گروه فرهنگ و هنر مشرق - نام «محسن اسلامزاده» با مستندسازی بحران گره خورده است. کارگردانی که اخیرا با مستند «تنها در میان طالبان» خود نگاههای بسیاری را از سراسر جهان جلب کرد. این مستندساز مشهدی که آثار موفقی نظیر «اسرار زندان ابوسلیم»، «اهل سنت در ایران»، «به دنبال صلح»، «شیخ صباح» و... را در کارنامه خود دارد، در این دوره از جشنواره عمار مستند «آقای دادستان» و «قصر قند» را به این جشنواره رسانده است. «قصرقند» مستندی با سوژه امنیتی است که روایت عملیات ضدتروریستی سپاه پاسداران علیه «جلیل قنبرزهی» یکی از باسابقهترین اشرار منطقه و سرکرده گروهک انصارالفرقان است که با هلاکت او و معاونانش به پایان میرسد. قنبرزهی در کارنامه جنایات خود اقداماتی بیسابقه داشته است و سالها نیروهای امنیتی به دنبال او بودند. انفجار در مراسم تاسوعای حسینی چابهار، اعزام عوامل انتحاری برای مساجد، شهادت جمعی از کارکنان ناجا در سال 1377، حمله به پست انتظامی در میدان تامین اجتماعی زاهدان و دهها جنایت دیگر از جمله جنایات وی بوده است. با محسن اسلامزاده، کارگردان این مستند به گفتوگو نشستیم و درباره «قصرقند» پرسیدیم.
ایده اولیه برای ساخت «قصر قند» از کجا شکل گرفت؟
در روزهای آخر ماه مبارک امسال از جانب مسؤولان شبکه افق با ما تماس گرفته شد و اطلاع دادند یک تیم تروریستی بسیار بزرگ و اثرگذار وارد منطقه سیستان و بلوچستان شده و بناست عملیات ضدتروریستی علیه آنها انجام شود؛ از ما پرسیدند آیا آمادگی تولید یک مستند را با چنین سوژهای داریم که ما نیز پذیرفتیم و راهی منطقه شدیم. این عملیات در واقع همان ماجرای به هلاکت رسیدن جلیل قنبرزهی یکی از اشرار ساکن در پاکستان بودکه 25 سال بود ماموران امنیتی ما به دنبال او بودند. او را میتوان ریشه بسیاری از گروهکهای تروریستی در شرق کشور دانست.
تولید این مستند چه میزان زمان برد؟
تولید این مستند 10روز طول کشید. بعد از آن راشهایمان را به یکی از بهترین تدوینگران مستند کشور- خانم اربابون- دادیم. ایشان بعد از دیدن راشها گفتند ایدهای دارند که این کار میتواند علاوه بر تلویزیون در جشنوارهها هم دیده شود. چون ما مصاحبهای با یکی از رهبران این گروه که در سال گذشته دستگیر شده بود نیز در اختیار داشتیم، کار متفاوتتر از ایده اولیه شد و علاوه بر روایت عملیات توانستیم به شخصیت این تروریست و همراهانش نزدیک شویم که چه ایدئولوژی و نحوه تفکری در پس ذهن آنهاست و مستند هم تلاش میکند گفتمان آنها را تبیین کند.
با توجه به تجربههای فراگیر شما، چه سختیهایی در تولید مستندهای امنیتمحور وجود دارد؟
مهمترین مساله مستندهای امنیتی این است که شما نمیتوانید چهره بسیاری از سوژههایتان را در آن نشان دهید. برای جلب اعتماد تیم امنیتی باید بسیار تلاش کنید تا به شما اطمینان و اعتماد کنند تا در حین عملیات باور داشته باشند که حتما باید چنین مستندی تولید شود. حتی یکی از دلایلی که ما تلاش داشتیم این مستند متفاوت روایت شده و به چشم بیاید، این بود که مسؤولان و عزیزان زحمتکش امنیتی ما ببینند که اگر پای رسانه باز شود، ضریب موفقیت آنها در تبلیغات و جنگ روانی بسیار بالا میرود و موفقیت آنها به چشم میآید. همچنین حلاوت و شیرینی پیروزی در این عملیاتها را احساس کنند و به نوعی از آنها قدردانی شود تا اجازه دهند در عملیاتهای بعدی حتما گروه مستندساز آنها را همراهی کند و پای رسانه به اتفاقات اینچنینی باز شود.
