به گزارش خبرنگار اقتصادي مشرق، وزير امور خارجه آمريكا در اين سخنراني به صراحت اعلام مي كند كه اقتصاد ستون قدرت جهاني اين كشور است و براي اين كه آمريكا از قافله اقتصاد جهاني عقب نماند ديپلمات ها سربازان خستگي ناپذير اقتصاد امريكا خواهند بود.
"وزارت امور خارجه دیپلماتهای مستعد و خستگیناپذیري دارد که در ارتباط اقتصادی در سراسر جهان دخیل هستند. ما دوباره سازماندهی میشویم تا موانع بروکراتیک قدیمی را برطرف نمائیم. ما همچنین فعالیت بیشتری برای آموزش دیپلماتهایمان به منظور فهم اقتصاد، امور مالی و جهانی انجام خواهیم داد."
البته سخنان وي درسهاي ديگري نيز براي آنان كه بر مسند سياست خارجي كشور نشسته اند دارد كه براي تذكر به چند نمونه از آنها اشاره مي كنيم:
1-دستورالعمل اقتصادي به تمام سفارت خانه ها: وزير امور خارجه آمريكا از صدور دستورالعملي به تمام سفيران آمريكا خبر مي دهد.اين كه اين دستورالعمل حاوي چه نكاتي است را نمي دانيم، اما مي توان با توجه به شواهد و قرايني كه در متن سخنراني كلينتون آمده و اميدواريم آقاي صالحي براي يك بار هم كه شده آن را مطالعه كند به محتويات آن پي برد.اين شايد اولين درس خانم كلينتون باشد و آن مهندسي مجدد ماموريت سفيران و سفارت خانه ها براي حركت در مسير اقتصاد است.
2-استخدام يك اقتصاددان ارشد و ايجاد معاونت جديد براي رشد اقتصادي :هر چند نياز به توضيح نيست اما درس دوم خانم كلينتون اصلاح ساختار وزارت امور خارجه براي حفظ قدرت برتر اقتصادي در راستاي تداوم رهبري سياسي جهاني است.سوال اين است كه وزارت امورخارجه ايران،سفيران و رايزنان اقتصادي ايران تا چه حد در مسير سياست هاي اقتصادي كشور حركت مي كنند.براي پاسخ به اين سوال خوب است به موافقتنامه ها و قراردادهاي تجاري اشاره كنيم كه در ديدارهاي سياسي منعقد مي شود.اين مساله تا انجا صوري شده كه صداي آقاي وزير را هم درآورده است.
3-وضع قوانين جديد در عرصه اقتصاد بين الملل: شايد براي اقتصاد ايران زود باشد كه در اين مسير حركت كند اما به هر حال مي تواند براي يك ديپلماسي فعال درس خوبي باشد.
4-تجديد نظر در روابط منطقه اي و فرا منطقه اي:خانم كلينتون در سخنراني خود بارها به اين مساله اشاره كرده است.وي اعلام مي كند " ایجاد شبکه قوی از ارتباطات و نهادها یکی از بزرگترین پروژههایی است که در سراسر اقیانوس آرام انجام خواهیم داد و امضای موافقتنامه آزاد با کشورهایی چون کره پاناما و آرژانتين از نمونه هاي چنين همكاري است ".
و بالاخره درس ديگر خانم كلينتون به وزارت امورخارجه ما ،انرژي و مسايل مربوط به آن است.وي به صراحت از ايجاد اداره منابع انرژي در وزارت امور خارجه آمريكا نام مي برد.سوالي كه به ذهن مي رسد اين است كشوري كه از نظر حجم ذخاير نفت و گاز در دنيا رتبه اول را دارد چه برنامه اي براي ديپلمات هاي خود در اين زمينه در نظر گرفته است.
در پايان خوب است اشاره اي هم به تحولات منطقه داشته باشيم.وزير امور خارجه آمريكا در تحليل خود از استراتژي "بيداري اقتصادي " در منطقه به عنوان راهبرد آمريكا براي مديريت پديده اي كه از آن به عنوان "بيداري سياسي" نام مي برد ياد مي كند.سوال پاياني ما از مسوولان وزارت امور خارجه كشور اين است كه آيا در اين زمينه برنامه اي ،استراتژي و حتي فكري صورت گرفته كه ايران بتواند از نظر اقتصادي حضوري هر چند كم رنگ داشته باشد.