سرویس ورزش مشرق – بی گمان سوژه اصلی این روزهای فوتبال باشگاهی کشورمان ثابت می کند اهمیت برخی مسایل به مراتب بیش از اتفاقات مهمی است که برای فوتبال یا رخ داده یا در آستانه رخ دادن هستند. به جای آن که سوژه تیم ملی و بازی دوستانه اش با توگو و سپس مصاف با روسیه (میزبان جام جهانی) باشد، یا پرونده های مالیاتی دو باشگاه پرطرفدار و سرشناس ایران و آسیا در ای اف سی و فیفا و یا حتی روشنگری در پرونده نامشخص مهدی طارمی و پرسپولیس همه چیز روی ورود یک مربی آلمانی به لیگ برترمان زوم شده است.
در اینکه روشن شدن تکلیف یکی از دو باشگاه پرطرفدار ایران کم اتفاقی نیست شک نداریم اما بحث این است که چرا باید استقلال به این روز بیافتد. وقتی با سرپرست تیم استقلال حرف می زنیم او هم از این همه عجله تعجب می کند.
نصراله عبداللهی در گفت و گو با مشرق، در این باره گفت:«بردی که ما در رشت بدست آوردیم حاصل تلاش کادر فنی قبلی بود و نمی توان ظرف چند روز یک تیم را به این شکل متحول کرد. ای کاش هواداران استقلال کمی بیشتر صبر می کردند و به منصوریان فرصت می دادند تا بماند چون این تیم حتی می تواند قهرمان شود و فقط باید راه می افتاد که در دیدار با ذوب آهن این اتفاق برایش رخ داد و در مسابقه با سپیدرود نتیجه اش را دیدیم».
استقلال تنها تیمی نبود که نیمکت سرمربی اش را لغزان دید. باشگاه نفت تهران هم پیش از آن یکی دو بار با دو مربی مشخص این اقدام را انجام داد تا نوبرانه این اتفاق را در همان هفته های ابتدایی فصل، به لیگ برتر بخوراند! رفتن و برگشتن علی کریمی و البته حمید درخشان، نه تنها نشانه درایت(!) و کاربلدی مدیران تازه کار نفت(در فوتبال) نبوده بلکه نمایانگر اوضاع بلبشوی لیگ مثلا حرفه ای فوتبال ماست که به جای حرکت رو به جلو دنده عقب حرکت می کند.
به یاد داریم و هنوز هم با تمسخر از اتفاقات اینچنینی در لیگ کشورهای (به ظاهر همسایه!!) امارات و عربستان مثال می زنیم که به محض وقوع یک نتیجه بد، سرمربی تغییر می دهند! اما حالا که آنها در این زمینه تمرین صبوری می کنند و در ترک این رویه غلط هستند ما دچارش شده ایم.
در اینکه چرا لوکا بوناچیچ با آن همه کارنامه مردودی دوباره به لیگ برتر ایران برگشت به اندازه یک دیوان سخن داریم ولی تغییر در کادر فنی گسترش فولاد هم به تنهایی آمار تغییرات در کادر فنی تیم های لیگ برتری را بالا برده است.
باز هم دستمریزاد به سپاهانی ها که تا اینجا پای کرانچار ایستاده اند ولی اخباری که از اصفهان به گوش می رسد حکایت از آن اولتیماتوم جدی دارد که به زلاتکو داده شده و برخی منابع نزدیک به باشگاه هم از باز شدن باب مذاکره با یکی دو مربی دیگر خبر می دهند تا بلافاصله جای او نشسته و تغییر چهارم لیگ برتر هم از راه برسد!
متأسفانه این رویه کم طاقتی در همه این سالها در فوتبال ما بوده و باز هم متأسفانه دور باطل همواره گِرد تعدادی مربی مشخص چرخیده تا جای مربیان اخراجی یا مستعفی را بگیرند. مجید جلالی، صمد مرفاوی، فرهاد کاظمی، فیروز کریمی، حمید درخشان در پاره ای موارد پرویز مظلومی و یا همین لوکا بوناچیچ آنهایی بودند که در همه این سالها با یک تماس تلفنی با پیک موتوری خود را به باشگاه مورد نظر رسانده و کار را دست گرفتند.
از این نظر می توان انتخاب کادر مدیریت باشگاه استقلال در انتخاب وینفرد شفر را ارج نهاد. چون لااقل سراغ مربیان تکراری نرفتند، یک مربی با رزومه ای هرچند در گذشته خوب و نسبتا قابل توجه را به خدمت گرفتند، فردی را به استقلال آوردند که قبل از ورود به تهران در مصاحبه اش نشان داد قابلیت تیتر دادن به رسانه ها را دارد و با فضای رسانه ای آشناست. پس از سالها یک خارجی روی نیمکت استقلال می نشیند و بسیاری فاکتورهای مثبت دیگر که همه و همه سبب می شوند تا اندکی بر جذابیت های لیگ برتر افزوده شود.
قطعا دربی با دو مربی خارجی روی نیمکت سرخابی ها برای مخاطبی که در این سالهای اخیر کمتر رغبت می کرد همه صندلی های آزادی را پر کند جذابیت هایی بیشتری خواهد داشت و از حالا می توان جمعیت 20، 30 هزار نفره ای را تصور کرد که با پر شدن ظرفیت ورزشگاه آزادی به خانه برگشتند تا دربی را از دست ندهند.
"عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" را بی دلیل نگفته اند. به رغم انتقاداتی که به کناره گیری تقریبا اجباری منصوریان وارد شد اما باید گفت دوران "پسامنصوریان" لااقل مانند فیلم و سریال های شبکه "آی فیلم" تکراری نیست و هر هفته و هر بازی می توان شاهد ماجراهای تازه ای بود.