گروه جهاد و مقاومت مشرق- اواخر خرداد سال1394 بود که تشییع باشکوه پیکر شهدای غواص، حال و هوای تهران را منقلب کرد؛ شهدایی که با دستان بسته و در یک گور دستهجمعی، در حالی که هنوز نفس میکشیدند دفن شدند. حالا و با گذشت 18 ماه از آن تشییع باشکوه، فیلم سینمایی اشنوگل روی پرده تعداد محدودی از سینماهای تهران رفته است. سازندگان اشنوگل، این فیلم دفاع مقدسی را ادای دین خود به شهدای غواص عنوان کردهاند. برای اینکه از چگونگی روند این فیلم سینمایی بدانیم سراغ ابراهیم اصغری، تهیهکننده و علی سلیمانی یکی از دو کارگردان فیلم رفتهایم. هر دو نسبت به روند اکران فیلم گلایهمندند و بر این تاکید دارند که فیلم در کمترین شرایط حمایتی نهادهای فرهنگی، تولید شده است.
آقای اصغری با گذشت بیش از دو هفته از اکران فیلم، چه تعداد سالن در اختیار اشنوگل قرار داده شده است؟
در حال حاضر، در تهران پنج، شش سالن داریم که متاسفانه پراکندگی مناسبی ندارند و بیشتر در شمال و غرب تهران واقع شدهاند. با توجه به موضوعیت فیلم و قشری که این قبیل آثار را دنبال میکنند، جنوب، شرق و مرکز تهران تقریبا بدون سالن هستند و این مساله به اکران فیلم آسیب زده است.
در شهرستانها چطور؟ ظاهرا فیلم در مشهد مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.
در شهرستانها شرایط بهتری داریم. با توجه به روابطی که خودم داشتم، با حمایت شهرداری مشهد، سپاه و بسیج، حوزه علمیه و حمایت خانواده معظم شهدا، وضعیت خوبی در مشهد داریم. با این سهم اندکی که از پخش در اختیار داریم، از وضعیت اکران راضی هستم. البته من از اوایل سال دنبال این بودم که فیلم در هفته دفاع مقدس اکران شود که متاسفانه نشد. درنهایت با رایزنیهای زیاد توانستیم مصادف با هفته بسیج فیلم را اکران کنیم.
علت برخورد سرد سینمادارها و شرکتهای پخشکننده، با آثاری مثل «اشنوگل» را در چه مسالهای میدانید؟
شرکتهای قدرتمند پخش فیلم و تعدادی از سینمادارها، رابطه قدیمی و سازماندهیشدهای با هم دارند؛ هر فیلمی را که احساس کنند با ذائقه آن جمعیت 10-15 درصدی سینمارو سازگارتر است، انتخاب میکنند. آنها قطعا اولویت فروش بیشتر است. متاسفانه فیلمهایی که در این دایره نیستند، مثل فیلمهای ارزشی یا هنری، مهجور واقع میشوند. خیلی از آنها که اصلا اکران نمیشوند و آنهایی هم که به اکران برسند مثل «اشنوگل» نمایش خیلی محدودی دارند.
با توجه به سابقهای که در تولید محصولات مرتبط با دفاع مقدس دارید، برخورد سازمانهای حمایتی مثل بنیاد سینمایی فارابی و انجمن سینمای دفاع مقدس با آثاری مثل «اشنوگل» را چطور میبینید؟
مشکل را بالاتر از اینها میدانم. به نظرم خود سازمانسینمایی، در دو سه سال اخیر و مخصوصا در مدیریت جدید، سیاستهای حمایتیاش را تغییر داده است. فکر میکنم در سیاست جدید این دوستان، فیلمهایی مثل «اشنوگل» جایی ندارند و همینطور فعالیت افرادی مثل من و برخی همکارانم برای آنها جایگاهی ندارد. حمایتها در سالهای اخیر معطوف به افرادی شده است که بهگونهای از ارتباطات خاصی برخوردارند. مسالهای را که عرض کردم متاسفانه در مدیریت جدید برخی نهادهای ارزشی که در حوزه سینما و دفاع مقدس هم فعالیت میکنند، به چشم میخورد. این تغییر نگاه و رابطهمحوری، توازن حمایتی را از حالت عادلانه خارج و فیلمسازان ارزشی را دچار مشکل کرده است.
با این اوصاف، هزینههای تولید فیلم به چه صورت تامین شده است؟
بخشی از این سرمایه که شخصی بود. صدا و سیمای خراسانرضوی و شهرداری مشهد هم مشارکت خوبی داشتند.
