به گزارش مشرق، دولت آمریکا بهریاست «دونالد ترامپ» در یک اقدام ضدایرانی جدید با انتشار اسنادی دستچینشده و گزینشی از حمله سال 2011 به پناهگاه «اسامه بنلادن»، سرکرده القاعده در منطقه «ابوتآباد» تلاش کرده ایران را به ارتباط با القاعده متهم کند.
نحوه انتشار این اسناد و محتوای آنها بهاندازهای نامربوط و در راستای پروندهسازیهای دولت ترامپ بود که «ند پرایس»، مشاور باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا به آنها واکنش نشان داد.
او در حساب کاربریاش در توئیتر با انتشار یک رشته توئیت آشکار کرد که اسناد «ابوتآباد» نه حاوی نکته تازهای درباره حمله به پناهگاه «اسامه بنلادن» است و نه با رویکردی واقعیتمحور منتشر شدهاند.
پرایس نوشت: «در ماه ژانویه، مدیر اطلاعات ملی آمریکا که رهبری تلاشهای برای انتشار علنی اسناد ابوتآباد را بهعهده داشت سندهایی را منتشر کرد که بهگفته وی آخرین مجموعه از اسناد بنلادن بودند».
بهنوشته این مقام سابق سیا، نظارت بر علنی کردن این اسناد را مقامهای کهنهکار اطلاعاتی بهعهده داشتند که بعد از انتشار آنها در ماه ژانویه اعلام کردند اکنون تمامی موضوعاتی که برای دانستن درباره آنها علاقه عمومی وجود داشته، در دسترس قرار گرفتهاند.
وی در ادامه نوشت: «اما با روی کار آمدن مایک پامپئو بهعنوان رئیس سیا، اتفاق جالب توجهی افتاد. آنطور که به من گفته شد، او مجدداً شروع به بررسی این اسناد کرد».
پرایس اضافه کرد: «او با انجام این کار، مأمورانی از بخشهای مهم را وارد کار کرد تا میلیونها سند را مورد تأمل ــ و تأمل دوباره قرار دهند».
مقام سابق آمریکایی در توئیتی دیگر به توضیح درباره دلایلی پرداخته که نشان میدهد انتشار اسناد جدید توسط سیا و با هدف پروندهسازی ناشیانه علیه ایران انجام شده است.
او نوشت: «چطور میتوانیم مطمئن شویم این اقدام را سیا انجام داده؟ بهخلاف اسناد قبلاً منتشر شده، این اسناد روی وبسایت سیا قرار گرفتند، نه سایت مدیر اطلاعات ملی آمریکا».
«چرا او این کار را انجام میدهد؟ ظاهراً ایشان فکر میکنند انتشار این اسناد، ایران را به القاعده مرتبط میکند. او در همایش گروه محافظهکار، FDD که مخالف توافق هستهای ایران است، بهطور مفصل درباره این موضوع صحبت کرد».
پرایس همچنین نوشته است: «با در نظر گرفتن اینکه اسناد تازهمنتشرشده چیز تازهای که قبلاً نمیدانستیم به ما نمیگویند، فریبکاریها آشکار هستند. چیزی که روشن نیست، انگیزههای چهره افراطی دولت ترامپ، پامپئو علیه ایران است».
«اما این اقدامات نشان میدهند که او در حال بازگشت به سیاستهای دولت بوش است: تأکید بر ارتباط با تروریسم برای منطقسازی در خصوص تغییر حکومت».
علاوه بر این موارد، انگیزه قابل توجه دیگر در انتشار این اسناد را میتوان منحرف کردن اذهان عمومی از مستنداتی در سالهای اخیر دانست که نقش آمریکا و متحدانش بهویژه عربستان سعودی در تشکیل گروههای مرتبط با القاعده در سوریه و حمایت تسلیحاتی از آنها را روشن میکنند.
تصویب قانون «عدالت علیه قربانیان تروریسم»، موسوم به «جاستا» را که به قربانیان حملات 11 سپتامبر 2001 اجازه میدهد دولت سعودی را تحت پیگرد قانونی قرار دهند میتوان علنیترین اعتراف بخشی از دستگاه حاکمیت آمریکا به ارتباط ریاض با القاعده و اسامه بنلادن دانست.
15 نفر از 19 تن عامل این حملات که به مرگ بیش از 3000 تن انجامید، شهروند عربستان سعودی بودند.
سندی دیگر از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا که سال 2015 یک گروه آمریکایی آن را افشا کرد، بر ارتباط میان واشنگتن و تروریستهای القاعده در سوریه تأکید میکنند.
این سند از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا که مربوط به اوت سال 2012، یعنی حدود یک سال بعد از آغاز ناآرامیها در سوریه است آشکارا فاش میکند دولت آمریکا و کشورهای غربی تعمداً و با اشراف کامل از سیطره القاعده بر جریانهای معارض در سوریه، برای محقق کردن هدف براندازی نظام بشار اسد، رئیسجمهور سوریه دست به دامن گروههای تروریستی شدهاند.
اسناد آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا که حدود دو سال پیش گروهی موسوم به «دیدهبان قضایی» آن را فاش کرد علاوه بر این حاکی از آن هستند که حمایت دولت باراک اوباما از تروریستهای مرتبط با القاعده، بهخلاف آنچه مقامات آمریکا از ابتدا مفتخرانه اعلام میکردند، تنها به «حمایتهای غیرکشنده و غیرتسلیحاتی» محدود نبوده، بلکه «ارسال مخفیانه سلاح در سطح وسیع» را هم شامل میشده است.
نکته جالبتر اما آنکه، این حمایتها علیرغم آن صورت گرفتهاند که دولت ایالات متحده، مطابق این اسناد، پیشبینی میکرده حمایتش از تروریستها برای اندازی نظام بشار اسد، سرانجام به تشکیل گروهی مانند داعش در عراق و سوریه منجر میشود، اما نهتنها از آن ابراز نگرانی نکرده بلکه از آن «استقبال» هم کرده است.
مقام آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در این نامه بهتاریخ آگوست 2012، پس از بیان اینکه «نیروهای سلفی، هدایتکننده شورشها در سوریه هستند» مینویسد حمایتهای آمریکا از گروههای معارض در سوریه میتواند به تشکیل «یک محور سَلَفی اعلامشده یا نشده» در شرق سوریه و عراق منجر شود و سپس در ادامه نوشته است: «این دقیقاً همان چیزی است که قدرتهای حمایتکننده از معارضان سوریه برای منزوی کردن رژیم سوریه بهعنوان یکی از کشورهای راهبردی از لحاظ گسترش شیعهگری بهدنبال آن هستند».