به گزارش مشرق، در شرایطی که علوم انسانی ما کماکان بصورت کاملا تقلیدی از کتابهای غربی در دانشگاهها آموزش داده میشود و دانشجویان در کلاسهای درس و در پایان نامههایشان کمتر فرصت ارائه ایده و تفکرات نوآورانه و بومی دارند، برنامه ثریا با موضوع "علوم انسانی در زنجیر" به بررسی وضعیت علوم انسانی در دانشگاه ها پرداخت.
محسن مقصودی در ابتدای برنامه اظهار داشت: برنامه ثریا هفته آینده به موضوع زلزله کرمانشاه خواهد پرداخت و ابعاد آن را بررسی خواهد کرد.
وی گفت: هفته آینده را از این جهت برای بررسی ابعاد زلزله کرمانشاه انتخاب کرده ایم که از فضای رسانهای فاصله بگیریم تا بتوانیم به صورت تحلیلی تر به موضوع بپردازیم.
هیچ کشوری نمیتواند بدون علوم انسانی در جامعه نظم را برقرار بکند
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا علوم انسانی توانسته است در حوزه های مختلف مسائل جامعه را حل بکند یا خیر اظهار داشت: علوم انسانی درونمایه و مغز افزار مدیریت کشورهاست و هیچ کشوری نمیتواند بدون علوم انسانی در جامعه نظمی را برقرار بکند و قواعدی را برای حیات فردی و جمعی انسان در نظر بگیرد. علوه بر این هر جامعهای به ویژه جوامع پیشرفته با مسائلی روبرو هستند که این مسائل باید شناسایی بشوند و نسخه هایی برای حل این مسائل ارائه بشوند که این موارد همه وظایف عالمان علوم اسلامی است. پیشرفت سایر علوم هم در گرو یک علوم انسانی پویا و مناسب است.
علوم انسانی در 39 سال گذشته به یک کالای لوکس و تشریفاتی تبدیل شده است
وی در ادامه افزود: علوم انسانی باید حضور جدی در جامعه داشته باشد اما متاسفانه در حد قابل توجهی علوم انسانی امروز ما نه قادر به درک و فهم عمیق مسائل جامعه ایران است و نه میتواند نسخه های مناسبی ارائه بدهد. عملا علوم انسانی در 39 سال گذشته به یک کالای لوکس و تشریفاتی تبدیل شده است که بیشتر افراد علاقه مند به گرفتن مدرک را ارضا کرده است! امروز جامعه ما به شدت به یک علوم انسانی کارا نیازمند است.
حتی علوم انسانی غربی را هم نداریم!
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی تصریح کرد: نه تنها این علوم انسانی با شرایط دینی و ملی ما هماهنگ نیست و به نوعی با جهان بینی ما متعارض هم هست حتی همان علوم انسانی غربی هم که گفته میشود نیست یعنی یک مجموعه نامنضبطی است که نهایتا معلوماتی است که حتی نمیتواند همان کارکردی را که در غرب دارد در کشور ما داشته باشد لذا تحول در علوم انسانی از مسائل کلیدی در جامعه است.
از علوم انسانی کنونی نمیتوان توقع استقلال، رشد و خودکفایی داشت...
دکتر شهریار زرشناس در ادامه اظهار داشت: علوم انسانی زمانیکه استعمار غرب مدرن به سراغ ایران میآید و بر ما مسلط میشود، تا بتواند در داخل کشور نیرو تربیت کند که از این جهت نیروهایی تربیت کند تا این نیرو چرخ های نظام شبه مدرن را بچرخاند. چهره های اصلی بنیانگذار رشته های اصلی علوم انسانی در کشور عبارتند از علی اکبر سیاسی که روانشناسی را بنا کرده است که ایشان طبق سوابق رسمی فراماسونر است. رشته حقوق و تاریخ توسط حسن پیرنیا و محمد علی فروغی راه اندازی شده است که هر دو فراماسونر هستند؛ شاکله این علوم را جریان های روشنفکری ماسونی تشکیل دادهاند. این علوم اساسا آمده اند تا هویت ملی را تضعیف بکنند و استقلال مردم را خدشه دار بکنند و وضعیتی را ایجاد کنند که نظام جهانی بتواند از ما استفاده کند و ما را غارت کند. با این شرایط آیا ما از چنین علومی انتظار داریم که به استقلال، رشد و خودکفایی ما کمک کند؟!
