به گزارش مشرق، «داود عامری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
سخنان چندی پیش ترامپ که واکنشهای بیشماری را در جهان و در داخل امریکا به همراه داشته است، از جهات مختلف میتوان مورد نقد و تحلیل قرار داد. آنچه در رسانهها شاهد بودیم، بیشتر مطالب مربوط به برجام و اینکه آیا ترامپ میتواند به صورت یکطرفه اقدام به لغو قرارداد برجام نماید یا خیر اختصاص یافته بود، اما در این یادداشت تلاش شده است از جهت چرایی به سخنان ترامپ توجه شود.
۱ـ ترامپ در سایه پیروزی غیرمنتظره خود در درون حزب جمهوریخواه و همچنین جناح رقیب به جهت آنکه عقبه سیاسی ریشهداری ندارد، دچار کیش شخصیتی شده و به دنبال همین خودشیفتگی کاذب به هر نحو ممکن تلاش دارد در صدر اخبار جهان قرار گیرد. به همین خاطر و با تکیه بر تجربه جنجالهای انتخاباتی که طعم موفقیت را در آن به همین روش چشیده است، در صدد حفظ محبوبیت خود است. او گمان میکند با رفتارهای غیرعقلایی و خلاف حقوق بینالمللی میتواند از روند تنزل آرای خود بکاهد، حال آنکه به نظر میرسد در سطح رأیدهندگان عمومی داخل امریکا نیز با تنفر و تنزل مواجه شده است. بنابراین میتوان یکی از دلایل رفتار غیرمتعارف و خارج از عرف دیپلماتیک ترامپ را در شخصیت خود شیفته او جستوجو کرد.
۲ـ اگر اعتقاد داشته باشیم که در ساختار قدرت امریکا، ساختار تصمیم گیرنده است و ترامپ نیز در درون این ساختار نقش محوله خود را بازی میکند، باید به این نکته اذعان کنیم که در سالهای اخیر و به واسطه رشد ارتباطات رسانهای، امریکا به سبب کینه عمیق و ریشه دار خود از جمهوری اسلامی ایران، بیشترین حجم هجمههای خود را در عملیات روانی متمرکز کرده است، چراکه دریافته مقابله سخت با ایران اسلامی به آسانی ممکن نمیباشد و به تجربه دریافته است که تهدیدات سخت به انسجام ملی و اتحاد و یکپارچگی داخلی ایران میانجامد، بنابراین این سخنان در ادامه عملیات روانی و جنگ نرم امریکا علیه ایران اسلامی قابل ارزیابی است.
۳ـ واقعیت این است که طرفین برجام روی چیزی تأکید میکردند که بارها و در نهایت با صدای رسا رهبر معظم انقلاب آن را حرام اعلام کرده بود. غرب مدعی جلوگیری از رسیدن ایران به ساخت سلاح هستهای بوده و هست، حال آنکه بر اساس فتوای فقهی رهبر معظم انقلاب که از هر پیمان نامهای تضمین آن قویتر است، ایران اسلامی قصد و نیت ساخت سلاح غیرمتعارف ندارد، بنابراین به نظر میرسد امریکا به دنبال مهار ایران در منطقه و جلوگیری از نفوذ ما در حوزه پیرامونی بود که در شرایط حاضر ملاحظه میگردد نه تنها خواب آشفته آنها در منطقه تعبیر نشده، بلکه روز به روز بر تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران افزوده میشود، و به نوعی هژمونی امریکا در حال شکسته شدن است بنابراین به هر نحو ممکن به دنبال ایجاد تشنج و چالشهای امنیتی بیشتر در منطقه است تا شاید از این طریق راهی برای نفوذ و تسلط بیشتر پیدا کند.
۴ـ یکی از سیاستهای غیرقابل انکار و غیرقابل تغییر امریکا از سالهای دور در خاورمیانه، حرکت در مسیر حفظ امنیت رژیم نامشروع صهیونیستی است و برای تحقق این هدف، به هر ترفند و جنایتی دستزده است. به نظر میرسد برخلاف انتظار امریکا، برجام نه تنها خواسته رژیم صهیونیستی و امریکا را برآورده نکرد، بلکه زمینه نارضایتی گاو شیرده آنها را نیز فراهم ساخت، به طوری که هیچگاه شاهد نزدیکی آشکار و علنی سیاستهای رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با این حدت و شدت نبودهایم؟! با این تفاصیل ترامپ که هم وعده حفظ و تضمین امنیت رژیم صهیونیستی را داده است و هم به مرتجعین منطقه با اخذ رشوه و قراردادهای چند صد میلیاردی، قول کنترل نفوذ و در نهایت به حاشیه راندن جبهه مقاومت را، به جهت سرخوردگی و نگرانی از آینده، تبدیل به زبان گویای نتانیاهو و سران عربستان سعودی شده، به طوری که بسیاری از کارشناسان بر این عقیدهاند که ترامپ زبان گویای رژیم صهیونیستی و دشمنان منطقهای ایران اسلامی در کنگره شده بود که واکنش آنها نیز مؤید این موضوع است.
۵ ـ اگر عقبگردی جزئی به رقابتهای انتخاباتی امریکا داشته باشیم، یکی از مهمترین انتقادهای ترامپ به حزب رقیب، تضعیف چهره امریکا در جهان و ضعف عملکرد آنها در عرصه بینالمللی بود. در این راستا ترامپ به عملکرد اوباما و هیلاری کلینتون در مناطق مختلف جهان انتقاد میکرد و مدعی بود که وی خواهد توانست ابهت و قدرت امریکا را در جهان تقویت کند و حتی وعده نابودی داعش و تروریسم را هم داده بود. اگرچه این حرفهای ترامپ در همان موقع نیز از بی اطلاعی از ساختار قدرت و سیاست در امریکا نشئت میگرفت و یک بار نیز اوباما اشارهای بدین مضمون کرد که ترامپ هنوز توجیه اطلاعاتی و امنیتی نشده است. درحال حاضر امریکا در منطقه شاهد نابودی تروریستهایی است که برای مصارف غیرمشروع ایجاد کرده بود تا بتواند به عنوان یک تسریعکننده از آنها در جهت پیادهسازی نقشه خاورمیانه نوین استفاده کند. این سیاست نیز نه تنها به نتیجه مطلوب نرسید بلکه منجر به نزدیکی کشورهای بزرگ منطقه همچون ایران، ترکیه و روسیه به همدیگر شد که طبیعتاً همکاری و نزدیکی آنها در آینده، خواب آشفتهای را برای امریکا در منطقه به ارمغان خواهد آورد.
بنابراین باید گفت که ریشه هذیان گوییهای ترامپ علیه ایران اسلامی در ناکامیهای او در منطقه و جهان خلاصه میشود که به پارهای از آنها اشاره شد. ترامپ نه تنها نتوانست جایگاه امریکا را در جهان و منطقه به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار افزایش دهد، بلکه با سخنان نسنجیده و خارج از عرف دیپلماتیک به تنزل و تحقیر بیشتر خود کمک کرد، چرا که امروز ملاحظه میگردد تمامی جهان علیه یکجانبه گرایی دیوانه وار او موضع گرفتهاند و حتی دولتهای نزدیک اروپایی هم حاضر نشدند سخنان ترامپ را تأیید و از آن حمایت کنند. اما در این میان مهمترین موضوع مورد توجه، ایجاد یک فضای روانی است که امریکا سعی دارد به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کند. این فضا نیازمند شناخت درست و مقابله هوشمندانه با آن است.