با توجه به جغرافیای تولید فیلم، با آستان قدس رضوی هم مذاکره شده است؟
بله، رایزنیهایی با آستان قدس برای مشارکت انجام شده ولی به نتیجه نرسیده و دوستان تمایلی نداشتهاند.
یکی از انتقاداتی که در ایام جشنواره به فیلم وارد میشد، سهم ناچیز جلوههای ویژه رایانهای بود. آیا این مشکل هم متاثر از همان محدودیتهای مالی است؟
از ابتدا و در فیلمنامه، خیلی موضوع جلوههای رایانهای دیده نشده بود. البته محدودیت بودجه هم قطعا در کیفیت کلی کار تاثیرگذار بوده است.
در مورد دو کارگردان جوان فیلم چه صحبتی دارید؟
خیلی خوشحالم که توانستم هادی حاجتمند را که از کارگردانان جوان کشور است، به نوعی به سینمای ایران معرفی کنم. از برآیند کار هادی حاجتمند و علی سلیمانی در کنار عوامل حرفهای فیلم، با توجه به بضاعتی که داشتیم، راضی هستم و اشنوگل را فیلم آبرومندی میدانم. امیدوارم رسانهها، منتقدان و نویسندگان سینمایی، با ابزارهایی که در اختیار دارند، ذائقه مخاطب را به سمت کارهای ارزشی سوق بدهند و باعث ادامهدار شدن مسیر تولید فیلمهایی مثل «اشنوگل» شوند.
سلیمانی: نگاهم به فیلمسازی متاثر از ملاقلیپور است
چه شد که تصمیم گرفتید، فاصلهتان را از فضای بازیگری بیشتر کنید و سراغ ساخت یک فیلم با موضوع دفاع مقدس و آن هم به صورت مشترک بروید؟
پیش از این همراه با حاجتمند دو فیلم مستند را کارگردانی کرده بودم و این پیشزمینه مشترک از قبل وجود داشت. درواقع ریسک این مساله، در گذشته پشت سر گذاشته شده بود. ما صفر تا صد ساخت «اشنوگل» را با هم طی کردیم. البته پیشنهاد «اشنوگل» از هادی حاجتمند بود و مرحله پژوهش و نگارش فیلمنامه در حدود یک سال و نیم به طول انجامید و به صورت مشترک انجام شد. ایده اولیه داستان فیلم، برداشتی از زندگی شهید کیانوش رحمانی بود که از شهدای گردان غواصی مشهد بود.
با توجه به اینکه تهیهکنندهها نگاه تولیدی و عملیاتی به فیلم دارند و اولویت آنها معمولا صرفهجویی در هزینههاست؛ اینکه تهیهکننده، خودش نویسنده این اثر است، فکر نمیکردید بر کیفیت فیلم، تاثیر منفی بگذارد؟
در تیتراژ، از ابراهیم اصغری تهیهکننده بهعنوان نویسنده نام برده شده ولی سناریوی این کار به صورت مشترک نوشته شده است. تصمیم بر این شد که اسم یک نفر بهعنوان نویسنده در تیتراژ بیاید و اسامی من و هادی حاجتمند بهعنوان بازنویس فیلمنامه قید شود. ما سعی کردیم تاثیرش را در بعد فنی و هنری کاهش بدهیم. در کل چون اطلاع داشتیم بودجه کار محدودیت دارد، اتفاقا حضور آقای اصغری اینجا به نفع فیلم شد. خروجی کار هم دقیقا همان چیزی است که نوشته شده بود.
برزو ارجمند بازی قابلتوجهی در «اشنوگل» داشت. نقش وحید از ابتدا برای ارجمند نوشته شده بود؟
بله برزو انتخاب اولمان بود. اما نقشهای دیگر؛ چه کاراکتری که برزو بازی کرد و چه کاراکترهای سماکباشی و رحیم نوروزی، برای هنرپیشه خاصی نوشته نشده بودند. بعد از انتخاب بازیگران، روی ادبیات نقشها تغییراتی دادیم تا متناسب با لحن هنرپیشه انتخابی باشد.
سوال آخرم در مورد مرحوم ملاقلیپور است و سابقه آشنایی شما با ایشان. قصد دارید مسیر ملاقلیپور را ادامه دهید؟
من از دوره نوجوانی و بعد در دانشگاه با مرحوم ملاقلیپور آشنا شدم و در تعدادی از فیلمهایشان دستیارش بودم. حالا اینکه چقدر مسیر فیلمسازی من شبیه او باشد را نمیدانم؛ اما قطعا نگاهم به فیلمسازی متاثر از ملاقلیپور است.
*فرهیختگان