به گزارش مشرق، «لیلا مسروری» در یادداشت روزنامه «جام جم» نوشت:
سعدی در قرن هفتم فرمود: یکی بر سر شاخ بن میبرید / خداوند بستان نگه کرد و دید / بگفتا گر این مرد بد میکند / نه با من که با نفس خود میکند!
شگفتا که از قرن هفت تا امروز، بارها گفته و خواندهایم، اما باز بد کردهایم. بارها گفتهایم آب نیست، گرد و غبار هست، طغیان سیلاب و روان آب هست، فرونشست خاک هست اما باز هم درخت قطع کردهایم، حقآبه تالابها را نادیده گرفتیم و خاک را به توبره کشیدهایم!
گویا درد منابع طبیعی، درد تالابها تمامی ندارد و پیکر رنجور تالاب انزلی نیز از دردها نه تنها در امان نیست بلکه هر دم ابتلایی تازه دارد!
این روزها تکرار و تعدد آتش زدن نیزارهای تالاب انزلی نقل محافل است، ولی تاسفآور این که اتفاق تازهای نیست شاید تازه صدایش درآمده!
در سالهای اخیر شواهد بسیاری گواه بر این رفتار ناشایست است، ولی نکته اینجاست چه چیز متخلفان را چنین بیپروا کرده که در دوسال اخیر به قول معروف «رویی ترکانده» و چنین علنی گستاخی میکنند؟!
بیشک آسانگیری، پنهان کردن و مصلحتاندیشی در لایههای مختلف مسئولیتی در این میان موثر بوده و تعجبآور این که تا جایی که به قوانین ما مربوط است چه در قوانین حفاظتی و اسناد بالادستی، چه در قوانین مجازات اسلامی و چه به دلیل حساسیتهای شورای حفاظت از انفال، خلأ و گسل قانونی وجود ندارد.
علاوه بر اینها با ابلاغ سیاستهای کلی محیط زیستی نظام توسط رهبر معظم انقلاب در حدود دو سال قبل نیز حجت بر تمام قوا و دستگاهها در این زمینه تمام است و کسی نمیتواند خود را فارغ از مسئولیت درحیطه و حوزه محیط زیستی بداند، ضمن آن که ضعفهای قانونی که خصوصا در حوزه تالابها مطرح بود با تصویب قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور، ابتدای امسال پوشش خوبی داده شده است.
میدانیم حربه قطع و حتی غرس درخت و تصرف اراضی تالاب انزلی و نیز ایجاد آتشسوزی برای نیل به همین منظور اتفاق جدیدی نیست. از طرفی با توجه به بافت محلی افراد در منطقه میدانیم شناسایی خاطیان، امر دشواری نیست. به هر حال از ویژگیهای تالاب انزلی آن است که تمامی پیرامون آن قابل سکونت است، لذا هر آمد و رفت مشکوکی، قطعا جلب توجه میکند. در تمام این سالها متعاقب هر آتشسوزی محدود و جزئی طی سالهای گذشته تا متعدد و مفصل در چند سال اخیر بویژه سال جاری، همواره مسئولان تاکید به برخورد قاطع با متخلف داشتهاند که به هر روی تاکنون نتیجه مناسبی حاصل نشده است.
انتظار میرود نظر به اهمیت موضوع تالاب، ماهیتش و تاثیر مخرب هر آتشسوزی بر لایه زیستی خاک، بر اساس قوانینی که به آن اشاره رفت، برخورد قوی و قاطع با موضوع صورت بگیرد.
میدانیم محیط زیست ضابط خاص قضایی است. لذا شایسته است دستگاه قضایی نیز با حمایت بیشتری وارد عمل شود.
در عین حال دهیاران، شوراهای روستاهای اطراف تالاب و جامعه محلی نیز فارغ از اغماض و مماشات، در کنار دستگاههای اجرایی، شراره طمع تالابخواری را یک بار برای همیشه با جدیت و اراده در دل تالابخواران خاموش کنند. به خاطر داشته باشیم مسئولیت حفاظت از تالابها که ارزش اکولوژیک، معیشتی و حیاتی پرشماری دارند، از هیچ کس ساقط نیست!