به گزارش مشرق، محمدجعفر کامبوزیا که طی دو دوره (۱۳۷۵ تا ۱۳۸۲ و ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳) مدیریت فدراسیون شطرنج ایران را بر عهده داشت، در حال حاضر نایب رئیس فدراسیون بینالمللی این رشته (فیده) است.
وی در درخصوص اتفاقاتی که اخیراً برای شطرنج ایران رخ داده است اظهار داشت: با توجه به اینکه ایران مسابقات داخل سالن آسیا را پیشرو داشت من یک بار دیگر با اعضای هیأت رئیسه فدراسیون جهانی شطرنج مذاکره کردم و آنها هم برای چهارمین بار به ایران فرصت دادند.
وی ادامه داد: من از روز اول هم اعلام کرده بودم که بدهی باید پرداخت شود و چه بهتر است که این بدهی بدون حاشیهسازی و دردسر پرداخت شود. فدراسیون شطرنج ایران موظف بود به تعهدات خود عمل کند، اما اینگونه نشد و وزارت ورزش هم حق داشت که این گلایه کند، اما سوال اینجاست که وقتی اسپانسرها به تعهدات خود عمل نمیکنند، چه کاری از دست فدراسیون شطرنج برمیآید؟
کامبوزیا با بیان اینکه وزارت ورزش جور بسیاری از فدراسیونها را میکشد، عنوان کرد: من به تازگی با مسئولان فدراسیون جهانی شطرنج مذاکره کردم و آنها هم لطف کردند و به ایران فرصت بیشتری دادند. متاسفانه شرایط به گونهای شده است آقایان در فدراسیون جهانی دیگر توجهی به حرف فدراسیون ایران نمیکنند!
نایب رئیس فدراسیون جهانی شطرنج با اشاره به پیشرفت چشمگیر شطرنج ایران، خاطرنشان کرد: شطرنج ایران در آسیا و جهان حرفهای زیادی برای گفتن دارد. ضمن اینکه از رشتههایی است که بانوان میتوانند به راحتی و با حجاب اسلامی در رقابتهای بینالمللی حضور پیدا کنند. ما حتی ورزشکاری داریم که با چادر در رقابتها حضور پیدا میکند. در شرایطی که این روزها بحث بانوان و حجاب آنها مطرح است چرا نباید به رشتهای مانند شطرنج با این پتانسیل توجه شود؟
وی گفت: من تاکنون سه بار با آقایان در فدراسیون جهانی مذاکره کردهایم و دیگر من هم نزد آنها بدنام شدهام. حالا در وزارت ورزش برخیها با سمتی تحت عنوان «مدیر کل دفتر نظارت و برنامهریزی » صحبت و اظهارات غیرکارشناسی میکنند. او اگر اهل برنامهریزی است، بجای مصاحبه کردن به فکر ورزش باشد تا ملیپوشان کاراته در پیاده روهای لهستان نخوابند و یا در موردی دیگر کاروان شنای ایران برای اعزام به رقابتهای آسیایی به مشکل نخورد.
کامبوزیا با گلایه از شرایط وزارت ورزش، اظهار داشت: در حال حاضر حدود 1200 نفر در وزارت ورزش چه میکنند؟ در شرایطی که فدراسیونها، ورزشها و تیمهای ملی را اداره میکنند، نقش این افراد چیست؟ متاسفانه افرادی اظهارنظر میکنند که سواد کافی ندارند! فکر میکنید در حال حاضر چند کارشناس در وزارت ورزش حضور دارد؟ اگر تعداد آنها به تعداد انگشتان دو دست برسد، من نامم را تغییر خواهم داد. آقایان مدعی هستند که در کمیته المپیک آلمان تنها 7 کارمند کار میکنند؛ چرا ما نباید اینگونه باشیم؟
نایب رئیس فدراسیون جهانی شطرنج افزود: در ایران فدراسیونی داریم که 150 کارمند دارد؛ آیا واقعاً نیاز است؟ من با کسی تعارف ندارم. متاسفانه 3 نسل در وزارت ورزش استخدام شدند. آیا اینگونه میخواهند دولت را کوچک کنند؟ در دوره هاشمیطبا سازمان تربیت بدنی حدود 300 کارمند داشت، حالا چرا تعداد کارمندان اینقدر افزایش داشته است؟ آیا تعداد رشتهها و فدراسیونها آنقدر زیاد شده است؟
وی اظهار داشت: در وزارت ورزش کنونی همه در اتاقهای خود نشسته و استراحت میکنند. ساعت 9 صبح که میشود نان بربری در دست برای صرف صبحانه به اتاقهای خود میآیند! آنها کارمند نیستند و قطعاً جای دیگری کار میکنند و تنها برای استراحت به وزارتخانه میآیند.
نایب رئیس فدراسیون جهانی شطرنج در مورد اینکه گفته میشود سیستم انفورماتیک فدراسیون جهانی در اختیار فردی از رژیم صهیونیستی است و او گاها نام ایران را از ریتینگ خارج میکند، تصریح کرد: آقایان برای اینکه اشتباهات خود را توجیه کنند این حرفها را مطرح میکنند. در خارج از کشور حتی رئیس جمهور کشورها هم خارج از قانون عمل نمیکنند. در فدراسیون جهانی شطرنج هم قانون حاکم است. باید اذعان کنم که در تمام مجموعه فدراسیون جهانی تنها یک نفر از رژیم صهیونیستی کار میکند؛ او زمانی رئیس کمیته مسابقات بود، اما مدتی است که جایگاهش تغییر کرده و در یکی از کمیتهها فعالیت میکند.
کامبوزیا افزود: سیستم انفورماتیک فدراسیون جهانی در مسکو مستقر بوده و ارتباط آنها هم با ایران بسیار خوب است. متاسفانه 99% داوران ایران زبان انگلیسی حتی در حد انجام کارهای روزانه هم بلد نیستند و به همین دلیل در محاسبات خود دچار اشتباه میشوند و سپس فکر میکنند ایراد کار از جای دیگر است! مشکل اینجاست که ما توهم دشمنی داریم؛ حرفهایی که زده میشود را بدون بررسی میپذیریم. جالب است بدانید که دفتر فیده در یونان 2 کارمند و در مسکو هم 2 کارمند دارد.
وی تصریح کرد: آقایان کم کاری خودشان را به گردن بقیه میاندازند. چند بار تا کنون یک مقام مسئول تقصیر یک اتفاق را گردن گرفته است؟ حتی وقتی اتوبوسی چپ میکند پس از کش و قوسهای فراوان تقصیر را به گردن رانندهای میاندازند که فوت کرده است.