به گزارش مشرق، «کورش شجاعی» در یادداشت روزنامه «خراسان» نوشت:
زلزله مهیب این بار مناطقی از غرب کشورمان را لرزاند. زلزله ۷.۳ ریشتری که براساس تازه ترین گزارشها مرکز آن در منطقه دشت ذهاب استان کرمانشاه و در عمق ۱۱ کیلومتری زمین به وقوع پیوسته علاوه بر چند استان کشور، تعدادی از شهرهای برخی کشورهای منطقه و همسایه از جمله عراق را نیز تحت تاثیر قرار داده و لرزانده است، تا لحظه نوشتن این یادداشت (ساعت ۱۷:۴۵) براساس اخبار منتشر شده توسط نهادهای رسمی تعداد جان باختگان آن حادثه ۴۰۷ نفر و مجروحان بیش از ۶۷۰۰ نفر اعلام شده، علاوه بر آسیبهای وارد آمده به شهرهای سرپل ذهاب، قصر شیرین و. .. به ۷۰ روستا نیز آسیبهای جدی وارد شده است.
پس از زمین لرزه اصلی تا ساعت ۱۶ روز گذشته ۱۵۲ پس لرزه که شدیدترین آنها ۴.۷ ریشتر بود این مناطق را لرزاند گرچه به همت مسئولان و نیروهای حاضر در میدان آب و برق برخی مناطق زلزله زده وصل شد اما مردم بعضی مناطق همچنان علاوه بر تحمل داغ عزیزان خود و ویرانی خانه و کاشانه شان از قطع آب، برق و مشکلات دیگر و حتی کمبود برخی نیازهای اولیه در این شبهای سرد پاییزی رنج میبرند، بنابراین اولا مسئولان و ثانیا هر یک از آحاد ملت براساس حکم وجدان و انسانیت و نوع دوستی وظیفه داریم هرچه سریع تر، نیازهای اولیه هموطنان عزیز زلزله زده خود را تامین کنیم، خون (به ویژه گروههای منفی)، چادر، پتو، وسایل گرمایشی و آب از جمله مهم ترین نیازهای عزیزان ما در مناطق زلزله زده است.
اما نکته اساسی قابل توجه این که گویا این زلزلهها قرار نیست خواب غفلت را از چشم بعضی از مسئولان و برخی مردم بزداید، دیگر شاید هیچ مسئولی در کشور نباشد که نداند ایران جزو ۱۰ کشور حادثه خیز جهان است و روی کمربند زلزله قرار دارد و جای جای این کشور و بسیاری از دیگر نقاط جهان در طول تاریخ بارها و بارها براساس یک روند طبیعی که عبارت است از؛ انرژی آزاد شده براثر برخورد یا لغزش قطعاتی از پوسته زمین دچار زلزله شده و خواهد شد (البته در سالهای اخیر فرضیههای اثبات نشدهای هم برای ایجاد زلزلههای مصنوعی مطرح شده)اما اکثر کشورهای پیشرفته از جمله ژاپن که طبق برخی گزارشهای علمی منتشر شده یک دهم آتشفشانهای جهان در آن قرار دارد و یکی از کشورهای پرزلزله آن هم زلزلههای شدید است توانسته اند با برنامه ریزی و نظارتهای علمی دقیق و پیگیرانه خسارتهای جانی و مالی این حادثه طبیعی را به حداقل برسانند.
ولی گویا برخی از ما گاه همچنان منتظر میمانیم و دست روی دست میگذاریم تا حادثه تلخ و ناگواری پیش بیاید و پس از مرگ سهراب به فکر نوشدارو بیفتیم. برخی بگوییم و برخی بنویسیم و برخی جلسه تشکیل دهند و برخی چند نشست و همایش برگزار کنند و. .. اما معلوم نیست چرا عزمها جزم نمیشود و به خصوص عزم قانون گذاران و مجریان و ناظران که با یاری گرفتن از رسانهها و فرهنگ سازی مدام و مستمر اجازه ندهند حتی خشتی روی خشت گذاشته شود مگر این که اصول ایمنی و مقاومت در مقابل حوادث از جمله زلزله در آن رعایت شود گرچه انصاف حکم میکند که تلاشهای فراوان انجام شده در این زمینه را هم ببینیم، شاهد مثال این که با وجود شدت زلزله غرب کشور به گفته مسئولان هیچ یک از پنج سد نزدیک منطقه زلزله زده حتی دچار کمترین آسیب نشده است این مسئله مهم از واقعیتی اساسی حکایت میکند که در ساخت این سدها که جزو زیرساختها و سازههای استراتژیک، بسیار مهم و عظیم و پیچیده هستند نکات لازم و استانداردهای اجباری ساخت و ساز در مقابل زلزلههای شدید رعایت شده است که سازندگان و ناظران چنین سازههایی باید مورد تقدیر و الگوگیری قرار گیرند قطع موقت آب و برق مناطق زلزله زده اخیر هر چند تا اندازهای میتواند پذیرفتنی باشد اما اگر چنان چه استانداردهای لازم به هنگام ساخت و بهره برداری به طور کامل رعایت میشد قطعا میزان خسارتهای وارد شده به این امکانات ضروری و زیر بنایی به مراتب بسیار کمتر بود و از اینها مهم تر اگر در ساخت و سازها نیز استانداردهای لازم توسط مسئولان، ناظران، سازندگان و خود مردم رعایت میشد قطعا میزان ویرانی و به تبع آن میزان خسارتهای جانی و مالی به حداقل میرسید.
البته دراین فقره نیز باید انصاف داد که هر چند جان باختن یک نفر از عزیزان هموطن در حوادث از جمله زلزله دردناک است اما نباید از یاد ببریم که زلزله ۷.۴ ریشتری رودبار منجیل در ۳۱ خرداد سال ۶۹ که ساعت ۳۰ دقیقه بامداد به وقوع پیوست حدود ۳۵ هزار و زلزله ۶.۶ ریشتری ساعت ۵:۲۶ بامداد پنجم دی ماه ۸۲ در بم بیش از ۲۶ هزار قربانی گرفت و هر چند باید در محاسبه تلفات مسائلی از جمله عمق و مرکز زلزله، ساعت وقوع و تراکم جمعیتی منطقه و نکات دیگری را در نظر داشت اما این واقعیت مهم را نمیتوان و نباید نادیده گرفت که دلیل اساسی و مبنایی اختلاف میزان خسارتهای جانی و مالی این زلزله ها، حرکت به سمت «به سازی»، «مقاوم سازی» و رعایت بسی استانداردهای ساخت و ساز است.
اما با تمام این تفاصیل و با توجه به تعداد جان باختگان و خسارتهای زلزله اخیر غرب کشورمان میتوانیم همچنان ادعا کنیم که هنوز زلزلهها آن گونه که باید چشم برخی مسئولان و بعضی از مردم را که متاسفانه ظاهر بنا بیش از استحکام آن برای شان مهم مینماید آن گونه که باید باز نکرده است و این حقیقت را نپذیرفته اند که اگرچه زلزله قابل پیشگیری نیست اما به حداقل رساندن خسارتهای جانی و مالی این پدیده طبیعی با برنامه ریزی و نظارتهای علمی و دقیق و مستمر امکان پذیر است.