سرویس جهان مشرق- در آستانه سفر بوریس جانسون به ایران اعلام شد لندن پذیرفته است حکم دادگاه در مورد بدهیاش به ایران مربوط به خرید تانکهای چیفتن در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی را اجرا کند، بخشی از تانکهایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به تهران تحویل نشد و لندن قول و قرارهایش را فراموش کرد.
تانک چیفتن در کنار همه حواشی که در زمان خرید و البته الان در بحث بازگرداندن سرمایه بلوکه شده به کشور دارد، در میدان رزم هم آنچنان تانک قابلی نبود. یک تانک به صورت معمول باید سه فاکتور قدرت آتش، حفاظت و تحرک را در اختیار داشته باشد و درباره این تانک باید اینگونه گفت که چیفتن تانکی بود که نه از نظر حفاظت و نه از نظر تحرک وضعیت جالبی نداشت.
موتور این تانک مشکلات فراوانی را در سالهای جنگ برای ایران به وجود آورده و تجربه رزمی نیز نشان داد که در برابر بسیاری از تسلیحات ضد زره بعثی ها نیز شدیدا آسیب پذیر است؛ البته توپ تانک چیفتن سلاحی پرقدرت و دقیق بود. توپ خان دار L۱۱A۵ با کالیبر ۱۲۰ میلی متری این تانک شاید در زمان خود حداقل در جهان غرب بهترین توپ تانک بود ولی نبود دو مولفه دیگر در چیفتن باعث شد که یگان های زرهی ایران در طول جنگ ضربات سنگینی را بابت استفاده از آن دریافت کنند.
در حقیقت علاوه بر مشکلات مهمی که در قرارداد خرید و تحویل این تانک وجود داشت، محصول ارائه شده نیز نه قابل اتکا و نه مزیتی برای نیروی زمینی ارتش کشورمان محسوب می شد.
گذشته از این افسوسها، حالا بحث بر سر دو قرار داد دیگر است که میتواند مبلغ بدهی دولت بریتانیا را مشخص کند:
* یکی خرید ۱۲۵ تا ۱۸۷ تانک چیفتن که پول آن قطعاً پرداخت شده و به احتمال زیاد هیچ کدام از آنها پس از انقلاب تحویل نشد. این را حتی مؤسسه صلح استکهلم نیز که از مؤسسات معتبر بینالمللی در زمینه آمار تسلیحات نظامی است، تأیید میکند.
* دومی هزینه تحقیق و توسعه تانک چلنجر که قرار بود به سفارش ایران ساخته شود (و ساخته هم شد اما به ایران تحویل داده نشد)؛ برخی اسناد نشان میدهد هزینه این قرارداد نیز پیش از انقلاب از سوی رژیم پهلوی پرداخت شده است.
بنابر این در این دو مورد چند ابهام وجود دارد که لازم است برای مردم ایران، شفافسازی شود:
۱- دقیقاً در آن سالها چه میزان پولی در قرارداد اول به بریتانیا پرداخت شده است؟
۲- آیا برای قرارداد دوم پولی به بریتانیا پرداخت شده است یا خیر؟
۳- مبالغی که آقای بعیدینژاد سفیر کشورمان در بریتانیا مطرح کرده است (بدهی ۱۰۰ میلیون پوندی که با احتساب سود آن مجموعاً به ۴۵۰ میلیون پوند رسیده است)، آیا فقط شامل قرارداد اول میشود؟ از آنجا که دادگاه لاهه بریتانیا را به تعیین رقم نهایی بدهی با سود و فرع آن کرده بود، آیا منظور ایشان از بدهی ۱۰۰ میلیونی اولیه همان حکم دادگاه لاهه در ۲۰۰۱ میلادی و منظورشان از ۴۵۰ میلیون، حکم دادگاه عالی بریتانیا است؟
۴- چرا مبلغی که بوریسجانسون اخیراً اعلام کرده است (بدهی ۳۰۰ میلیون پوندی به ایران) با آنچه آقای بعیدینژاد از آن سخن میگوید متفاوت است؟ کدام یک قرار است به ایران تحویل شود؟ اگر قرار است ۴۵۰ میلیون پوند واریز شود، مابهالتفاوت آن یعنی ۱۵۰ میلیون پوند به چه مسألهای ارتباط دارد؟
۵- گفته میشود به جز این دعوای حقوقی، حدود یک میلیارد پوند دیگر از دارایی ایرانیها در بریتانیا بلوکه است. آن مبلغ به چه پروندههایی مرتبط است؟
منابع:
https://www.theguardian.com/politics/۲۰۱۷/nov/۱۶/uk-hopes-to-end-long-legal-dispute-with-iran-over-۱۹۷۶-arms-deal
http://www.independent.co.uk/news/uk/home-news/the-mod-the-arms-deal-and-a-۳۰-year-old-bill-for-pound۴۰۰m-۱۹۵۲۹۷۲.html
https://www.sipri.org
http://www.tabnak.ir/fa/news/۷۴۸۲۳۶