به گزارش مشرق؛ با افزایش آلودگی هوا و ترافیک در تهران اعضای شورای شهر و مدیران جدید شهری به جای پاسخگویی و یافتن راه حل هایی اساسی، مدیران قبلی را مقصر معرفی میکنند و در نهایت چاره کار را در بارش باران و وزیدن باران جستجو میکنند. در این میان انتظار می رفت با ورود اصلاح طلبان و حامیان دولت به مدیریت شهری، هماهنگی و همکاری بیشتری میان شهرداری و دولت روی دهد و معضلاتی که نیازمند کمک های دولتی است زودتر سرو سامان یابد.
با این حال به نظر می رسد برخلاف انتظارات و وعده ها، نه تنها دولت همچنان در کمک به شهر تهران رویه قبلی را دارد، بلکه تیم شورا و شهرداری جدید نیز در مقابل انتظارات شهروندان تهرانی، بهترین راه را مقصرسازی از مدیریت قبلی دانسته و هر روز یک سوژه را برای آلودگی هوا در رسانه ها مطرح میکنند. اخیر برخی از رسانه ها و اعضای شورای شهر، بلندمرتبه سازی در ۱۲ سال گذشته را باعث عدم تحرک هوا و افزایش آلودگی ها عنوان کرده اند. برهمین اساس، نگاهی به پرونده بلندمرتبه سازی در تهران و شفاف سازی در این حوزه روشن خواهد کرد از چه زمانی و بر اساس چه سازوکارهایی ساختمان های تهران قد کشیدند و نقش مدیران دهه ۷۰ در این بستر چه بوده است.
پایتخت ایران، شهری با ساختمان های قد و نیم قد و با خیابان ها و کوچه های پهن و تنگ است که تاریخ ۲۳۵ ساله را به عنوان پایتخت ایران در سابقه اش دارد. این شهر از اولین شهرهای ایران بود که نمادهای مدرنیسم به آن ورود کرد و افسارگسیخته بر کل شهر حاکم شد. یکی از این نمادها، ساختمان های جدید در طبقات زیاد و به سبک غربی بود. امری که به مرور به هویت جدایی ناپذیر پایتخت تبدیل شد و در هر گوشه ای از شهر ساختمان ها و برج های سربه فلک کشیده ای به چشم می خورند.
**بلندمرتبهسازی در تهران از چه زمانی آغاز شد؟
اما پرونده بلندمرتبه سازی در تهران، همواره مورد نقد جدی بوده و در این میان به دنبال مقصر یا متهمی هستند تا به عنوان متهم ردیف اول در دادگاه بلندمرتبه سازی بنشانند! نخستین مجموعۀ بلندمرتبۀ مسکونی در تهران مجموعۀ بهجت آباد بود که در سالهای ۴۹-۱۳۴۳ بین خیابانهای حافظ و ولیعصر ساخته شد. ساخت این مجموعه پس از تدوین و تصویب قانون تملک آپارتمانها در سال ۱۳۴۳ برای تشویق احداث ساختمانهای بلند مسکونی آغاز شد.
در سالهای دهۀ ۵۰ ساخت مجموعه های مسکونی عمدتاً در شمال و شمال غرب تهران رونق یافت. محل استقرار و نوع این مجموعه ها نشان میدهد که سیاست تشویق و ترغیب بلندمرتبه سازی برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد و متوسط حاصل دیگری به بار آورد؛ شاید از مهمترین دلایل این امر گرانی قیمت تمام شدۀ ساختمانهای بلندمرتبۀ مسکونی بود. در همین دوره تعداد زیادی ساختمان بلندمرتبه با کاربری تجاری و اداری اعم از هتلها، بانکها، و ساختمانهای اداری عمدتاً در مناطق مرکزی و شمالی تهران ساخته شد. با وقوع انقلاب اسلامی، بلندمرتبه سازی تقریباً به مدتی بیش از ۱۰ سال متوقف شد. در این سالها ساخت و ساز این نوع ساختمانها به تکمیل مجموعه های مسکونی نیمه تمام محدود ماند.
موج جدید بلند مرتبه سازی در سالهای پایانی دهۀ ۶۰ در پی افزایش قیمت زمین در تهران، و آغاز فروش تراکم از سوی شهرداری تهران آغاز شد و بخش های شمالی تهران عمدتاً مناطق ۱،۲ و۳ شهرداری را درنوردید. رونق برج سازی خصوصی ارگان ها و نهادهای دولتی را هم تشویق به برج سازی های جدید یا افزودن بلوکهای تازه به مجموعه های مسکونی تحت پوشش خود بدون توجه به ضوابط طرح های اصلی کرد که این سنت همچنان نیز ادامه دارد!
