به گزارش مشرق، محسن مهدیان در کانال تلگرامی خود نوشت: از حافظ تا آزادی اومدم. چند نکته ای که دیدم را خلاصه از همینجا توی خیابون مینویسم. طبیعی است که این مشاهدات من است و همه صحنه ها را ندیدم. از ساعت ۱۶ تا ۱۸.
یکم. چندتا از رفقای طلبه اومدن که اگر مردم عادی معترض به وضعیت اقتصادی را دیدند، بروند و باهاشون صحبت کنند. همدردی کنند و امیدواری دهند. اما خبری نبود و دست خالی برگشتند. :)
دوم. عمده کسانی که اومدن تماشاچی اند. حقن هم هیجان داره. هم حس کنجکاوی و هم تازگی. شاید کمی هم دلهره شیرین.
سوم. معترضین در سه بخش اجتماع کردند. عده ای در دانشگاه تهران. کمتر از ۱۰۰ نفر داخل یک پاساژ مقابل دانشگاه و حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر نرسیده به یادگار امام.
داخل پاساژ تعدادی دختر و پسر دست می زدند و شعار می دادند: مرگ بر دیکتاتور. علیه رهبری و آخوندا هم شعار دادند. تعدادی از دختر و پسرا هم انقدر هیجان زده بودند که روی پا نبودن. یه گوشه هم آتیش درست شد که فوری جمع و جورش کردند.
نرسیده به یادگار جمعیت بیشتر بود. کل خیابان را بسمت غرب گرفته بودند و راه می رفتند. شعار نه غزه و نه لبنان مهمترین شعارشون بود.
سن و سال شون بین ۲۰ تا ۳۰ سال است. خیلی جوانند. اصن ۸۸ را خیلی هاشون ندیدن که بخواد شبیه اون روزا باشن. برای همین خبری از شعارهای سنتی سبزها نیست.
چهارم. برخورد ناجا را خیلی خوب دیدم. با آرامش تماشا می کردن. به نظرم راه همینست. اجازه بدن اینا در یکحلقه بسته جمع شوند و شعار بدن.
پنجم. حقن مردم عادی شاکی اند و اعتراض شون رو به حالت غرغر به زبون میارن. ترافیک عجیبی است. فکر کنم میشد از قبل برای محدودیت عبور و مرور ماشین ها در این مسیرها چاره ای کنند.