به گزارش مشرق، از افشاگریهای بازیگران و هنرمندان درباره برخوردشان با متجاوزین، تا به راه افتادن کمپینهای مختلفی از جمله #MeeToo که باعث شد خیلیها از تجاربشان در رابطه با اذیت و آزار جنسی حرف بزنند. این روزها اما صحبت در مورد تجاوز و آزار جنسی، از دایره زنان خارج و بر مردان قربانی متمرکز شده است. کمتر از یک هفته پیش، برخی رسانههای در انگلیس با ارائه گزارشهای گوناگون، اعلام کرد که طبق آمارهای دولتی تنها در این کشور سالانه ۷۵۰۰۰ پسر قربانی آزار جنسی شده و ۹۰۰۰ نفر از آنان، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند.
آزار جنسی به چه معناست؟
همین اول کار بگویم که میان تجاوز جنسی و آزار جنسی، تفاوتی وجود دارد. طبق تعاریف جهانی، آزار جنسی، به هرگونه عمل ناخواسته با ماهیت جنسی گفته میشود که میتواند شامل برخورد جسمانی هم باشد. اگر در خیابان راه بروید و یک نفر متلک جنسی به شما بیاندازد، در اصل مورد آزار جنسی قرار گرفتهاید. حتی نگاههای دنبالهدارِ آدمهای توی خیابان را هم مصداقی از آزار جنسی میدانند. حال اگر این آزار، جنبه فیزیکی و خشن نیز پیدا کند، خشونت و تجاوز جنسی نامیده میشود. بیشتر آمارهایی که این طرف و آن طرف در مورد آزار و اذیت جنسی میبینیم، تنها شامل موارد تجاوز جنسیاند، آن هم تنها مواردی که گزارش شدند.
آزار جنسی، روی یک چیز تاکید دارد و آن، «ناخواسته» بودن حرکات و رفتارهاست. شاید دیده باشید افرادی را که وقتی دستتان را روی شانهشان میگذارید، احساس ناراحتی میکنند یا وقتی هنگام صحبت کردن یا راه رفتن، نزدیکشان میشوید، از شما دوری میکنند یا درخواست میکنند که عقبتر بروید. این نزدیکی یا لمس کردن و حتی گاهی نوازش مادرانه، مواردی از برخوردهای ناخواسته (از جهت یک نفر) هستند. حال اگر این رفتارها دارای ماهیت جنسی باشند، مصداق بارزی از اذیت جنسی به شمار میروند. چرا که عملی در حال انجام است که مطابق میل نفر مقابل نیست.
پسران هم قربانی می شوند
با توضیحات بالا، قطعا متوجه شدهاید که مردان هم میتوانند مورد آزار جنسی قرار گیرند. مخصوصا اگر سنشان پایین و یا حتی کودک باشند. اما مردان جدا از آزار جنسی، ممکن است با تجاوز جنسی هم مواجه شوند. این مسئله شاید ابتدا کمی بعید به نظر برسد، اما با نگاهی به گزارشهای دولتی و سازمانهای حمایت از قربانیان آزار و اذیت جنسی، به این واقعیت میرسیم که بخشی از قربانیان این جنایات، مردان هستند. به طوری که در سالهای اخیر، در برخی کشورهای اروپایی مانند انگلستان و ولز، حدود پانزده مورد از هر صد مورد خشونت جنسی، مربوط به مردان بودهاست.
در گزارشهای متعددی اشاره شده است که مردان در آمار تجاوز و آزار جنسی در میان زندانهای آمریکا، سهم بیشتری دارند.
حتی بد نیست بدانید در سال ۱۳۹۱ «اسماعیل احمدی مقدم» فرمانده نیروی انتظامی در گفت و گو با روزنامه قانون اظهار کرد که از ۹۰۰ پرونده ثبت شده درباره تجاوز در سال ۱۳۹۰، حدود ۴۰ درصد آمار مربوط به تجاوز به زنان و ۶۰ درصد آن مربوط به مردان بوده که بیشتر این افراد در گروه سنی زیر ۱۵ سال بودهاند. در واقع کمتر کسی متوجه وخامت وضع پسران قربانی و آزاردیده از تجاوز میشود!
مردان کمتر میگویند
تجربه نشان میدهد که مردان تمایل کمتری به گزارش کردن خشونت و آزارهای جنسی علیه خود را دارند. نکتهای که چندان هم دور از ذهن نیست. زنان و دختران طی تاریخ، قربانیان اصلی تجاوزهای جنسی بودهاند و همین امر، موجب این شده که تجاوز به یک مرد یا پسر، امری عجیب و حتی مضحک به نظر برسد. از طرفی رفتار و واکنش جوامع مختلف هم در برابر قربانیان مذکر خشونت و آزار جنسی، متفاوت از قربانیان مونث آن است.
تجربه تلخ قربانیان
پسران کم سن و سال بیشترین گروه قربانی را تشکیل میدهند. دلایل زیادی موجب میشوند که آزار کودکان، زیاد و پوشیده باشد. یکی از این دلایل، ناآگاهی کودکان از رفتارهای متجاوزان است. سو استفادهگران، با روشهای زیادی به کودکان تعرض میکنند که خیلیهایشان برای کودکان ناشناخته و بیمعنی است. با تعدادی از کسانی که در کودکی مورد آزار قرار گرفتهاند صحبت کردم. هر کدام داستانی داشتند. یکی از آنها از روزی گفت که در تاکسی، راننده دستش را روی ران پای او گذاشته و او را مالیده است. او میدانست که راننده دارد او را اذیت میکند، اما نمیدانسته باید چهکار کند. این، نقطه مشترک میان بسیاری از قربانیان تجاوز و آزار است. کمی پیشتر هم یکی از این قربانیان تعریف میکرد که پس از مرگ مادرش و زمانی که کودک بود، هر شب پدرش به او تجاوز میکرده و او در تمام این سالها گمان میکرده این هم بخشی از رابطه پدر و فرزندی است. سالها از فوت پدرش میگذشت و حالا او مانده است و مشکلات جسمی و روحی فراوان. آنها نمیدانند باید چهکار کنند. فرار کنند یا کنار بیاند.
باز هم جای خالی آموزش...
با گذشت سالها از شروع بحث آموزش کودکان در خصوص مسائل جنسی، هنوز تصمیم روشنی در مورد آن در کشورمان گرفته نشدهاست. قرار نیست اینجا نسخهای تجویز کنم یا از کسی انتقاد کنم. اما با نگاهی به تجارب کشورهای مختلف و قربانیان آزار و اذیت جنسی، به سادگی میبینم که بسیاری از کودکانی که مورد تعرض قرار گرفتهاند، با کمی آگاهی از وضعیت و داشتن مهارتهای محدود در موارد مواجهه با تعرض و تجاوز، میتوانستند کاری کنند که سالها مجبور به یدک کشیدن صفت «قربانی آزار جنسی» نباشند.