حلقه روشنفکری سکولار که در اقلیت هم هستند با نوعی گردن کلفتی کاری میکند که کسی نتواند برخلاف این جریان فکری حرفی بزند...
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی در ادامه گفت: مهمترین دعوت کسانی که در حوزه علوم انسانی اسلامی کار میکنند، دعوت به آزادی و نقد است و در واقع تاکید بر این است که تابوهایی که در دانشگاههای تحت عنوان علوم انسانی درست شده است تا کی باید مورد تعظیم و احترام ما باشد؟ مهمترین حرف ما آزاداندیشی است و هیچ باکی هم نداریم که نظریات اسلامی هم مورد نقد و ارزیابی قرار بگیرد. تا زمانی که شرایطمان در علوم انسانی این است که اجازه پیدا نمیکنیم نقد کنیم چراکه به راحتی به پیشانی افراد برچسب بی سوادی میزنند. دانشجو میخواهد پرپوزال با یک مطالبه مردمی را به تصویب برساند اما میگویند که یا باید این موضوع را عوض کنید یا اجازه نمیدهیم که این مسیر را ادامه بدهید. ما حتی اساتیدی را داشتیم که به دلیل ابراز نظرات متفاوت تدریجا در یک فرآیندی از دانشگاه اخراج شدند یعنی حلقه روشنفکری سکولار که در اقلیت هم هستند با نوعی گردن کلفتی کاری میکند که کسی نتواند برخلاف این جریان فکری حرفی بزند.
محسن مقصودی خاطرنشان کرد: ما وقتی از کارشناسی برای تغییر رشته در کارشناسی ارشد به یکی از رشته های علوم انسانی آمدیم، متوجه شدیم که در بسیاری از کلاسها اصلا اجازه نقد کردن و حتی فکر کردن هم نداشتیم؛ به قول برخی از اساتید، علوم انسانی ما "علوم عقلی" نیستند بلکه "علوم نقلی" هستند یعنی فقط باید از فلان اندیشمند غربی یک بحثی را نقل کنید و کلاسها اصلا خلاقیت ندارد.
در غرب راحتتر علوم انسانی را نقد میکنید چراکه روشنفکران غرب زده داخلی، قبلهشان غرب است
رئیس شورای سیاستگذاری همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی اظهار داشت: شاید این استبداد رای در کشورهایی که دچار غربزدگی میشوند به مراتب بیش از کشورهای غربی باشد و چه بسا شما در کلاس های درس اروپا راحتتر بتوانید در این خصوص صحبت بکنید چرا که روشنفکر داخلی معتقد است همه چیز ما و اصلا قبله ما غرب است لذا هر صحبتی که غیر از این باشد عبور از خط قرمز محسوب میشود.
برخلاف برچسبهایی که به علوم انسانی اسلامی میزنند، علوم انسانی غربی صد در صد ایدئولوژیک فکر میکند
وی گفت: برخلاف آنچه که به علمای علوم انسانی میگویند شما میخواهید کار سیاسی بکنید و ایدئولوژیک فکر کنید، باید بگوییم که این علوم انسانی غربی است که صد در صد ایدئولوژیک فکر میکند یعنی براساس جهان بینی الحادی به یکسری باید ها و نبایدها رسیده است و هرطور شده میخواهد این باید ها و نبایدها را درجامعه پیاده بکند.
وی افزود: یکی از چیزهایی که در سال های گذشته تعجب بنده را برانگیخت این بود که کسانی که مدعی آزادی میشوند کمتر حاضرند در مناظرات علمی و درجلسات نقد شرکت کنند یا شرایطی را میگذارند که این جلسه عملا لغو میشود؛ ما معتقدیم تا زمانی که علوم انسانی اسیر این تفکرات متحجرانه باشد به جایی نمیرسد.