با وجود سابقه طولانی از صدور پروانه بلندمرتبه سازی در تهران، بخش اعظمی از منتقدان تنها کارنامه بلندمرتبه سازی یک دهه اخیر را مورد توجه قرار داده اند این در حالیست که از سال ۱۳۸۵ تا به امروز تنها ۵۲ مورد پروانه بلندمرتبه سازی بالای ۲۰ طبقه در تهران صادر شده است.
این درحالیست که پیش از این پرویز حناچی، معاون کنونی فنی و عمرانی شهرداری تهران، در سال ۱۳۹۵ گفته بود: «در فاصله سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ در مجموع مجوز ساخت ۱۵۰ برج در تهران داده شده است که نشانی هیچ یک از آنها پایین تر از میدان انقلاب نیست.»
ظرفیت بلند مرتبه سازی در شهر تهران را طرح جامع که راهبرد اصلی اداره شهر را به مدیریت شهری دیکته می کند، در نظر گرفته است. پدید آورندگان طرح جامع، پتانسیل ایجاد بلند مرتبه سازی را درحدود یک سوم شهر تهران در نظر گرفته اند. نکته اساسی آن است که تهیه کنندگان طرح جامع ، نه شهرداری سابق تهران و کارشناسانش بلکه ،شورای عالی معماری و شهرسازی ایران است و توسط وزارت راه و شهرسازی و نهایتا کارشناسان شورای عالی معماری و شهرسازی تهیه و تدوین شده است .
با این وجود درباره شبهاتی که مدیریت سابق در شهرداری تهران را به عنوان متهم ردیف اول بلندمرتبه سازی معرفی می کنند، پاسخ های فراوانی داده شده است که می توان به طور خلاصه به آن پرداخت. از سوی دیگر، از منتقدان کنونی بلندمرتبه سازی کسانی هستند که در دوره های مدیریت خود بر شهر تهران به ویژه در دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، با دور زدن مصوبات کمیسون ماده ۵، پروانه های بسیاری را برای بلندمرتبه سازی صادر کردند که میراث این اقدامات، بخش اعظمی از برج های واقع در مناطق شمالی شهر است.
در همین زمینه، پشمچی زاده، معاون سابق شهرسازی و معماری شهرداری تهران، در مصاحبه ای به صدور دهها پروانه بلندمرتبه سازی در دوره های قبل اشاره کرده است: « از ابتدای ساختمانسازی در تهران تاکنون، ۹۷۹ مورد پروانه بلندمرتبهسازی صادر شده که حدود ۲۳۰ مورد از این بلندمرتبهسازیها فاقد پروانه در سیستمها هستند که به دهههای قبل مربوط میشوند.»
وی با بیان اینکه در ده سال اخیر تنها ۵۲ پروانه بلندمرتبه سازی بالای ۲۰ طبقه صادر شده گفته است:« در ۱۰ سال گذشته ۴۰۶ مورد صدور پروانه بلندمرتبهسازی انجام شده است که بخشی از این پروانهها از دورههای گذشته در حال بررسی بوده و در این دوره صدور پروانه انجام شده است.»
نکته دیگری که باید در اجازه ساخت ساختمان های بلندمرتبه در نظر گرفت، وجود کمیسیون ماده ۵ که وفق مقررات شورای عالی شهرسازی و معماری کشور است که شهرداری در این کمیسیون تنها یک رای دارد و از نهادها و سازمان های مختلف دولتی نیز نمایندگانی در آن حضور دارند و مجوزها با رای اکثریت صادر می شود. به هر حال مدیران جدید شهری خود نیز به تدریج با چالش ها و معضلات تهران درگیر خواهند شد و به خوبی نسبت به وجود سیاست گذاری ها و سازوکارهای واقعی از جمله در زمینه بلندمرتبه سازی آگاه می شوند، از این رو بهتر است اعضای شورای شهر پیش از هر اظهارنظری، خود به چند و چون آلودگی هوا و سازوکارهای بلندمرتبه سازی واقف باشند و برای رفع آلودگی هوا و ترافیک به دنبال نقد کردن بدهی ۱۸ هزار میلیاردی شهرداری از دولت باشند تا با توسعه حمل و نقل عمومی از جمله مترو، توسعه پایداری را در این زمینه شاهد باشیم.