به گزارش مشرق، محمد سعید احدیان در سرمقاله روزنامه خراسان نوشت:
طبیعی است که ایران با استقلال اقلیم کردستان مخالف باشد چرا که این اتفاق باعث نگرانی از سوءاستفاده دشمن خارجی برای ناامن کردن کشورما می شود اما بگذارید به ماجرا از دید یک کرد ساکن آن اقلیم بنگریم.
از نگاه یک کرد ساکن اقلیم کردستان، ایجاد یک کشور مستقل یک آرمان بزرگ محسوب می شود، پس برگزاری همه پرسی برای استقلال به معنای برداشتن یک گام برای رسیدن به این آرمان است اما اجازه دهید بررسی کنیم آیا همه پرسی برگزار شده، اقلیم را به استقلال نزدیک می کند یا دور؟
به دلایل زیر معتقدم مسیری که بارزانی در پیش گرفته است، نه تنها اقلیم را از تبدیل شدن به یک کشور مستقل دور کرده است بلکه حتی باعث از دست رفتن بسیاری از داشته های امروز می شود:
1 - مهم ترین رکنی که یک کشور براساس آن می تواند مستقل از دیگر کشورها عمل کند، استقلال اقتصادی است. ویژگی های ژئوپلتیک اقلیم کردستان به گونه ای است که از یک طرف محصور به کشورهای همسایه است و به صورت مستقیم هیچ ارتباطی با آب های آزاد ندارد تا بتواند مراودات کالایی خود را مستقل از کشورهای همسایه اش انجام دهد بنابراین فروش نفت و حتی واردات کالاهای ضروری بدون هماهنگی با حداقل یکی از این کشورها امکان ناپذیر است. غیر از عراق که اقلیم جزئی از این کشور است، ایران و ترکیه هم از نظر سیاسی، نمی توانند بپذیرند که یک کشور مستقل کرد، امنیت کشورهای آنان را به خطر بیندازد. ضمن آن که حتی اگر همراهی یکی از این کشورها محتمل بود، شیوه عمل دیپلماتیک بارزانی که مبتنی بر لجبازی غیرمنطقی بود، این احتمال ضعیف را منتفی کرد و همان گونه که دیدیم، اولین اقدام کشورهای ایران و ترکیه، حرکت به سمت انسداد کامل مرزهای زمینی و هوایی اقلیم بود. با این توصیف مهم ترین مانع برای استقلال اقلیم کردستان ویژگی های ژئوپلتیک آناست و اگر آن ها سودای استقلال دارند، قبل از هرچیز باید برای رفع این مشکل از طریق مذاکره و دیپلماسی چاره ای بیندیشند و به این دلیل اقدامات بارزانی را می توان صرفا حرکتی احساسی و دور از عقلانیت دانست.
2 - از دیگر ضرورت های استقلال اقتصادی کردستان، در اختیار داشتن بهره برداری از چاه های نفت کرکوک است که 35 درصد نفت کل عراق در آن قرار دارد. مسئله اصلی که احتمالا در روزهای آینده شاهد خواهیم بود، حرکت ماشین جنگی دولت عراق به سمت کرکوک و در صورت عقب نشینی نکردن بارزانی، در اختیار گرفتن آن ولو به زور نظامی است. هنوز مردم کردستان فراموش نکرده اند که دولت اقلیم تا چه میزان توان نظامی ضعیفی دارد و در صورت کمک نکردن ایران و تصمیمات هوشمندانه و سریع سردار سلیمانی در همان روزهای اول حمله داعش، سقوط می کرد. علاوه بر آن باید در نظر داشت که این منطقه از قومیت یکپارچه کرد تشکیل نشده است بنابراین علاوه بر ضعف نظامی، حمایت مردمی یکپارچه نیز به کمک تجزیه طلبان نخواهد آمد، در نتیجه به دست گرفتن کرکوک توسط دولت عراق حتی اگر به دلیل در نظر گرفتن ملاحظات انسانی طولانی شود، از نظر نظامی چندان سخت نخواهد بود.
3- شاید بارزانی روی حمایت دولت های خارجی حساب باز کرده باشد که آن هم تحلیلی اشتباه است. حمایت رژیم صهیونیستی برای همه علنی شده است اما واقعیت این است که این رژیم بدون همراهی آمریکا نمی تواند کمک خاصی برای رفع مشکلاتی که ذکر شد، انجام دهد. حرکت در مسیر جدایی طلبی با اعتماد به آمریکا سه مشکل جدی برای بارزانی ایجاد خواهد کرد؛ اول این که آمریکا بارها نشان داده است کشوری غیرقابل اعتماد است و اگر منافعش ایجاب کند خیلی سریع به همه وعده های رسمی و مخصوصا غیررسمی خود پشت پا می زند. دوم شکست مطلق و تاریخی آمریکا در ماجرای سوریه از جریان مقاومت نشان داد، آن ها اگر هم بخواهند معلوم نیست بتوانند به بارزانی کمک موثری بکنند و سومین مشکل این است که آمریکایی ها به اندازه کافی حسابگر هستند که روی اسب بازنده شرط بندی نکنند بنابراین دیدیم به رغم میل و منافع خود رسما بیانیه صادر و با برگزاری همه پرسی توسط بارزانی مخالفت کردند ضمن آن که شیوه عمل بارزانی ، غیرحساب شده، احساسی و بدون ایجاد فضاسازی لازم برای حمایت بین المللی بود. بارزانی حداقل باید بهانه ای دست آمریکایی ها می داد که دولت ایالات متحده بتواند بر دولت رسمی عراق برای جلوگیری از تجزیه کشورش فشار بیاورد.
