به گزارش مشرق، «احمد کاظم زاده» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
یکی از سؤالهایی که در فضای پسا داعش در غرب آسیا قابل طرح است اینکه اگر داعش را یک پروژه فرض کنیم در این صورت باید گفت کسانی که تاکنون از پروژه داعش یا پروژه تروریسم تکفیری نفع میبردند، چگونه جای خالی آن را پرخواهند کرد؟ پیش از پاسخ به این سؤال اشاره به این نکته لازم است که در ابتدای ظهور داعش (که زمینه را برای انواع مختلفی از گروههای تکفیری در سوریه فراهم کرد) خیلیها برای استفاده از ابزاری از آن برنامهریزی کرده بودند که از جمله آنها میتوان به رژیم صهیونیستی،کشورهای غربی و در رأس آن امریکا، برخی ازکشورهای عربی مانند قطر و عربستان و امارات یا برخی دیگر از کشورهای منطقه مانند ترکیه و حتی حکومت محلی کردستان عراق اشاره کرد.
اما به مرور این بازیگران به استثنای رژیم صهیونیستی یکی پس از دیگری از ابزار داعش و تروریسم تکفیری دست کشیدند و سعی کردند فاصله خود را از آن حفظ کنند. بر این اساس همچنان که به نظر میرسد در وضعیت پسا داعش رژیم صهیونیستی بیشترین خسران را از فقدان داعش و تروریسم تکفیری در منطقه احساس میکند و در تلاش است خلأ آن را به طریقی پرکند.
هرچند داعش و دیگر گروههای تکفیری به زعم خود تصور میکردند که برای تحقق آرمانهای مذهبی خود همچون احیای خلافت تلاش میکنند اما مأموریتی که بازیگران آشوبساز صحنه و در رأس آنها رژیم صهیونیستی برای این گروهها تعریف کرده بودند این بود که موازنهای را در برابر گروههای شیعی منطقه و در رأس آن حزبالله برقرار کنند و با درگیری با یکدیگر توان همدیگر را به تحلیل ببرند.
آنها تصور میکردند در این صورت موقعیت منطقهای محور مقاومت و در رأس آن ایران نیز تضعیف میشود.
حال که این پروژه به شکست انجامیده خیلی از کسانی که به طور مستقیم و غیرمستقیم در پروژه داعش و تروریسم تکفیری دست و نقش داشتند در رویکرد خود بازنگری کردهاند اما چهار بازیگر آشوبساز منطقه یعنی دولت لرزان ترامپ در امریکا، کابینه افراطی نتانیاهو در فلسطین اشغالی و دولت نوپا و بیتجربه محمد بن سلمان در عربستان و دولت محمد بن زاید در امارات همچنان به آشوبگریهای خود ادامه میدهند و برهمین اساس برای ترسیم دورنمای آشوب در فضای پسا داعش باید سراغ سیاستهای این چهار بازیگر رفت.
این چهار بازیگر از یک طرف احساس میکنند که باید برای تغییر معادلات در منطقه دست به کار شوند اما از طرف دیگر میبینند که تقریباً همه برگههای بازی و اهرمهای فشار خود را به مصرف رساندهاند، لذا خود را در یک بنبست استراتژیک احساس میکنند.
خروج از این بنبست مستلزم اصلاح رویکردهای گذشته است و اگرچه امکان آن برای عربستان و امارات وجود دارد اما تاکنون هیچ نشانه جدی از سوی این دو کشور نیز مشاهده نشده و محتملترین سناریو این است که این چهار بازیگر همچنان برای آشوبسازی در فضای پسا داعش تلاش میکنند و احتمال توسل به اقدامات غیرمتعارف از جمله اقدامات تروریستی در مراکزحساس و علیه اشخاص کلیدی وجود دارد .