به گزارش مشرق، «عباس حاجی نجاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
شکست رژیم سعودی در جنگ نیابتی و ناتوانی در حفظ و تقویت نفوذ خود در جهان اسلام سردمداران این رژیم را وادار به اعتراف به سیاستهای غلط گذشته این رژیم کرده و این بار تلاش دارند در قالب بازگشت به «اسلام میانهرو» از یک سو نظر اربابان غربی را به خود جلب کرده و از سوی دیگر بر نفرتی که در جهان اسلام و دیگر ملل جهان نسبت به حمایتهای این رژیم از گروههای افراطی تکفیری نظیر القاعده، طالبان، داعش، و النصره در طی سالهای اخیر ایجاد شده است سرپوش گذارند.
محمدسلمان ولیعهد عربستان سعودی روز دوم آبانماه در گفتوگو با گاردین وعده داد که «اسلام میانه رو» را به کشورش بازگرداند و برای انتقال این پادشاهی تندرو به یک جامعه باز که به شهروندانش قدرت بیشتری داده و سرمایهگذاری خارجی را جلب کند، خواستار حمایتهای بین المللی شد.
محمد سلمان در این سخنان به چند نکته مهم اعتراف میکند که مرور آن بسیاری از حقایق تاریخی را روشن میکند.
۱- ولیعهد عربستان میگوید که حاکمیت به شدت محافظه کار این کشور طی ۳۰ سال گذشته یک وضعیتی عادی نبوده و آن را واکنشی به انقلاب اسلامی در ایران دانست که رهبران سعودی نمیدانستند چگونه با آن برخورد کنند.
۲- محمد سلمان میگوید که پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ «مردم» تلاش کردند این مدل را در کشورهای مختلف پیاده کنند که یکی از آنها عربستان سعودی است.
۳- جناب ولیعهد عربستان در سخنرانی خود در کنفرانس طرحهای سرمایهگذاری آینده در ریاض وعده میدهد که «ایدئولوژیهای افراطی» را نابود کرده و تلاش خواهد کرد که اسلام میانهرو را به عربستان بازگرداند.
در زمینه سخنان محمد سلمان توجه به چند نکته ضروری است.
الف: طی سالهای اخیر رژیم سعودی و دیگر متحدان اروپاییاش اینگونه القا میکردند که ایران از آغاز انقلاب در پی صدور انقلاب خود به دیگر کشورها و به ویژه کشورهای اسلامی بود و حتی به همین بهانه رژیم صدام را به جنگ علیه مردم ایران و با هدف شکست و مهار انقلاب وا داشتند، اما محمد سلمان در اینجا اعتراف میکند که این مردم در کشورهای اسلامی بودند که تلاش کردند با الگوگیری از انقلاب اسلامی نظام خود را تغییر دهند.
ب: محمد سلمان اعتراف میکند که حکام سعودی برای جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی تلاش کردند با تبلیغ و گسترش اسلام وهابی و تکفیری افکار عمومی کشور متبوع خود و دیگر کشورهای اسلامی را از گرایش به سمت انقلاب اسلامی منحرف و به زعم خود از گسترش انقلاب اسلامی در جهان اسلام جلوگیری و تفکر افراطی وهابی را جایگزین آن کنند.
ج: سخنان محمد سلمان اعتراف مجددی بر این است که خاستگاه و کانون شکلگیری گروههای تندرو افراطی القاعده، طالبان و داعش دربار آلسعود و روحانیون تندرو و افراطی مدارس علمیه عربستان است.
د: بر این اساس منشأ اصلی صدمات وارد شده بر جهان اسلام و تخریب پایتختهای بزرگ جهان اسلام و مهمتر از آن جان باختن صدها هزار تن از مسلمانان و غیرمسلمانان را باید در کاخهای ریاض و پستوهای علمای تکفیری لانه گزیده در کانونهای افراطیگری عربستان و دیگر حکام مرتجع منطقه دانست.
ه: اما بهرغم کارنامه سیاه گذشته حکام سعودی که محمد سلمان بر آن اعتراف کرده است. خطر آینده کمتر از خطر گذشته نیست، چراکه اظهارات محمد سلمان در زمینه برنامه آینده این رژیم برای حاکم کردن «اسلام میانهرو» که به طور قطع باید مطلوب کشورهای غربی باشد تا از آن طریق حاضر به پذیرش این رژیم و سرمایهگذاری در آن باشند، میتواند جهان اسلام را در ذیل حاکمیت این جریان تازه به دوران رسیده در عربستان دچار چالش جدید کند، چراکه رژیم سعودی به دلیل سلطه بر مکه و مدینه که خاستگاه دین مبین اسلام هستند، به طور طبیعی از یک ظرفیت بالقوه برای اثرگذاری بر مسلمانان برخوردارند و به همان دلیل که در گذشته با انحراف مسلمانان و به ویژه نسل جوان گرایش یافته به سمت اسلام در کشورهای غربی ضربه جبرانناپذیری را بر جهان اسلام وارد ساختند، در این انحراف جدید هم میتوانند در پوشش «میانهرو» دوباره ظرفیتهای جهان اسلام را برای خوشامد امثال ترامپ و دیگر حاکمان اروپایی هزینه کنند و عملاً تهدید جدیدی برای اسلام ناب محمدی تحمیل کنند.
طرح محمد سلمان در پیاده کردن اسلام میانهرو در واقع همان طرح اوباما رئیسجمهور سابق امریکا است که در اولین سفر خود به منطقه، در قاهره آن را مطرح و تلاش کرد آن را عملیاتی کند که البته ناکام ماند، اما محمد سلمان که این بار مجری همان سیاست کاخ سفید است تلاش خواهد کرد با عملیاتیسازی تفکر سکولاریستی، کشورهای اسلامی را با چالشی جدید در گیر سازد و بدیهی است که با توجه به وجود بقایای تفکرات افراطی، امنیت از بسیاری از کشورهای اسلامی سلب خواهد شد.