به گزارش مشرق، «عبدالله متولیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
در زلزله بزرگ کرمانشاه (که در ۱۰ استان ایران و چند کشور همسایه هم حس شده و با روزهای پایانی ماه صفر ماه حزن مسلمانان و با بازگشت زائران اربعین همزمان شده بود) شاهد صحنههای تلخ و شیرین و زشت و زیبایی بودیم که توجه به آنها میتواند برای مردم و مسئولان در حوادث احتمالی آینده عبرتآموز باشد.
آنچیزی که موجب التیام آلام و دردهای مردم کرمانشاه شد، همراهی، همدلی، همگرایی، همنوایی، همدردی و دگر دوستی آحاد مردم (که جزو خصایص تاریخی ایرانیان است) از سراسر ایران با آسیبدیدگان بود. مردم غیور و قهرمان ایران در نوعدوستی، گذشت و ایثار، حماسهای بینظیر در سطح جهان آفریدند و موجب شگفتی مردم جهان شدند و نشان دادند که به وقت آسیب دیدن عضوی از جامعه دیگر عضوها آرام و قرار از کف داده و به شکل جهادی و انقلابی در میدان کمک حاضر میشوند.
حضور فوقالعاده و مؤثر ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و بسیج مستضعفان «با فرمان حضرت امام خامنهای» در کنار مردم موجب آرامش و افزایش اعتماد آسیبدیدگان به نظام شده و در واقع بسیاری از ضعفهای دستگاههای ذیربط را جبران کرد. بیتردید همدلی و همراهی مردم پس از زلزله یادآور صحنههای ایثارگری رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود و مردم در کمک به زلزلهزدگان فعل خواستن را به بهترین شکل ممکن صرف کردند و روش خدمت کردن به مردم به شیوه انقلابی و جهادی را به مسئولان کشور یادآور شدند.
از سوی دیگر وقوع زلزله مهیب کرمانشاه واجد تذکرات جدی به مسئولان امر و ایجاد آمادگی لازم برای حوادث احتمالی مشابه بود: اگر چه بیارزش کردن و نادیده گرفتن خدمات و تلاشهای مضاعف دستگاهها و نهادهای دولتی در کمک به زلزلهزدگان و رفع موانع و بازگرداندن اوضاع به حالت عادی و وصل شبکه آب، برق، گاز، تلفن و... ناجوانمردی و ناسپاسی است، اما واقعیت این است که با وجود اینکه ایران بر مدار بلایای طبیعی بهویژه زلزله قرار دارد، متأسفانه دولت و بهویژه دو نهاد بزرگ «هلالاحمر» و «مدیریت بحران» از کمترین آمادگی ممکن برای مقابله با این حادثه برخوردار بودند، بهطوری که حتی آمادگی تأمین ۲۰۰ هزار چادر را هم نداشتند و اگر نبود حضور جهادی و انقلابی مردم در کنار نیروهای مسلح، با ابعاد بزرگتری از فاجعه مواجه میشدیم.
یکی دیگر از نکاتی که به جرئت میتوان از آن به تلخی یاد کرده و آن را از پلشتیها و زشتیهای پسازلزله دانست مواضع عجولانه برخی مسئولان در باره موضوعاتی مثل مسکن مهر بود که علاوه بر اینکه فاقد وجاهت علمی و کارشناسانه بود موجب تسری نگرانی به ساکنان مسکن مهر در سراسر کشور شده و در نوع خود امنیت اجتماعی مردم را با خطر جدی مواجه ساخته و محیط خدمت به زلزلهزدگان را تحتالشعاع خود قرار داده و دستاویزی برای اعتمادسوزی مردم نسبت به دولت و نظام در اختیار دشمنان این مرز و بوم قرار داد.