غلامی افزود: گفتمان علوم انسانی اسلامی در سالهای اخیر در کشورمان رواج پیدا کرده است و آن میدان یکه تازی از روشنفکران سکولار در برخی از رشته ها گرفته شده است و احساس نگرانی هم میکنند و سبک بروز نگرانی هایشان هم کاملا سیاسی و توام با فحاشی است. در مجموع میدان از حالت انحصار در آمده است و این کم دستاوردی نیست هرچند که ما یک عقب ماندگی طول و دراز داریم.
از سال 68 به بعد نسخه اصلی عملیاتی اقتصادی کشور اقتصاد نئولیبرال است و نتیجهاش حقوقهای نجومی است
دکتر شهریار زرشناس در ادامه افزود: عدهای بعد از انقلاب اسلامی و در چهارچوب نظام اسلامی عدهای سیستم دانشگاهی را به نوعی طراحی کردند که همان علوم انسانی قبل از انقلاب را با تغییرات اندکی پیاده سازی کردند. از سال 68 به بعد نسخه اصلی عملیاتی اقتصادی کشور اقتصاد نئولیبرال است و نتیجهاش حقوقهای نجومی، شکل گیری مدیریت اشرافی و فاصله طبقاتی بوده است؛ شاکله علوم انسانی ایدئولوژیک است و اتفاقا با لیبرالیزم هم پیوند دارد. اینها آموزه های ایدئولوژیکی هستند که در قالب علم خودشان را جا زدند و کارکردهای مشخص دارند و البته کارکردشان برای ما ضد ماست یعنی اگر علم اقتصاد مدرن را بگیریم و هیچ تحولی درآن ایجاد نکنیم و با آن مرزبندی نکنیم قطعا حاصلش میشود وضعیت اقتصادی پر رنج کنونی که جامعه آن را نمیپسندد.
شاکله و روح حاکم بر علوم انسانی غربی ضد آرمانها و اهداف و مبانی ماست
وی گفت: در کتب روانشناسی مدرنی که در دانشگاه ما تدریس میشود نوشته شده است که همجنسبازی هیچ مانعی ندارد؛ ازدواج ها در این سبک زندگیای که در کتب کنونی روانشناسی ترویج میشود، معمولا منجر به طلاق میشوند و ساختار خانواده برمبنای حمایت پدر نسبت به فرزندان قطعا فروخواهد پاشید. ما باید در این علوم انسانی تحول ایجاد کنیم و صورت اندیشه دینی خودمان را باید در آن حاکم کنیم. من نمیگویم هرچه اینها میگویند بد است اما شاکله و روح حاکم بر آنها ضد آرمانها و اهداف و مبانی ماست.
سیستم ناکارآمد دولتی کنونی ما نتیجه طراحی روشنفکران مرعوب غرب است
زرشناس تاکید کرد: ما اگر سیستم اداری کشورمان ناراضی هستیم و میگوییم در این سیستم کار انجام نمیشود و این سیستم رشوه خوار است و غیره باید ببینیم که چه کسی سیستم را طراحی کرده است؟ این سیستم در دوران رضاشاه توسط روشنفکران شبه مدرن براساس همین نسخه های علوم انسانی مدیریت طراحی شده و الان هم هرفسادی دارد مسئولش خودشان هستند و این افراد همانهایی هستند که امروز ژست اپوزوسیون گرفتهاند و انقلاب را بخاطر این ناکارآمدی ها میزنند.
وی گفت: اگر سیستم قضایی ما مشکل دارد به دلیل نظام اندیشهای سکولاری است که توسط داور در زمان رضا شاه پی ریزی شد.
وقتی به دنبال علوم انسانی غربی باشیم در علوم سیاسی به جای اندیشه استقلال به سمتی میرویم که فقط بگوییم همه حقیقت در نظام جهانی است
زرشناس در پاسخ به این سوال که این علوم در کشورهای دیگر هم پیاده میشود پس چرا در آنجا کارآمد هستند؟ اظهار داشت: در کدام یک از کشورهای پیرامونی این مفاسد و مشکلات نیست؟ شما در تک تک کشورهای آمریکای لاتین، برزیل، آرژانتین، مکزیک، پرو، هندوستان، مصر و غیره نگاه کنید و متوجه خواهید شد که کدامشان بروکراسی فاسد ندارند؟ کدامشان توانستهاند جلوی فقر را بگیرند و عدالت را برقرار کنند؟ هیچ کدام؛ اما در خود کشورهای غربی مدرن چون علوم انسانی در آنجا متولد شده است تا حدودی کارآمدی داشته است که البته دیگر الان ندارد.
