به گزارش مشرق، «عبدالله گنجی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
همگان میدانند که بستن نطفه داعش و تولد آن و دیگر گروههای تروریستی با دو هدف عمده صورت گرفت؛ اول مقابله با نفوذ روزافزون و قدرت منطقهای انقلاب اسلامی که نام آن را شکلگیری «هلال شیعی» گذاشته بودند و دوم سرگرم کردن مسلمانان به جنگهای داخلی و سیاسی- ایدئولوژیکی به منظور از بین بردن منابع و انرژی آنان در جنگ داخلی که نتیجه آن تضمین و رشد ضریب امنیت صهیونیستهاست. غربیها پس از سرک کشیدن به اندرونی و پستوهای ما و خاطرجمع شدن از نبود سلاح هستهای احساس کردند یک گام بلند در راستای امنیت صهیونیستها برداشتهاند و با صراحت گفتند:«جهان بدون ایران هستهای امنتر است.»
حال آنکه ایران به کلی در این مسیر قدم ننهاده بود، اما به هر حال آنان از اینکه ایران تهدید اتمی نیست خاطرجمع شدند. گام دوم برای امنیت صهیونیستها مذاکره موشکی بود که در دولت قبلی و فعلی امریکا دنبال میشود تا قدم دیگری برای تضمین امنیت اشغالگران قدس بردارند، اما آنان که داعش و دهها گروه تروریستی را در سوریه و عراق ایجاد کردند از یک مسئله غافل بودند و شاید خود ما هم ابتدائاً متوجه نبودیم که از دل این جنگ خانمانسوز و ویرانگر جوانههای امید و اقتدار نیز متولد خواهد شد.
جنگ فینفسه مذموم و محکوم است اما وقتی چارهای جز جنگیدن نداریم به نبرد عاشورایی تن میدهیم و دادهایم. جنگ هشت ساله خانمانسوز بود و دهها هزار از بهترین جوانان این کشور را گرفت و توسعه کشور را متوقف کرد، اما یادمان باشد که امام همیشه جبهه را «دانشگاه» دانستند و مهمترین دستاورد جنگ تحمیلی را «استمرار روح اسلام انقلابی» اعلام کردند. بدون تردید استمرار ۳۰ ساله انقلاب اسلامی بعد از جنگ مدیون همین جنگ بود نه وقوع اولیه انقلاب اسلامی. حال به منطقه برگردیم؛ چه فرصت طلایی و ذیقیمتی برای انقلاب اسلامی درست شد و چه دردسر بزرگی برای صهیونیستها و امریکا در راه است.
آنان آمده بودند تا هلال شیعی مدنظر را پاره و با برپایی جنگ داخلی بین مسلمانان، خود به استراحت بپردازند، اما گمان نمیکردند و در برآورد آنان نبود که نیروی عظیم، ورزیده، باانگیزه و آموزشدیدهای که در جنگ با تروریستها متولد شد و رشد کرد، در فردای داعش انرژی خود را در کجا تخلیه خواهد کرد؟ باور نمیکردند که اگر با حزبالله چند جنگ نمایان کردهاند، اکنون و در پساداعش حزبالله تنها نیست. لشکر فاطمیون، زینبیون، حشدالشعبی، تیپ ابوالفضلالعباس و حزبالله شماره ۲ سوری که مولود جنگ با تروریستها است اکنون چه کار خواهند کرد؟
سیدحسن نصرالله در سخنرانی تابستان امسال خطاب به صهیونیستها گفت: جنگ آینده دیگر جنگ لبنانیها با شما نخواهد بود بلکه افغانیها، پاکستانیها، عراقیها، ایرانیها و سوریها هم خواهند بود. سخن نصرالله ناظر بر نیروی زبده و آمادهای است که پایان تروریسم را رقم زده است و اکنون درصدد حفظ و انسجام خود است. بنابراین نه تنها امریکا و صهیونیست پس از پنج سال جنگ در سوریه و عراق آوردهای نداشتهاند که اکنون نگاه این نیروی عظیم و ورزیده را به سوی بلندیهای اشغالی جولان میبینند.
گویی جنگ سوریه و عراق بهانه و زمینهساز تولد یک نیروی چندملیتی از امت اسلامی برای آزادی یکی از سرزمینهای اشغالی مسلمانان است که بیش از ۷۰ سال دور از امت اسلامی مانده است. به همین دلیل است که صهیونیستها نسبت به نقل و انتقالات در جبهههای جنوب غربی سوریه به شدت حساس هستند و کوچکترین تحرکی را تحمل نمیکنند. شهادت سردار اللهدادی و جهاد مغنیه و... در همین منطقه و در همین راستا بود.
صهیونیستها نزدیکی به مرزهای اشغالی جولان را بسان کابوس میدانند و اضطراب ناشی از آن در قالب عربده از گلوی ترامپ باز تولید میشود.
معماری انقلاب اسلامی بسیار حسابشده و زیباست. در حالی که حزبالله مشغول جنگ در سوریه بود موشکهای خود را برای جنگی غیر از جنگ سوریه بیشتر و برتر کرد و در دورانی که داعش رو به پایان است، حماس مجدداً به دامن انقلاب اسلامی برگشت و آن نیروی افغانی، پاکستانی، عراقی و سوری (و ارتش لائیک سوریه که اکنون ارتش حزباللهی است) نیز آمادهاند. لذا این هنر انقلاب اسلامی است که نهتنها مانع رسیدن صاحبان داعش به اهداف شد که موی دماغ آنان در پساداعش شد. تعقیب دشمن یا به تعبیر امام(ره) «ادامه دفاع، تجاوز نیست» در انتظار صهیونیستهاست.
ناکامی امریکا و شکست منطقهای از انقلاب اسلامی لحن و مواضع امریکاییها را چنان تند و بیپروا کرده است که فقط با این جمله شهید بهشتی که گفت:«امریکا از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر» میتوان آن را معنا بخشید و فهمید. آنچه اکنون انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی نباید از آن غافل شود طراحیهای جدید دشمن برای سوریه پس از داعش است. قطعاً تجزیه سوریه یکی از راههای خنثیسازی تدابیری است که جبهه مقاومت اندیشیده است و در این نوشته به آن پرداخته شد. حفظ یکپارچگی سوریه برنامه جریان پیروز در این جنگ پس از جشن پایانی شکست داعش است. تعامل با کردهای سوریه اساسیترین و نزدیکترین مسیر حفظ پیروزیهای موجود است. لانه امریکا باید در کردستان سوریه جمع شود.