بیشک به هنگام ظهور و بروز بلایای طبیعی که اولویت همگانی باید فقط و فقط خدمت جهادی به آسیبدیدگان باشد، موضعگیریهای عجولانه از این دست نمیتواند فارغ از نیات حزبی و سیاسی باشد و برای مردم آسیبدیده به هیچ وجه پذیرفتنی نیست که در کشاکش یک رخداد بزرگ طبیعی با خسارات فراوان مادی و معنوی برخی مسئولان به جای انجام وظایف محوله و شتاب برای مدیریت و رسیدگی به زلزلهزدگان و تلاش برای کمکردن آسیبها و رفع دغدغه و مشکلات آنان، با فرصتطلبی به تسویه حسابهای حزبی و جناحی بپردازند، خاصه اینکه در عصر ارتباطات، اینگونه موضعگیریها بلافاصله دستمایه رسانههای بیگانه و شبکههای اجتماعی همسو با دشمنان قرار گرفته و جامعه اسلامی را با سیل شایعات، دروغها و تهمتهای ناروا مواجه ساخته و آرامش مردم را سلب نماید.
در این میان شبکه رسانهای مکتوب و مجازی دشمن و بعضی از رادیکالها و تندروهای وطنی که نافشان را با فتنه بریدهاند و هیچ فرقی نمیکند موضوع چه باشد، کوروش، غزه، لبنان، اربعین، زلزله، کمک به زلزلهزدگان و... خلاصه از هر چیزی یک فتنه جدید ساخته و در زلزله کرمانشاه نیز با ذوقزدگی زائدالوصف از فرصتی که برای سمپاشی و پاشیدن تخم نفاق و تفرقه پیدا کردهاند وارد میدان شده و به شکلی وسیع و گسترده به دروغپراکنی و پخش شایعات مشغول شده و به تلختر کردن ذائقه مردم همت گماشتند، برخی از محورهای عملیات روانی آنان از این قرار است:
۱ - پخش دروغ و شایعات در راستای ایجاد تفرقه بین ارتش و سپاه در بین زلزلهزدگان، مردم و نظامیان
۲ - تخریب روحیه زلزلهزدگان در باره مسکن مهر
۳ - اعتبارزدایی از سرمایههای اجتماعی و فرهنگ دینی و علمای دین و تقطیع سخنان روحانیون با هدف ایجاد نفرت نسبت به علما در بین آسیب دیدگان
٤ - زیر سؤال بردن احکام شریعت در باره نجس دانستن سگ.
۵ - تبلیغ بیاعتمادی و جدایی مردم از مسئولان در امر خدمت رسانی به زلزلهزدگان.
٦ - سانسور شدید کمکهای زائران اربعین به زلزلهزدگان با هدف اعتبارزدایی از مکتب تشیع و ایجاد تفرقه بین شیعیان و اهل سنت.
۷ - انتشار اخبار دروغ درباره ممانعت با انتقال برخی از کمکهای مردمی به مناطق زلزلهزده.
۸ - اعتمادزدایی مردم از مسئولان و نظام جمهوری اسلامی.
در واقع میتوان گفت غربگدایان، لیبرالهای غربزده و اصلاحطلبان، خواسته یا ناخواسته همسو با جریانها و رسانههای ضدانقلاب در یک هماهنگی آشکار، زلزله را بهانه و دستاویزی برای تسویه حسابهای جناحی و انتقامگیری و تضعیف موقعیت نظام در بین افکار عمومی و اعتبار زدایی از نهادهای انقلابی و امدادی و شلیک به باورها و ایمان مردم نموده و به این ترتیب اعتماد مردم به دولت که متأسفانه در سالهای اخیر و در مبارزات حزبی و در عرصه انتخابات آسیب جدی دیده بود مجدداً مورد هجمه هماهنگ داخلی و خارجی قرار گرفت.
در صحنه خدمت رسانی به زلزلهزدگان متأسفانه شاهد صحنههایی از بیاعتمادی مردم به دستگاههای دولتی بودیم که بخشی از این اعتمادزدایی حاصل رفتارها و موضعگیریهای غلط و ترویج خوی اشرافیگری و فاصله گرفتن دولتمردان از مردم و عدم توجه به ظرفیتهای داخلی دانست. دولتمردان باید توجه داشته باشند که باید با تمام قوا و با خدمت انقلابی با الگوی جهادی نسبت به اعاده، ترمیم و تقویت اعتماد عمومی به دولت و نظام بهعنوان بزرگترین سرمایه اجتماعی اقدام کنند.