به گزارش مشرق، «اسماعیل باقری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
پاکستان بهرغم تاریخ سیاسی کوتاه خود، تجربه زیادی در عرصه بازیهای منطقهای و بینالمللی داشته و به عنوان یکی از بازیگران تأثیرگذار در جنوب آسیا و افغانستان، همواره مورد توجه سیاستمداران و تصمیمگیران امریکایی بوده است. هرچند روابط دو کشور دارای فراز و فرودهایی بوده است، اما با این حال این کشور پس از ۲۰۰۱ متحد امریکا در «مبارزه با تروریسم» بوده و پرویز مشرف نخستوزیر وقت پاکستان در چرخش ۱۸۰ درجه، در مبارزه با القاعده و طالبان در کنار امریکا قرار گرفت و این سیاست به نوعی در دوره باراک اوباما نیز تداوم یافت. باراک اوباما معتقد بود برای ریشهکن کردن تروریسم در افغانستان، باید همکاری دولت پاکستان را در امر مبارزه با تروریسم به دست آورد و به همین جهت سیاست «پاک-اف» را به جای «افپاک» مطرح کرد. امریکا ضعف نهاد دولت در پاکستان را عامل تقویت گروههای تروریستی در مناطق قبایلی عنوان میکرد و به همین جهت بمباران این مناطق را در دستور کار خود قرار داد.
اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ و اعلام راهبرد جدید امریکا در «جنوب آسیا و افغانستان»، اینبار پاکستان متهم به حمایت آشکار از گروههای تروریستی شده و ترامپ به عنوان رئیسجمهور امریکا در نخستین پیام توئیتری خود در آغاز سال ۲۰۱۸ میلادی، به صراحت پاکستان را لانه امن تروریستها خطاب کرد و از قطع کمکهای واشنگتن به دولت پاکستان خبر داد و اعلام کرد که «واشنگتن در اقدامی احمقانه طی ۱۵ سال گذشته ۳۳ میلیارد دلار به این کشور کمک کرده است که این روند ادامه نخواهد یافت. پاکستان جز دروغ و فریبکاری چیزی تحویل امریکا نداده و رهبران این کشور ما را احمق فرض کردهاند.»
در تحلیل موضوع فوق باید به چند نکته مهم اشاره کرد:
واقعیت این است که متهم کردن پاکستان به حمایت از گروههای افراطی و تندرو، از زمان جرج بوش و اوباما وجود داشته و همواره اسلامآباد متهم به بازی دوگانه در افغانستان و در امر مبارزه با تروریسم بوده است. بنابراین این اتهامزنیها مختص به دوران دونالد ترامپ نیست، اما اینکه چرا در این دوره بیش از گذشته پاکستان متهم به حمایت از گروههای تروریستی میشود، عمدتاً به دلیل جلب واقعی همکاریهای پاکستان در بحث افراطگرایی و تروریسم است. در واقع امریکا به دنبال کنترل رفتارهای واگرای پاکستان است تا بتواند بخشی از سیاستهای خود را بر پاکستان تحمیل کند.
مطلب دوم اینکه امریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که پاکستانیها در سیاست اعلامی خود در مبارزه با تروریسم، با امریکا همراهی میکنند، اما در عمل رویکرد ناهمسویی دارند. سیاست دوگانه پاکستان به نوعی موجب شده است دونالد ترامپ در استراتژی جدید خود، با تحت فشار قرار دادن پاکستان و نیز دادن نقش پررنگتر به هند در افغانستان، به نوعی همکاریهای پاکستان را در امر مبارزه با تروریسم جلب کند. در واقع امریکا میخواهد رویکرد خود را به پاکستان تحمیل کند و اسلامآباد از زاویه دید واشنگتن به تروریسم و جریانهای افراطی نگاه کند. در همین راستا ترامپ اعلام کرده تا زمانی که پاکستان خواستههای امریکا را برآورده نکند، هیچ کمک مالی به این کشور تعلق نخواهد گرفت و ۲ میلیارد دلار کمک مالی و نظامی به پاکستان قطع خواهد شد. پیشتر نیز ترامپ، کمک مالی ۷۰۰میلیون دلاری به پاکستان را امضا کرد، اما پرداخت این پول را منوط به نابودی لانههای امن تروریستی توسط پاکستان کرد. در واقع امریکا به دنبال اراده و اقدام عملی اسلامآباد در امر مبارزه با تروریسم است و رویکرد متفاوت و ناهمسوی پاکستان موجب رنجش امریکا شده است؛ والّا امریکا خود حامی اصلی گروههای تروریستی بهویژه داعش در مناطق شمالی افغانستان است.
