به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موجی از کاهش قابل توجه بودجه های دفاعی در اروپای غربی آغاز شد و دولت های اروپایی که دیگر تهدید خاص نظامی را در برابر خود مشاهده نمی کردند، در دوره ای به سمت کاهش بودجه دفاعی و کوچک سازی نیروهای مسلح خود رفتند. بعد از گذشت نزدیک به ۳ دهه از آن دوران و بر اساس آنچه تهدیدات جدید همچون روسیه خوانده می شد، کشورهای بخش غربی قاره سبز دوباره به فکر افتادند و به دنبال افزایش قابل توجه بودجه و توان رزمی خود رفته اند.
اما بی برنامگی و ذوق ناگهانی از این کاش بودجه نظامی که برخی مسئولان سیاسی سابق و فعلی ایران نیز به آن معتقدند، در سالهای اخیر مشکلات زیادی را برای این کشورها ایجاد کرده که به این سرعت قابل ترمیم نیست و به علت سلطه رسانه ای این کشورها، چنین رخدادهایی با پوشش گسترده خبری و بازتاب فراوان در افکار عمومی همراه نمی شود. در عین حال، فشارهای ترامپ رییس جمهور آمریکا به اعضای ناتو برای افزایش سهم آنها از هزینه های دفاعی این ییمان نظامی نیز در وضعیت کنونی تاثیر گذار بوده تا در نهایت، برخی از این کشورها در حوزه های مهم نظامی، تبدیل به شیرهای بی یال و دوم و اشکمی شوند که اطلاع از آن، تهدیدهای هر از چند گاه آنها علیه ایران یا برخی دیگر از کشورهای مستقل را بهتر از قبل تفسیر خواهد کرد که بر این اساس، نگاهی به وضعیت برخی از این کشورها خواهیم داشت.
انگلیس؛ از سلطنت هفت دریا تا مشکلات دفاع از آب های سرزمینی
روزی روزگاری نه چندان دور، در هر آبراه و گذرگاه مهم دریایی در جهان، اثری از نیروی دریایی سلطنتی انگلیس دیده می شد. شناورهای قدرتمند و عمدتا بسیار بزرگی که سالها ضامن تامین منافع استعماری انگلیس در هر گوشه از جهان بودند و تقریبا هیچ قدرتی را یارای برابری و مقابله با آنها در دریا نبود.
بعد از جنگ دوم جهانی، انگلیسی ها به حقیقت دریافتند که دیگر در سطح یک ابرقدرت واقعی جایگاه خاصی در صحنه جهانی ندارند و بایستی در قالب پیمان ناتو و در سایه آمریکا به نقش آفرینی مشغول باشند. بعد از پایان جنگ سرد نیز روند کوچک سازی ارتش انگلیس و خصوصا نیروی دریایی این کشور شدت بیشتری پیدا کرد و امروز به جایی رسیده که تقریبا صدای همه کارشناسان و بخشی از مسئولین انگلیسی را نیز درآورده است.
ناوشکن های تایپ ۴۵ نیروی دریایی انگلیس
در همین هفته اخیر خبر رسیده که کل ناوگان ناوشکن های تایپ ۴۵ انگلیسی به دلایل مختلف از جمله بروز مشکلات فنی و رسیدن به زمان تعمیراتی، در بنادر این کشور پهلو گرفتند و از ۱۳ فروند ناو محافظ تایپ ۲۳ نیز ۱۲ فروند به دلایل مختلف در بندرگاه حضور دارند. این مجموع کامل دارایی رزمی نیروی دریایی انگلیس در بخش شناورهای رزمی سطحی بود.
این موضوع بدین معناست که هم اکنون نیروی دریایی پر ادعای انگلیس، فقط ۱ شناور رزمی فعال در کل ناوگان خود دارد. کارشناسان انگلیسی عمده دلیل این مشکلات را کاهش شدید بودجه در ارتش می دانند چراکه نیروهای مسلح انگلستان در این سالها کوچک و کوچک تر شده و به جایی رسیده است که برای مثال در ۲۰۱۴ تعداد آرایشگرها در انگلستان از اعضای ارتش این کشور بیشتر بوده است. بر اساس گزارشی که در روزنامه دیلی تلگراف منتشر شده ۱۸۵ هزار نفر در انگلستان در شغل آرایشگری به کار مشغول بوده و این در حالی است که کل پرسنل ارتش انگلستان در همین زمان در حدود ۱۵۹ هزار نفر است.
آلمان؛ همچنان گرفتار کاهش بودجه بعد از جنگ سرد
آلمان غربی تا قبل از پایان جنگ سرد یکی از قوترین اقتصادهای جهان را داشته و از طرف دیگر توان رزمی مناسبی را در اختیار داشت. با فروپاشی دیوار برلین، اتحاد دو آلمان و از بین رفتن خطر اتحاد شوروی آلمان، این کشور نیز به سرعت در مسیر کاهش توان رزمی و بودجه های دفاعی گام برداشت و بعد از آغاز درگیری های شدید در منطقه شرق اوکراین، آلمان ها کم کم روند مسلح سازی مجدد و افزایش بودجه دفاعی را از سر گرفتند اما این تازه آغاز مشکلات بود.
