سرویس اقتصاد مشرق - حدود یک ماه از زمان وقوع زلزله دلخراش کرمانشاه میگذرد و بسیاری از مردم نیز به امید اینکه دولت در حال خدمت رسانی و تامین مایحتاج اولیه زلزلهزدگان است آرامش خاطر دارند. اما واقعیت چیست؟
طی روزهای گذشته سندی در شبکههای اجتماعی از دستور عجیب یک مسئول در خصوص اسکان زلزلهزدگان منتشر شد که تعجب مردم را بر انگیخت.
براساس این سند، درخواست تحویل کانکس به یک خانواده زلزلهزده که تا پیش از این مستاجر بودند، رد میشود و این یعنی بی خانمان تر از قبل.
پس از پخش گسترده این سند در شبکههای اجتماعی که اعتراض بسیاری از مردم را نیز در پی داشت منتظر بودیم یکی از مسئولان حداقل این نامه را جعلی بداند و یا آن را تکذیب کند که در کمال تعجب نه تکذیب شد و نه جبران.
بلکه مسئولین تامین مسکن و سرپناه زلزلهزدگان با استدلالهای عجیبی که نه پشتوانه منطقی دارد و نه علمی سعی به توجیه اشتباه خود پرداختند.
در این زمینه میتوان به توضیحات مجتبی نیک کردار معاون عمرانی استانداری کرمانشاه اشاره کرد که بدون توجه به وضعیت سخت زندگی این روزهای مردم گفت:
مستأجران با دریافت کمک 5 میلیونی و تسهیلات 10 میلیونی میتوانند در شهرهای دیگر خانه دیگری را اجاره کنند اما امکان تحویل کانکس به آنها وجود ندارد زیرا این دغدغه وجود دارد که بعدها حاضر به بازگرداندن این کانکسها نباشند و این کانکسها در تمام نقاط شهر پراکنده باشند. کانکس تنها به مالکانی داده میشود که ملک آنها بهطور کامل تخریب شده باشد و برای واحدهای تعمیری نیز به هیچ عنوان کانکسی اهدا نمیشود زیرا این افراد میتوانند با تعمیر منزل به زندگی خود ادامه دهند.
در واقع این مدیر دولتی هنوز متوجه نشده که در فصل سرما اینطور نسخهپیچیهای غیرکارشناسی برای مردمی که دیگر نه سرپناهی دارند و نه وسیلهای برای زندگی یعنی زلزله مجدد. زلزله و آوار بی تدبیری مسئولان که بر سرشان خراب میشود.
مجید جودی مدیرکل دفتر نوسازی و بهسازی بنیاد مسکن دیگر مسئولی است که نشان داده درک درستی از شرایط سخت زندگی مردم ندارد. وی در خصوص تحویل ندادن کانکس به زلزلهزدگان نیز نظر جالب و قابل توجهی دارد. جودی در این خصوص گفت:
اگر به مستاجرانی که خانهشان در زلزله کرمانشاه آسیب دیده کانکس بدهیم با توجه به اینکه مالک نیستند قطعا در فضاهای عمومی شهر مستقر میشوند و سیمای شهر پس از مدتی تبدیل به نوعی حلبیآباد خواهد شد. اگر به مستاجران کانکس بدهیم ممکن است ۱۰ سال دیگر هم در کانکسها و در فضاهای عمومی بمانند. بنابراین عدم ارایه کانکس به مستاجران یک کار کاملا علمی و منطقی است.
آنطور که از این اظهارات نیز مشخص است، مسئولان و مدیران دولتی بجای اینکه به کمک مردم بحران زدهای که در شرایط سخت پس از زلزله درگیر گرفتاریهای زیادی هستند که مهمترین آن را میتوان سختی اسکان در چادر در روزهای سرد در نظر گرفت، به فکر این هستند که مثلا اگر این کانکس ها بماند در آینده ممکن است سیمای شهر خوب نشود.
هفته قبل نیز خبری منتشر شده بود که براساس آن شرط پرداخت وام بلاعوض تنها 3 میلیون تومانی این بود که خانوار تضمین کنند برای دریافت کانکس تقاضا نمیکنند.
به بیان دیگر، میتوان گفت که مسئولان و مجموعههای دولتی در زمینه تامین اسکان زلزلهزدگان هیچ اقدام قابل قبول و موثری انجام ندادند چرا که بخش عظیمی از این کانکسها از محل کمکهای مردمی و دریافت هزینه از زلزلهزدگان تامین شده و بخش دیگر نیز با همکاری نهادهای نظامی و امدادی تهیه شده است.
آنچه که از موضوع بیتوجهی به نیاز اصلی مردم برداشت می شود، این است که حقوق شهروندی دولت تنها مخصوص بالاشهر نشینان و مرفهان و ژنخوب داران است و مردم مستضعف مصیبتزده از آن محرومند. مردمی که صاحبان اصلی انقلابند.
حال سوالی که باید مسئولان دولتی به افکار عمومی به مردم پاسخ دهند این است که چرا در این مدت حتی از تامین اولیه ترین نیاز مردم زلزله زده عاجز ماندهاند؟ مسئلهای که پرسش در خصوص آن از وظایف اصلی نمایندگان مردم در خانه ملت است.