به گزارش مشرق، شاید کمتر کسی باور میکرد محمدرضا براری کاپیتان و وزنهبردار 105کیلوگرم تیم ملی وزنهبرداری ایران در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی گزینه اصلی شورای فنی برای خط خوردن از ترکیب تیم ملی باشد! وزنهبرداری که در یکی دو سال اخیر یکی از خوبهای تیم ملی بود اما به مسابقات جهانی نرسید. کادر فنی برای خط زدن ستاره یک سال اخیر دسته 105 کیلوگرم از فهرست نفرات اصلی و ذخیره تیم اعزامی به مسابقات جهانی به رکوردگیری بابلسر اکتفا کرد! در حالی که براری در رکوردگیریها و مسابقات گذشته همواره چهره برتر این وزن بود. با این نگاه گفتوگویی با ملیپوش 105 کیلویی بازمانده از گردونه جهانی داشتیم که مشروح آن را در ادامه با هم مرور میکنیم.
خط خوردن محمدرضا براری از فهرست جهانی باورنکردنی است
بله، خودم هم هنوز شوکهام و نمیدانم بر چه اساس و با استناد بر چه اصولی من را از ترکیب اصلی تیم ملی خط زدند؟!
چرا در حرکت یکضرب رکوردگیری اینقدر وزنهات را سنگین انتخاب کردی؟ مگر نمیدانستی قرار است در بابلسر یک نفر خط بخورد؟
عین آب خوردن سرم را با پنبه بریدند. من حرفهای بیرانوند را قبول کردم تا او و یکی دو نفر که خط دهندههای اصلی در شورای فنی هستند اینطور با زندگی حرفهای و آینده ورزشیام بازی کنند. من باورم نمیشد بیرانوند از ترکیب جهانی اسمم را خط بزند. اصلا قرار این بود چند نفری که از نظر کسوت بالاتر از بقیه بچهها هستند و تجربه جهانی و المپیک دارند در اولویت باشند و در این رکوردگیری فقط شرایط آنها محک بخورد. اگر میدانستم که این رکوردگیری را گذاشتند تا با ناکامی در رکوردگیری کنارم بگذارند؛ در مسابقه حاضر نمیشدم و اگر هم وزنه میزدم حتما طوری وزنهها را انتخاب میکردم که قافیه را به رقبا نبازم. به من رکب زدند تا شاگرد خودشان را در تیم جهانی جایگزین کنند. من میخواستم حرکت اول یک ضربم را 177 انتخاب کنم تا بدنم درست و حسابی گرم شود و بعد وزنههای بیشتری را انتخاب کنم اما بیرانوند گفت 181 کیلوگرم را بزن و خودت را نشان بده که من هم حرفش را گوش کردم و سرم کلاه رفت!
یعنی برنامهریزیها انجام شده بود تا با استناد بر عملکرد فنیات در رکوردگیری نام تو را خط بزنند؟
بله، دقیقا همینطور بود. اگر قرار بود کادرفنی و شورا عادلانه تصمیمگیری کنند چرا جرات ندارند به کیانوش رستمی که در رکوردگیری شرکت نکرد حرفی بزنند؟ اگر تصمیم آنها منطقی بوده و برنامه ریزی از قبل تعیین شده نبود، چرا سال 2015 وقتی هاشمی در رکوردگیری کلاچای اوت کرد باز هم اجازه حضور او در تیم ملی را دادند حتی او را به مسابقات جهانی آمریکا هم اعزام کردند؟ یا همایون تیموری که او هم در رکوردگیری قبلی اوت کرد اما باز هم او را با وجود داشتن بهداد و سعید علی حسینی حفظ کردند؟!
در جلسه شورا کادر فنی از شما حمایت نکرد؟
از رییس فدراسیون خواستم تا در جلسه شورا حاضر شوم و از حقم دفاع کنم اما وقتی در جلسه حضور پیدا کردم دیدم که همه برایم شمشیر را از رو بستند. بیرانوند هم به جای اینکه از من دفاع کند هر چه شورا میگفت را تایید میکرد! اصلا بیرانوند در تیم ملی هم حرفی برای گفتن نداشت. هیچ کدام از بچههای عنواندار تیم بخصوص ستاره اصلی وزنهبرداری، اصلا او را در تیم نمیبینند و کار خودشان را انجام میدهند. اشتباه کردم به محسن بیرانوند اعتماد کردم. حالا میفهمم چرا کیانوش رستمی و بقیه بچهها اصلا توجهی به کادر فنی ندارند و راه خودشان را میروند. من روز رکوردگیری بدنم خالی کرده بود اما اصغر ابراهیمی دنبال تر و خشک کردن علیرضا سلیمانی هم استانی خودش بود و بیرانوند هم اصلا توجهی به من نداشت. فقط به من گفت با این وزنه یک ضربت را شروع کن، که ای کاش حرفش را گوش نمیکردم.