حدود یک ماه پیش، خبری نیروی دریایی آلمان را شوکه کرد. کل ناوگان ۶ فروندی زیردریایی های تایپ ۲۱۲ آلمانی به دلایل تعمیراتی یا بروز حادثه از از دسترس خارج شده اند و در حال حاضر نیروی دریایی این کشور فاقد هر گونه زیردریایی عملیاتی است.
زیردریایی تایپ ۲۱۲ ارتش آلمان
زیردریایی های سری تایپ ۲۱۲ از جمله پیشرفته ترین شناورهای زیرسطحی با پیشران دیزل الکترونیک در جهان محسوب می شوند اما نیازمند سطح بالایی از کارهای تعمیراتی و همچنین بودجه های سنگینی برای عملیاتی نگاه داشتند نیز هستند. کاهش بودجه نیروی دریایی آلمان در سالهای اخیر و بروز حادثه برای یکی از زیردریایی ها و همچنین برخی مشکلات فنی برای دیگر اعضای ناوگان زیرسطحی آلمان که عمدتا ناشی از کاهش بودجه و بروز برخی مشکلات در شرکت های شناور سازی آلمان است، در مجموع این ناوگان بسیار مهم را به طور صددرصد غیر عملیاتی کرده است.
در بخش زرهی هم وضعیت آلمان ها چندان جالب نیست. در این بخش از مجموع تانک های لئوپارد ۲ ارتش آلمان که حدود ۲۴۴ دستگاه بوده تنها ۹۵ دستگاه از آنها عملیاتی هستند. این مسئله هم از جمله مشکلاتی است که در سالهای اخیر به دلیل کاهش بودجه گریبان ارتش این کشور را گرفته است.
فرانسه؛ از کناره گیری اعتراضی ژنرال تا ناوگان زمینگیر هواپیماها
فرانسوی ها هم سال پر ماجرایی از نظر بحث مسائل دفاعی داشتند. در تابستان سال ۲۰۱۷ رییس ستاد مشترک ارتش فرانسه بر سر کاهش بودجه دفاعی این کشور با مکرون وارد بحث و جدل شده و در اعتراض به این کاهش بودجه از سمت خود استعفاء داد. این کاهش بودجه در نیروهای مسلح و چندین بخش دیگر باعث کاهش محبوبیت رییس جمهور جوان فرانسه شده و کار را به جایی رساند که مکرون مجبور شد در بحث مربوط به بودجه سال ۲۰۱۸ میلادی، افزایش هزینه های نیروهای مسلح را در دستور کار قرار دهد.
جنگنده رافال فرانسوی در حال تعمیر
از طرف دیگر بر اساس اخبار رسیده، نیروی هوایی فرانسه نیز از این کاهش بودجه ها، آسیب جدی دیده و در حدود نیمی از هواپیماهای این نیرو توان عملیاتی ندارند. اکثر بالگردها و هواپیماهای رزمی و ترابری این کشور در درصد های مختلف آمادگی قرار دارد که وضعیت این ناوگان برای پرنده های مستقر در فرانسه به هیچ عنوان شرایط جالبی نیست و در مواردی به تنها ۲۲ درصد آمادگی برای کل ناوگان رسیده است.
این آمارها به خوبی نشان می دهد قدرتمندترین نیروهای مسلح کشورهای غربی در چنان وضعیت وخیمی به سر می برند که نه تنها امکان فنی و عملیاتی انجام هیچگونه نبرد نظامی یا کمک به نیروهای مسلح کشورهای دیگری چون آمریکا را ندارند، بلکه اساسا امکان فنی و مالی پشتیبانی لجستیکی هیچ عملیات مهم نظامی نه تنها علیه ایران بلکه حتی علیه کشورهای کوچکتری چون سوریه را نیز نداشته و نخواهند داشت و ادامه لفاظی ها و تهدیدات زبانی نیز تنها برای خالی نبودن عرصه از عملیات روانی این کشورهاست.
در عین حال، تصور برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس مبنی بر اینکه با ایجاد پایگاه نظامی یا خریدهای گسترده تسلیحات، می توانند چنین کشورهایی را در زمان ایجاد هرگونه تنش یا بحران، در کنار خود داشته باشند نیز کاملا عبث و فاقد پشتوانه واقعی خواهد بود و نمی توان به نیروی دریایی پر سر و صدای انگلیسی یا نیروی هوایی فرانسه در سالهای آینده نیز چشم امید داشت و آنچه باقی می ماند، حسن همجواری و رعایت منافع مشترک است که فعلا برخی کشورهای منطقه، علاقه ای به رعایت آن ندارند.