سرویس سیاست مشرق - زمانی که پسر عارف با آب و تاب از ژن خوبی که از پدر و مادر خود به ارث برده سخن میگفت و آنرا مایه موفقیت خود قلمداد میکرد درواقع نمیدانست از مناسبات رانتی و آقازادگی اصلاحات پرده برمیدارد. این موضوع در کنار پیرسالاری و حضور دوباره بازنشستهها و کهنسالان اصلاحطلب در قدرت به معضلی برای جریان اصلاحات بدل شده است.
درواقع کارشناسان سیاسی پدیده ژنرالهای اصلاحطلب را در کنار ژنهای خوب یک چرخه مخرب قلمداد میکنند که انحصارطلبی قدرت را در این جریان ایجاد کرده و باعث هدر رفت نیروهای جوان این جناح سیاسی میشود. توجیهات عارف درباره سخنان پسرش و حمایت از او نیز مزید علت شد تا انتقادات نسبت به موضوع ژن خوب در جریان اصلاحات بیشتر و بیشتر شود.
روزنامه اصلاحطلب قانون با طرح این مسئله که « ژنهای خوب! محصول «ژنرال پروری» اصلاح طلبان است» مینویسد:
«این روزها که ژنهای ما بد و ژنهای برخی از طلای ناب ساخته شده است، ضرورت دارد که ساختارهای سیاسی پدیدآورنده ژنهای خوب را به مسلخ نقد کشید و قدری بیپردهتر از گذشته سخن گفت. وقتی «محمدرضا عارف» در توجیه اظهارنظر عجیب فرزند خود معدلهای بالای تحصیلی او را بهرخ مردم کشید، این سؤال پدید آمد که آیا تنها فرزند ایشان در گذراندن مقاطع تحصیلی توفیق داشته که ژنش شایسته تفضل بوده است؟ پاسخ به این سؤال در شرایطی عادی سخت نیست اما زمانی نقد اجتماعی را دچار لکنت میکند و گفتار را به عرصه سیاست میکشد که شایستهسالاری بار سفر را از کشور بسته باشد. پس میتوان گفت که ژن خوب فرزند عارف، نتیجه فقدان اصل شایستهسالاری در کشور است. این سخن به اینمعنا نیست که وابستگان به صاحبمنصبان از هرگونه استعداد بیبهرهاند؛ بلکه به موضوع نبود شرایط عادلانه میان ایشان و عامه مردم اشاره دارد.»
حال ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب ژن خوب را در تناقض با شعار کلی اصلاحطلبان درباره دموکراسی و آزادیخواهی عنوان کرده و بیان میکند:«آقازادگی روی دیگر سکه پدرخواندگی است. آقازادگی و پدرخواندگی هر دو مزاحم تحقق حقوق شهروندی و استقرار دموکراسیاند و پارازیت جامعه مدنی محسوب می شوند.»
وی با طرح این سئوال که «چرا آقازادگی مزاحم تحقق دموکراسی است؟» می افزاید:«چون نظم دموکراتیک جامعه مبنی برتساوی عموم شهروندان در برابر قانون و استفاده از فرصتهای سیاسی و اقتصادی برابر را برهم میزند و یکی از مصادیق فساد است که به تبعیض و جایگزینی رابطه، مناسبات فامیلی و خون به جای ضابطه و شایستگیهای تخصصی دلالت دارد. آقازادگی درست ورژن غریزی و نژادی همان پارتیبازی و آشنا محوری است.»
این فعال اصلاحطلب در ادامه بیان میکند: «آقازادگی نوعی پارازیت در برابر حقوق دموکراتیک عموم مردم است که ضد توسعه محسوب میشود و مسیر توسعه را منحرف میکند.»
اصغرزاده با بیان اینکه نباید گذاشت آقازادهها از چتر حفاظتی و حاشیه امنیتی جناحی و سیاسی برخوردار باشند، گفت:« با این اتفاق جناحها هم آسیبپذیر میشوند. این که گفته شود سفره انقلاب پهن است و هر کس میتواند سهمی داشته باشد باید کنار گذاشته شود.»
وی درباره تبعات خویشاوند سالاری در جامعه میگوید: « آقازادگی موجب ترجیح منافع شخصی بر ملی و مصالح ملی میشود و گاهی آقازادهها به خاطر سواستفاده از موقعیتشان و رانت اطلاعاتی اقداماتی میکنند که منابع عمومی را به صورت نامتعادلی توزیع و تقسیم میکند.
اصغرزاده درباره مصداق عملی ژن خوب و پیرسالاری در اصلاحات گفت: «دیدید که بعد از همین انتخابات اخیر که دولت دوازدهم شکل گرفت و شهرداری تهران به دست اصلاحطلبان افتاد ما هنوز با یک گردش نخبگان معیوب و یک نوع پیرسالاری مواجه هستیم که موجب تقویت پدیدههای خاصی مانند آقازادگی میشوند.»