به گزارش مشرق، در منطقه غرب آسیا پایان داعش با آغاز یک توطئه تازه پیوند خورده است و آمریکا و رژیم صهیونیستی این بار میخواهند به جای مهره سوخته داعش، با مهره شماری تجزیهطلب در اربیل، بخت خود را برای اجرا و عملیاتی کردن طرح شوم موسوم به «خاورمیانه بزرگ» بیازمایند.
در این میان، تجزیهطلبانی مثل بارزانی که با حرکات و اظهارات این روزهای خود، نشان دادهاند که اهل معامله و ماجراجویی با سرنوشت مردم کرد شمال عراق هستند، ماموریت دارند که با وارونه جلوه دادن حقایق ۱۰۰ ساله اخیر، گرگ را برای کردها، چوپان جا بزنند و جای بدخواه و خیرخواه را عوض کنند.
این ماموریت، از اظهارات روزهای اخیر «مسعود بارزانی» و دستیاران وی کاملا هویدا است؛ بارزانی برای اینکه همهپرسی غیرقانونی را منطقی جلوه دهد، جنایات صدام و بمباران شیمیایی «حلبچه» را مثال آورده، اما با رندی تمام، از کنار این حقیقت گذشته که آمریکا و اروپا، شریک اصلی در جنایات صدام بودهاند.
اگر صدام عملیات جنونآمیز موسوم به «انفال» را علیه مردم مظلوم کرد به اجرا درآورد، با حمایت آمریکا، آن را انجام داد؛ اگر دیکتاتور سفاک آن روز عراق بر ساکنان بیگناه و بیدفاع «حلبچه» بمبهای شیمیایی میریخت کردهای این شهر با گازهایی خفه میشدند که در کارخانههای آلمان و اروپا تولید شده و مخفیانه توسط دستگاههای اطلاعاتی غربی، در اختیار صدام قرار میگرفت.
آنها جنایتکاران واقعی بودند و صدام فقط ماموریت داشت که سیاستهای آمریکا و غرب را در منطقه اجرا کند. اما بارزانی و دستیارانش این را نگفتند و سکوت کردند تا به جای آمریکا، انگلیس و فرانسه، مردم مظلوم عرب، اعم از شیعه و سنی که به اندازه کردهای شمال، ستمدیده بودند، متهم شوند و اینگونه، جای گرگ و میش عوض شود!
چرا به گذشتهها رجوع کنیم؛ مگر داعش که با جنایاتش در چند سال اخیر، نفسها را در سینه حبس کرده بود، دستپرورده که بود؟ مگر داعش نبود که همین چند سال قبل جنایات هولناکی را در حق کردهای ایزدی و دیگر اقوام کرد روا داشت؟ مگر تروریستهای داعش زنان کرد را نمیربودند و مگر اکنون هزاران زن کرد ایزدی را در اسارت ندارند؟
مگر تکفیریهای داعش در سال ۱۳۹۳ مرزهای کردستان عراق را تهدید نکرده بودند و بارزانی و همسرش چمدانها را برای فرار نبسته بودند؟ خود بارزانی بهتر از همه میداند که اگر اقدام به موقع سردار «قاسم سلیمانی» نبود، سرنوشت شومی برای ساکنان اربیل و دیگر مناطق کردستان رقم میخورد.
بارزانی ۱۸ دی ۱۳۹۳ در ارتباط با چگونگی نجات اربیل، به روزنامه «زمان» چاپ ترکیه گفته بود: «داعش به دروازههای اربیل رسیده بود و من با آمریکا، ترکیه، انگلیس، فرانسه و حتی عربستان تماس گرفتم، آنها در جواب گفتند کمکی نمیتوانند بکنند. بعد با ایران تماس گرفتم و تقاضای کمک کردم، گفتم اگر کمک نمیکنید، ما شهر را تخلیه کنیم. بعد تلفن قاسم سلیمانی را به من دادند، فوراً با حاج قاسم تماس گرفتم و اوضاع را شرح دادم. حاج قاسم به من گفت: کاک مسعود فقط امشب شهر را نگهدار، فردا بعد از نماز صبح اربیل هستم. او با ۵۰ نفر از نیروهای مخصوص خود به محل درگیری رفتند و نیروهای پیشمرگ را سازماندهی کردند و ورق به نفع ما برگشت.»