وی افزود: خود روانشناسان چندین دهه است که یکی از رشته های که ماورایی را پذیرفته اند و برای آن در دانشگاههایشان کرسی گذاشتهاند وآن را نقد و بررسی میکنند اما در ایران هنوز اساتید روانشناسی حاضر نیستند این را بپذیرند و حتی از خود غربی ها هم عقب تر هستند. علوم انسانی شبه مدرن مقلدانهای که بر ما تحمیل شده است نسبت به علوم انسانی مدرن کشورهای متروپل ناکارآمدتر است و مسائل مارا نمیشناسد و نسخههایی که میپیچد پرت است بنابراین وقتی به این نسخه ها عمل میکنیم یک اقتصاد نئولیبرالی داریم که از دل آن مدیر نجومی بگیر درمیآید و در علوم سیاسی به جای اینکه اندیشه استقلال و آزادیخواهی را ترویج کند ما را به سمتی مسخ میکند که فقط بگوییم همه حقیقت در نظام جهانی است و راهی جز پیوستن به نظام جهانی نداریم.
نظام دانشگاهی علوم انسانی ما تفکر ستیز و خلاقیتکش است
زرشناس گفت: نظام دانشگاهی علوم انسانی ما تفکر ستیز و خلاقیتکش است و اصلا امکان پرورش انسان اندیشمند را به ما نمیدهد. دانشجویی که میخواست در پایان نامه اش به آرمانگرایی انقلابی توجه کند اصلا امکان نداشت یعنی محال بود که اجازه چنین کاری به او بدهند؛ نه فقط استاد استبداد به خرج میداد بلکه سیستم استبداد داشت. این سیستم خلاقیتکش طراحی شده است چراکه نمیخواهند ما تولید علم داشته باشیم و به آنها برسیم.
تقریبا بعد از انقلاب تمام تریبون ها در اختیار اساتید روشنفکر سکولار بوده است
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی در ادامه برنامه تصریح کرد: علوم انسانی اسلامی مولود دوران بلوغ انقلاب اسلامی است و در این سال ها هرکاری کرده اند که این علوم انسانی اسلامی نتواند کار خودش را انجام بدهد. در این سال ها تمام تریبون ها در اختیار اساتید روشنفکر سکولار بوده است حتی در صداوسیمای نظام جمهوری اسلامی چند درصد مروجین علوم انسانی اسلامی تریبون داشتهاند و چند درصد اساتید علوم انسانی سکولار؟ ما با صحبت کردن این افراد مخالف نیستیم اما وقتی هم برنامهای برای نقد میگذاریم گزینشی برخورد میکنند که اگر آقای فلانی برای مناظره بیاید ما نمیآییم! بخش قابل توجهی از اساتید ما امرزو موافق تحول هستند اما یک اقلیتی با استبداد و گردن کلفتی مانع میشوند و همه جا را هم در اختیار گرفتهاند و کارشان را انجام میدهند اما ما میگوییم اینقدر یک طرفه حرف نزنید و اجازه بدهید حرفهایتان نقد بشود.
محسن مقصودی در جمع بندی این بخش گفت: با توجه به صحبتهای اساتید، در واقع کسی به دنبال نفی کلی تولیدات علوم انسانی غربی نیست بلکه می گوییم لطفا اجازه "نقد" علوم انسانی غربی در دانشگاه ها داده شود. این متون به هیچ وجه مقدس نیستند و قابل نقدند.