چرا شورا قبول نکرد یک فرصت دیگر به تو بدهد؟
آنها از قبل برای خط زدن من برنامه ریزی کرده بودند. در شورا هم دو نفر(محمدرضا کاظمینژاد و داود باقری) بیشتر از بقیه دنبال قانع کردن شورا برای خط خوردن من از تیم ملی بودند. طوری که فکر کردم آنها دنبال تسویه حساب شخصی با من هستند. کاظمینژاد به من میگفت: «محمدرضا تو نمیخواهی جایت را به جوانترها بدهی. بهتر است تو کنار بروی و جایت را به علیرضا سلیمانی بدهی.» به هر حال کاظمینژاد سالها وزنهبردار و مربی وزنهبرداری بوده اما دکتر باقری چه میگوید؟ مگر او به جز جزوه دانشگاهی و خودکار و قلم چیز سنگینتری در طول عمرش برداشته که از من اشکال فنی میگرفت! واقعا برای فدراسیون و تیم ملی متاسفم که تصمیم گیرندهاش شده دکتر باقری که هیچ سررشتهای از این ورزش ندارد.
آنها معتقدند در رکوردگیری ضعیف بودی.
سرم کلاه گذاشتند. من فکر میکردم در ترکیب اصلی هستم و این رکوردگیری هم یک دستگرمی است برای کسب نتیجه بهتر وگرنه من تازه 45 روز بود تمریناتم را شروع کرده بودم؛ اگر میدانستم نیتشان این است، باورکنید هرطور بود کاری میکردم تا حرفی برای گفتن نداشته باشند. این تیم ملی مدیون زحمات سجاد انوشیروانی و دستیارانش است و بیرانوند حاضری خوری میکند. لقمه آماده و حاضر را دادند دست او و گفتند اسمت سرمربی باشد اما در نهایت هر چه ما گفتیم باید همان در تیم ملی اتفاق بیفتد. بیرانوند بخواهد جلوی نظرات شورا و رییس فدراسیون بایستد، همین فردا صبح او را هم از تیم ملی اخراج میکنند. من از آنها خواستم فقط یک فرصت دیگر به من بدهند اما آنها خیلی راحت از خواهشم گذشتند و ناجوانمردانه از تیم ملی کنارم گذاشتند. من هیچ کدامشان را حلال نمیکنم و قطعا از طریق مسوولان پیگیر حقی که به بدترین شکل ممکن از من ضایع شد هستم. این حق مردم ساری و استان مازندران بود اما آنها این حق را از مردم گرفتند و باید تاوانش را پس بدهند.
حالا واقعا میخواهی از دنیای قهرمانی خداحافظی کنی؟
این شورا و این کادر فنی طوری از پشت به من خنجر زدند که دیگر هیچ علاقهای به این وزنهبرداری و ورزش قهرمانی با این نامردیهایش ندارم. من عشقم و شغلم وزنهبرداری بود اما وقتی اینطور به صراحت کاظمینژاد میگوید تو پیر شدی و باید بروی، چه باید کنم؟ من حتما سراغ وزیر ورزش و مجلسیها میروم و همه اینها را رسوا میکنم چون در این مجموعه دوباره باندبازیهای مختلف شکل گرفته و هرگروهی دنبال این است تا نفرات خود را به کار بنشاند. علی مرادی و این شورا با من که در یک سال گذشته نیمی از مدالهای طلای وزنهبرداری را کسب کردم اینگونه رفتار میکنند، حالا ببینید چه بلایی سر وزنهبردارانی میآورند که نه صدایی برای اعتراض دارند و نه حامی. قطعا هرکجا ظلم ورود کند، برکت و همدلی از جای دیگر خارج میشود. الان هم در این مجموعه به خیلیها ظلم و اجحاف میشود اما شک ندارم که خوشیهای زودگذر رفقا هم میگذرد.