به گزارش مشرق، شش سال برای بازخوانی و ارزیابی عملکرد یک گروه سیاسی و بازگشت به عرصه و مدار سیاست زمان کمی نیست. برخی از چهرههای شاخص دوم خردادی که خود را موسوم به اصلاح طلب کردهاند، پس از وقفهای شش ساله در فعالیت تشکیلاتی علنی و از دست دادن حزب و سازمان منحله مشارکت و مجاهدین انقلاب، حدود دو سال پیش برای اعلام پایان وقفه فوق و آغاز رسمی و تشکیلاتی فعالیت سیاسی و جایگزین ساختن حزب جدیدی به جای حزب منحله مشارکت، اولین کنگره حزبی را که چندی بعد با نام حزب اتحاد ملت ایران اسلامی مجوز گرفت، برگزار کردند.
سومین کنگره این حزب علی البدل پنجشنبه 16 مرداد ماه 96 با حضور جمعی که افراد شاخص دوم خردادی مانند: محمدرضا خاتمی، بهزاد نبوی، مصطفی تاجزاده، سعید حجاریان، عبدالله نوری و... نیز در میان آنان بودند برگزار شد. با اینکه برگزاری کنگره سوم با هدف سر و سامان دادن به ساختار و برنامههای حزب اتحاد ملت بود، هادی خانکی پیام محمد خاتمی را که محور و رهبر دوم خرداد و یا همان اصلاحات میدانند، قرائت کرد و علی شکوری راد دبیر کل حزب نیز نطق را ارائه کرد. در لابهلای سخنان شکوری راد نکاتی بود که مسائل مختلفی را درباره این حزب علی البدل و خواستههای پیدا و پنهانش آشکار میساخت از جمله:
1-سایه سنگین فتنه88؛
شکوریراد در دو جا به این نکته پرداخته است:"در واقع پس از گذر از حوادث تلخ سال 88 و انسدادهای سیاسی دوران احمدینژاد، اصلاح طلبان توانستند به اعتبار موفقیتهای انتخابات سال 92 ریاست جمهوری آثار مبارک همکاری مؤثر با جریانهیا اعتدالی و حتی اصولگرا که آهنگ دوری از افراطیگری و خشونت و بازگشت به عقلانیت و قانون را داشتند، تجربه دموکراتیک جدیدی را آغاز کنند، که انتخابات سال 94 و 96 گام های بعدی آن بود." "اکنون جامعه ما پس از عبور از بحران سال 88 توانسته است گام های اول و دوم و سوم مردم سالارانه و اصلاح طلبانه را که مهمترین دستاورد آنها تثبیت نقش و جایگاه اصلاح طلبان در عرصه سیاسی و طرح مطالبات اصلاح طلبانه است، بردارد."
شکوری راد در دو فراز بالا هیچ اشارهای به خروج دوستانش علیه نظام در فتنه 88 و تحمیل آن همه خسارت مادی و معنوی به حکومت اسلامی و شاد کردن دشمنان و دراز ساختن دست آنها نمیکند اما با بیان «تجربه دموکراتیک جدیدی را آغاز کنند" و عبارت" مهمترین دستاور آنها تثبیت نقش و جایگاه اصلاح طلبان در عرصه سیاسی و طرح مطالبات اصلاح طلبانه است" تلویحاً اذعان میکند عملکرد دشمن پسندانه دوستان وی- که برخی نیز در این کنگره حاضر بودند- در فتنه88 که نظام را تا لب پرتگاه پیش برد باعث مجازات و انزوای شدید آنها شد و این چیزی بود که مردم در نه دی با فریادهای رسا از نظام خواستند و نظام هم علاوه بر مسئولیت ذاتی در برخورد با آنها، بایستی به خواسته مردم که پشتوانه حقوقی داشت توجه میکرد که چنین نیز شد. اگر چه شکوریراد در سخنانش نحوه بازگشت آرام افراد گروه سیاسیاش به عرصه را به انتخابات ربط میدهد؛ اما در اصل چراغ سبز روشن شده را از رأفت نظام اجازه این بازگشت را داد؛ لیکن بازگشتی که همچنان با نشان نقش آفرینی آنها در فتنه همراه است و سایه این قضیه همچنان بر سر آنها حتی با تغییر نام حزب، سنگینی میکند.