در طی چهار دهه اخیر کل شاکله علوم در هر رشتهای که متصور بشوید بر اساس آموزه های علوم انسانی غربی است
دکتر شهریار زرشناس در پاسخ به این سوال که دستاورد علوم انسانی اسلامی در این چهاردهه چه بوده است، تصریح کرد: شما به من نشان بدهید جریانی که با محوریت عبدالکریم سروش از فردای انقلاب فرهنگی حاکم شد، کجا اجازه داد که ساختار دانشگاهی علوم انسانی زمان رژیم پهلوی عوض بشود؟ کل شاکله علوم در هر رشتهای که متصور بشوید بر اساس آموزه های علوم انسانی غربی است و چند تا دو واحدی بصورت عمومی مثل ریشه های انقلاب و غیره در دانشگاهها اضافه کردند. کتاب های درسی و کنکوری ارشد و دکتری ما هنوز برای افرادی مثل حسین بشیریه است که بطور صریح با ولایت فقیه مخالفت میکنند و راه حلشان مشروطه انگلیسی است! چه کسی گفته که چهاردهه نظام دانشگاهی علوم انسانی دست طرفداران تحول در علوم انسانی و طرفداران علوم انسانی اسلامی بوده است؟ نظام علوم انسانی دانشگاهی ما در دست روشنفکرانی است که دقیقا براساس آموزه های نئولیبرالی جلو میروند و این نظام به هیچ وجه دست تحولخواهان نبوده است که الان میگویند بعد از چهار دهه نتیجه کار کجاست؟
روشنفکران غربی هستند که اختناق را بر هر نوع اندیشه تحولخواه و منتقد اعمال میکنند
وی افزود: سوال میکنند چرا به علوم انسانی مدرن فرصت نمیدهید؟ در پاسخ میگویم که مگر جایی هست که علوم انسانی مدرن در دستش نباشد؟ شما بروید کیوسک مطبوعات و نشریات عمومی و تخصصی را ببینید و بعد متوجه خواهی شد بصورت کمی و کیفی کدام سمت سنگین تر است؟ حتی تولیدات "سمت" ما هم چنین برآیندی دارد بطور مثال در کتاب اندیشه سیاسی قرن بیستم، تمام اندیشه ها را کوبیده و فقط لیبرالیسم را ترویج کرده است. کتاب فلسفه آموزش و پرورشی که در دانشگاه پیام نور ترویج میشود تمام تئوری های غیر از لیبرالیزم را کوبیده است و نتیجه میگیرد که بهترین آموزش پرورش همین مدل است.
زرشناس تصریح کرد: در همین صداوسیما و دربرنامه های نقد کتاب چند عدد کتاب نقادانه نسبت به علوم انسانی مدرن یا نسبت به مضمون های مشهورات مدرن را ترویج کردید؟ چه کسی گفته اینها تریبون ندارند؟! آیا تریبونی هست که نداشته باشند؟ کل نظام دانشگاهی ما در دست این افراد است بنابراین باید بدانیم که اینها هستند که اختناق را بر هر نوع اندیشه تحولخواه و منتقد اعمال میکنند.
سرمایه گذاری دستگاه های نظام در عرصه علوم انسانی اسلامی زیر صفر است
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی خاطرنشان کرد: علی رغم همه مباحث و مشکلات باید بگوییم که واقعا اساتید انقلابی و تحولخواه دست روی دست نگذاشتهاند و بطور جدی کار میکنند. هم در دانشگاه و هم در حوزه کارهای خوبی شروع شده است اما متاسفانه باید بگوییم که سرمایه گذاری دستگاه های نظام در این عرصه زیر صفر است.
وی در ادامه گفت: آنچه که مسلم است این است که نمیتوانیم علوم انسانی را پروژهای متحول کنیم بلکه باید این تحول در یک فرآیند باشد.
علوم انسانی کنونی مقوم وابستگی، فقر، ظلم و مدیریت رانتخوار است...
دکتر زرشناس در پایان اظهار داشت: تحول در دو حوزه از ضروریات و نیازهای فوری انقلاب اسلامی است یکی تحول در ساخت اقتصادی کشور که حتما باید با محوریت عدالت در ساخت اقتصادی صورت بگیرد و اقتصاد مقاومتی گام اول آن است و دوم در حوزه فرهنگ هم باید به سمتی برویم که دگرگونی ایجاد کنیم و کانون این دگرگونی مسئله علوم انسانی است؛ علوم انسانی برای استقلال و هویت دینی و معنوی ایران مسئله مرگ و زندگی است؛ این علوم انسانی کنونی مقوم وابستگی، فقر، ظلم و مدیریت رانتخوار و غیره است.