاع میدانی سوریه داشته باشد. به ویژه در شرایطی که آمریکا تصمیم گرفته بیشتر گروههای مسلح مستقر در جنوب شرقی سوریه را به داخل اردن عقب ببرد و تسلیم ضمانت سوریه در مدیریت این مناطق شود. طبعا رژیم صهیونیستی در این شرایط بازدارندگی و امنیت کمتری را در مقابله با دشمنان خود یعنی حزب الله و دولت سوریه و متحدان این کشور در اختیار خواهد داشت.
با این وجود اسرائیل تلاش دارد به آمریکا و اروپا بفهماند که روی نقش آنها در اجرای سیاستهای خود و تضمین های امنیتی تل آویو حساب کرده و روند اوضاع در سوریه نباید بر خلاف منافع این رژیم باشد. تل آویو می خواهد این نکته را بفهماند که منتظر نخواهد ماند تا سیاستهای غرب در حذف داعش به پایان برسد و بعد تعامل با دولت متحد سوریه آغاز شود. این رژیم تأکید دارد که ترمیم اوضاع سوریه را نخواهد پذیرفت و اجازه نمیدهد ارتش سوریه توانمندیهای خود را در دوره بعد از خروج تروریست ها بازیابی کند.
با این وجود اسرائیل از انتقال به این استراتژی نگران بود، چرا که می تواند پیامدهای مصیبت باری برای آن داشته باشد. به علت تردیدی که اسرائیل در انجام این حمله داشت، زمانبندی این عملیات برای رژیم صهیونیستی مهم بود. چرا که نیروهای نظامی صهیونیستی در حال حاضر در اوج آمادهباش نظامی در جبهه شمالی قرار دارند و تمامی شاخههای ارتش که برای مشارکت در بزرگترین مانور تاریخ اسرائیل در جبهه شمالی به سر میبرند، آمادگی کامل برای هر نوع واکنش طرفهای مقابل را داشتند. شاید اگر این مولفه وجود نداشت، اسرائیل در شرایط کنونی دست به این حمله نمیزد.
شدت لحن تلآویو در تهدید واشنگتن
رژیم صهیونیستی حاشیه مانور بالایی در سوریه ندارد. از یک سو توافق آمریکا و روسیه در صورت اراده جدی و قطعی دو طرف برای اجرا، تل آویو را محدود کرده و از سوی دیگر گسترش شدن جبهههای تهدید اسرائیل گزینه های نظامی آن را با ریسک بالایی همراه کرده است. مقامات نظامی تل آویو معتقدند که ارتش اسرائیل که در جنگ 2006 نتوانست در برابر جبهه لبنان پیروز شود، حال چگونه می خواهد همزمان جبهه لبنان و سوریه را مدیریت کند، آنهم در سایه افزایش بی سابقه توان مبارزاتی و تسلیحاتی که حزب الله در این فاصله پیدا کرده است.
حال باید دید مواضع طرف های مقابل به این حمله چگونه است؟ آیا آمریکا آخرین هشدار تل آویو را جدی می گیرند یا همچنان در بن بستی که گرفتار شده، مجبور به کنار گذاشتن منافع متحد راهبردی خود در منطقه خواهد بود؟ تل آویو می خواهد بدون اینکه خودش تصمیم نهایی در زمینه جنگ سوریه را بگیرد، به واشنگتن بفهماند که اگر در این مرحله منافع اسرائیل را انتخاب نکند، فردا باید بین دو گزینه مشکلتر مشارکت در حمله اسرائیل به سوریه یا عدم مشارکت در آن یک گزینه را انتخاب کند.