2-غبار زدایی از اسم و رسم خاتمی؛
به نظر میرسد خانیکی با علم به متهم بودند محمد خاتمی در بخش قابل توجهی از افکار عمومی به حمایت و تقویت فتنه گران در سال 88 تلاش داشت با تمجیدهای چند باره از وی هم از خاتمی اتهام زدایی کند و هم محوری که به شکل نسبی عامل همگرایی شکننده بخشی از دوم خردادیها است، موقعیتش محفوظ بماند تا شکنندگی موجود به فروپاشی بینجامد که در این صورت حزب اتحاد ملت نیز پیش از قوام یافتن فرو خواهد ریخت؛ از این رو از خاتمی چنین یاد میکند: " در هر دو انتخابات، محوریت و نقش اثر گذار حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی در هدایت و انسجام بخشی جریان اصلاح طلب و آثار بی بدیل پیامهای ایشان در ترغیب عموم جامعه آن هم در نهایت محدودیت، برجسته و چشمگیر است. "گفتمان خاتمی" به هر دو انتخابات رنگ و جلوه ویژه داد و رویکرد اصلاح گرانه را به مبنای داوری و مشارکت در انتخابات تبدیل کرد." "خوشبختانه اصلاح طلبان امروز، از نعمت وجود آقای خاتمی که خداوند همواره سالم و سرافرازش بدارد برخور دارند. ایشان پرچمدار و معیار در گفتمان اصیل اصلاحات است و هویت اصلاح طلبی در جامعه با محوریت ایشان تعریف میشود و البته باید تدابیری اندیشید که وابستگی جریان به شخص، آینده آن را آسیب پذیر نکند."
3-منت بر روحانی؛
شکوری راد نیز همانند غالب دوم خردادیها معتقد است که روحانی با حمایت و به پشتوانه آنها در انتخابات پیروز شد؛ اگر این نظر در انتخابات سال 92 درست باشد که به نظر درست میآید، در انتخابات 96 قطعاً نادرست است؛ زیرا به این معنا است که روحانی در انتخابات 96 نیز مانند انتخابات 92 برای جامعه چنان شناخته شده نبود و دولتش نیز برای مردم دستاورد چندانی نداشت و امتیاز دولت مستقر بودن نیز برای روحانی به کاری نیامد. شکوری راد بدون لحاظ کردن موارد پیش گفته بی محابا با منت تشکیلاتی گذاشتن بر روحانی گفته است:"حمایت بی دریغ اصلاح طلبان از جناب آقای دکتر روحانی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، در گام نخست پیروزی چشمگیری را در انتخابات به ارمغان آورد و در گام بعدی بر سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان در جامعه افزود."به نظر میرسد دوباره عبارت پایانی یعنی" در گام بعدی بر سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان در جامعه افزود"نیز بین آقای روحانی و اصلاح طلبها مناقشه شدیدی وجود داشته باشد زیرا اصلاح طلبها بدون استدلال روشنی همه سرمایه اجتماعی یاد شده را مصادره کرده و سهمی برای روحانی و همراهانش قائل نیستند.
4-رویکرد اصلاح طلبانه روحانی
گویا اصلاح طلبها برای دکتر روحانی تفکر و برنامه مستقل قایل نیستند و وی را طفیلی دیدگاهها و ادعاهای خود میدانند چرا که شکوری راد در نطقش به صراحت آورده است: "رئیس جمهوری که ادعای برخاستن از اردوگاه اصلاح طلبی نداشته است، اما طعم رویکردهای اصلاح طلبانه خود را در میزان رأیی که مردم به او دادهاند چشیده است، دور از انتظار نیست که از نیروهای اطراف خود بخواهد که رویکردهای اصلاح طلبانه داشته باشند و نتیجهاش را در امید و اعتماد مردم ببینند." به نظر میرسد دوم خردادیها یا همان اصلاح طلبها برای دیدگاهها و مش رئیس جمهور زمانی اعتبار قائلند که در ذیل نام اصلاحات قرار گیرد، اگر چنین است که هست باید از خود بپرسند پس چرا رئیس جمهور تاکنون یکبار از مقوله اصلاحات یاد نکرده است؟! آیا واقعاً اصلاحات اصلاح شده است یا ...؟!
رضا گرمابدری