همین هموطنان عرب بارزانی و کردها بودند که با فتوای مرجعیت، در «بسیج مردمی عراق» متشکل شدند و مقابل داعش ایستادند و بالاخره، آن رابه زانو درآوردند. آیا این نمکنشناسی نیست که به این جانفشانیها برای برادران کرد در شمال عراق هیچ اشارهای نشود و در عوض، از حامیان اصلی داعش مثل آمریکا و اسرائیل، تقدیر شود و یکی از دستیاران اصلی بارزانی در ماجرای همهپرسی، رژیم کودککش اسرائیل را «جواهر خاورمیانه» بنامد!
این سرکردههای فتنه تجزیهطلبی در عراق چطور میتوانند روی حمایتهای آمریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه از تکفیریها و داعش در سوریه و عراق، پرده بکشند؟
همین چند روز قبل بود که ماهوارهها و پهپادهای روسی تصاویری را در «دیرالزور» سوریه ثبت کردهاند که همزیستی تروریستهای داعش و نیروهای ویژه آمریکایی را برملا میکرد.
در حال حاضر، هیچ خیانتی به کردها بزرگتر از این نیست که بخواهند جلادان واقعی آنها را به عنوان دوستان و دوستان را به عنوان دشمنان آنها جا بزنند و این کاری است که بعضیها در لباس کرد، مأموریت دارند آن را انجام دهند.
دیروز «سیروان بارزانی» فرمانده نیروهای پیشمرگ کرد در حکومت خودمختار کردستان عراق از «بنیامین نتانیاهو» حامی اصلی داعش و جلاد کودکان غزه به دلیل حمایتهای سیاسی و معنویاش از برگزاری همهپرسی، تقدیر و تشکرکرد!
اسرائیل اکنون عریان و شفاف کنار تجزیهطلبان در شمال عراق ایستاده، ولی برکسی پوشیده نیست آمریکا و اروپا هم پشتیان گرایشات تجزیهطلبانه در منطقه کردستان عراق هستند، ولی با ریاکاری و نفاق این سیاست را دنبال میکنند؛ آمریکا هر چند در ظاهر با همهپرسی مخالفت کرده، ولی این را هم گفته که بعد از همهپرسی، روابط تاریخی میان واشنگتن و اربیل حفظ میشود!
اروپاییها هم که طی سالهای اخیر به اربیل مرتب رفتوآمد داشتهاند، در باطن ذوق زده هستند. این در حالی است که همین الآن خودشان گرایشات تجزیهطلبانه را در کاتالونیای (اسپانیا) و اسکاتلند (انگلیس) سرکوب میکنند.
البته ناگفته نماند که آمریکا، انگلیس، فرانسه و سازمان ملل طی روزهای اخیر با اصل برگزاری همهپرسی مخالفت نکرده و حتی از اربیل خواسته بودند که اگر همهپرسی را دو سال عقب بیندازد، با همه امکانات از تجزیهطلبان حمایت میکنند.
در مجموع، حمایتهای اسرائیل و غرب از کردهای شمال عراق، مصداق اشک تمساح بوده و آنها میخواهند کاری را که با لشکرکشی نتوانستهاند در منطقه به سرمنزل برسانند، اکنون میخواهند با پنهان شدن در پشت ملتها و اقوام، این هدف شوم خود را پیگیری بکنند.
شبکه بیبیسی که با حرارت تحولات کردستان عراق را در قالب خبر و تحلیل و گزارش پوشش میدهد، اخیراً با رندی و برای اینکه به برخی از جریانها خط بدهد، این پرسش را مطرح کرد که آیا جریانهای استقلالخواهی تا مرزهای افغانستان، پیش خواهد رفت! این آرزوی بیبیسی چیزی جز «تجزیه کشورهای منطقه در قالب و چارچوب طرح شوم خاورمیانه بزرگ» نیست.