در زمان تولید «قصرقند» در منطقه سوژهای به ذهنتان آمد که چه خوب است این هم تولید شود؟
من بار هفدهم است که در منطقه سیستانوبلوچستان فیلم میسازم. سوژههای بکر در این منطقه بسیار زیاد است و میتوان کارهای بسیاری در این منطقه انجام داد. تنها به این بستگی دارد که خودتان میخواهید چه کاری انجام دهید. سالهای قبل من مستند مرزبانان را تولید کردم که امسال نیز به کرات از شبکههای مختلف پخش شد که در واقع به حفاظت از مرزها توسط مردم و نیروهای نظامی میپرداخت. دفعه قبل نیز برای تصویربرداری از سیل به این استان رفتم. عیدنوروز امسال هم برای نخستینبار صداوسیما پخش 5 ساعته از سیستان داشت که بنده نیز آنجا بودم. امسال هم خیلی سریع این اثر را تولید کردیم و تمام تلاشمان این بود به جشنوارهها برسد که همینطور هم شد؛ به همین جهت فرصت پرداخت دقیقتر را نداشتیم. اگر این مستند «نریتیو» بود و حجم مصاحبهها کمتر میشد، کیفیت اثر به مراتب بالاتر میبود اما چون امسال واقعه مجلس رخ داد ما بنا داشتیم همین امسال یک مستند ضدتروریستی خوب داشته باشیم و این اثر را به این دوره از جشنواره سینماحقیقت و عمار برسانیم؛ به همین جهت به کارهایمان سرعت بخشیدیم و قید نریشن و سایر ارزشافزودههای مستند را زدیم.
بحث سینما حقیقت شد؛ در سینما حقیقت امسال به نظر میرسد عمده آثار انقلابی مورد توجه قرار نگرفتند، نظر شما در این باره چیست؟
ببینید! بالاخره سنگ بنای جشنواره سینما حقیقت، مستندهای اجتماعی است، بنابراین بچههای انقلابی و مستندسازان حزباللهی در موضوعات مختلف نیاز است آثاری به مراتب باکیفیت تولید کنند تا بتوانند در جشنواره سینماحقیقت گفتمان خود را حاکم کنند. همانطور که جشنواره امسال این رویکرد را داشت و آثار بسیار باکیفیتی را از جانب مستندسازان انقلابی شاهد بودیم. بسیاری از جوایز اصلی به فیلمهای حاضر در بخش آوینی رسید. اتفاقا رقابت در بخش آوینی بسیار سنگین بود به گونهای که رقابت در آن بیش از بخش ملی تراکم داشت. فیلمهای حاضر در این بخش در حد بسیار بالایی بودند و شاید مدیران جشنواره هم به این باور رسیده باشند که فیلمهای حاضر در جشنواره بسیار قابل تحسین و باکیفیت بودند. آثاری نظیر «ادوارد»، «قائممقام»، «کویرس، وطن کوچک من»، «زنانی با گوشوارههای باروتی» و... آثاری قابل توجهند که از مستندهای اجتماعی جشنواره نیز پیشی گرفتند.
همچنین یکی از دلایل رشد فیلمسازی انقلابی و حزباللهی جشنواره عمار است. بچهها به این جشنواره میآیند، تجربه کسب میکنند و به مرور آثار و مهارت خود را کیفیت بیشتری میبخشند. نیت عمار این است که کارها به شهرستانها برود و دیده شود و فیلمسازان ارتباط سینه به سینه با مخاطبانشان پیدا کنند. عمار خانه ما محسوب میشود و ما آثار خود را به این جشنواره میآوریم و با فراغ بال بیشتری آثار را اکران میکنیم و مخاطب هم با حوصله پای آن مینشیند. من الحمدلله در 2 اکران «آقای دادستان» و یک اکران «قصرقند» حضور داشتم و حضور مردم هم پررنگ بود.
زمان اکران عمومی این مستند مشخص شده است؟
چون این مستند متعلق به شبکه افق است، تعیین زمان پخش آن بر عهده این شبکه است و از آنجا که قصرقند در 2 جشنواره حضور پیدا کرده دیگر ما منتظر مینشینیم تا ببینیم در کدام مناسبت بناست این مستند از این شبکه روی آنتن برود.
*وطن امروز