4 - انجام هراقدامی بدون شک نیازمند زمینه ای قانونی و حقوقی است که مشروعیت آن را تایید و تضمین کند از این منظر اقدام بارزانی نه تنها از لحاظ قواعد حقوق بین الملل اشکالات جدی دارد بلکه با نص قانون اساسی عراق نیز در تضاد است.قانون اساسی عراق که در سال 2005 و با مشارکت خود کردها تصویب شد، در ماده اول خود تاکید میکند «عراق کشوری فدرال است که قانون اساسی ضامن وحدت آن است» و در ماده ۱۳ تاکید میکند «قانون اساسی عالیترین قانون در کشور است و تصویب هر قانونی که به اتخاذ تصمیمی بر خلاف قانون اساسی منجر شود، جایز نیست». همین قانون در عین حال در ماده 109 خود به دولت این اختیار را می دهد تا برای حفظ وحدت عراق و نظام فدرالی آن با ابزار گوناگون اعم از سیاسی ،اقتصادی و نظامی وارد عمل شود .اگر چه در ماده 140 همین قانون تصریح شده که باید در مناطق مورد مناقشه با دولت مرکزی مانند کرکوک و صلاح الدین همه پرسی برگزار تا تعیین تکلیف شود اما نکته این است که اولا بارزانی برای برگزاری همه پرسی در این مناطق باید موافقت دولت مرکزی به عنوان طرف دیگر مناقشه را هم جلب می کردکه چنین اقدامی انجام نشد. ثانیا بارزانی نه تنها مذاکراتی برای تغییر قانون اساسی انجام نداده بلکه پارلمان عراق نیز هیچ مصوبه ای دراین باره نداشته است .بنابراین اولین لازمه هر اقدامی در این زمینه یعنی مشروعیت قانونی و حقوقی آن به طور جدی زیر سوال است .
5.برخی بر این باورند که این همه پرسی با هدف استقلال نبود بلکه برای بالابردن قدرت چانه زنی بارزانی و گرفتن امتیازات بیشتر بود. این احتمال را جدی می دانم اما واقعیت این است که بارزانی نشان داد اگر چنین هدفی را دنبال می کند، از دیپلماسی سررشته چندانی ندارد و بازی را که خوب شروع کرده بود، به فرجام بدی نزدیک کرد، چرا که تمام قدرت چانه زنی همه پرسی تا قبل از برگزاری آن بود. تهدید به برگزاری همه پرسی مانند «شمشیر داموکلس» عمل می کرد و می توانست دولت عراق را پای میز مذاکره بیاورد و دولت های ایران و ترکیه را مجاب کند که به عراق برای دادن امتیازهای بیشتر فشار بیاورند اما با برگزاری همه پرسی بازی، تبدیل به بازی با «حاصل جمع صفر» شد که براساس آن راهی جز یک طرف برد و یک طرف باخت وجود ندارد. طبیعی است که دولت مرکزی عراق هوشمندانه از فرصت اشتباه بارزانی استفاده و کار کرکوک را که یکی از چالش های پساداعش بود، یکسره کند و حاکمیت خود را بر این منطقه اصلی محل مناقشه برای همیشه تثبیت کند. بعد از آن که دولت عراق سیطره خود را بر 35 درصد چاه های نفت عراق کامل کرد، عجله ای نخواهد داشت و می تواند منتظر آثار اقتصادی انسداد مرزهای اقلیم کردستان بماند و روشن است که در مذاکرات احتمالی بعد از این شرایط، مسئولان اقلیم کردستان مجبور به دادن امتیازات بیشتری نسبت به شرایط فعلی خواهند بود و نه تنها امتیاز جدیدی نخواهند گرفت، بلکه باید اقلیمی بحران زده را با دادن امتیازهای بیشتر مدیریت کنند.
اگرچه امروز بارزانی محبوب ترین فرد در میان کردهای اقلیم و قهرمان آرمان استقلال آنان محسوب می شود اما گذر زمان چشم مردم اقلیم را به روی واقعیت ها بازخواهد کرد؛ واقعیت هایی که نشان خواهد داد اقدامات بارزانی مبتنی بر احساسات و خلاف عقلانیت است، تصمیمی که از لحاظ سیاسی منفعت آن را دولت مرکزی عراق خواهد برد و ضررهای آن از نظر اقتصادی، سیاسی و از همه مهم تر امنیتی به مردم اقلیم کردستان می رسد و بدیهی است که از لحاظ انسانی، تمام مردم عراق لطمه های جبران ناپذیری خواهند خورد که سهم کردهای اقلیم بیشتر خواهد بود.