نکته سوم که به نوعی در بالا اشاره شد، بحث توازن در روابط بین هند و پاکستان از سوی امریکاست. توافق هستهای بین هند و امریکا در ۲۰۰۶ به نوعی موجب مستحکم شدن روابط این دو کشور و تمایل پاکستان به سمت سیاست چندجانبهگرایی شد. اوباما در سفرهای دورهای خود به جنوب آسیا به هند بیش از پاکستان توجه میکرد و این در حالی بود که چنین رویکردی در کنار متهم کردن پاکستان به سیاست دوگانه در امر مبارزه با تروریسم، (در زمان اوباما) موجب سوق دادن هر چه بیشتر پاکستان به سمت چین و حتی روسیه شد. سفر مقامات چین و روسیه به اسلامآباد و بالعکس به خوبی نشان میداد که اسلامآباد به دنبال متحد جایگزین برای خود بوده است. البته امریکا به دلیل رقابت استراتژیک با چین و برای مهار و کنترل آن در منطقه به ظرفیتهای دهلینو، توجه مضاعفی دارد و به همین جهت همه توجهات امریکا به هند، تنها برای تحت فشار قرار دادن اسلامآباد نیست.
نکته دیگر اینکه امریکا برای تداوم سیاستها و پیشبرد اهداف خود در افغانستان و منطقه، همچنان به همکاریهای پاکستان نیازمند است و پاکستان نیز به دلایل متعدد خواهان سردی روابط با امریکا نیست. واقعیت این است که اختلافات امریکا و پاکستان بر سر منافع مهم و رسمی نیست، بلکه در حوزه نفوذ و روندهاست. در چنین شرایطی به نظر نمیرسد روابط دو کشور وارد فضای تیرگی فرسایشی شود و به صورت موقت این اختلافات وجود خواهد داشت، اما از تعمیق شدن آن جلوگیری خواهد شد. در حقیقت مواضع ترامپ درباره قطع کمکهای مالی به پاکستان به بهانه عدم موفقیت در نبرد با تروریسم، موجب نزدیک شدن بیشتر اسلامآباد با پکن از حیث دفاعی و اقتصادی شده است و پاکستان در اقدامی تلافیجویانه نسبت به تشدید تنشها میان اسلام آباد-واشنگتن، به چین اجازه ساخت پایگاه نظامی در خاک خود را داده است.
در نهایت باید گفت که در سیاست نوین امریکا، فشار بر متحدانی نظیر پاکستان که رویکرد ناهمسویی دارند، بیشتر شده است. از دید امریکا، نباید بازیگران بر اساس الزامات استراتژیک خود تلاش کنند تا سیاستِ بومی خود را در ارتباط با جریانهای افراطی تنظیم کنند. این در حالی است که پاکستان در هیچ شرایطی نمیتواند تحولات مربوط به افراطگرایی و گروههای تندرو همسو را از گردونه امنیتی خود خارج کند و به همین جهت سیاستهای خود را تقریباً با داشتن زاویه از سیاستهای امریکا طراحی و عملیاتی میکند. در چنین شرایطی امریکا برای فشار به پاکستان و تنظیم سیاستها و راهبرد خود، از مسائل مالی و قطع کمکهای اقتصادی تا عملیات روانی بهرهبرداری میکند و این در حالی است که حضور جدی و کنشگری فعال امریکا در منطقه نیز، بدون سرپل پاکستان، امکانپذیر نیست.
درحالی که ترامپ هرگونه کمک و همکاری با پاکستان را دیوانگی دانسته بود، «جیمز ماتیس» وزیر دفاع امریکا در اظهارات جدید خود (۱۸ دی ۱۳۹۶) مجدداً از برقراری ارتباط با سران نظامی پاکستان برای حل معضل افغانستان حرف زد تا رسماً اثبات کند که کاخ سفید سیاست چندان مشخص و مدونی در خصوص پاکستان ندارد. سیاستمداران پاکستانی نیز در مقابل تهدیدهای امریکا تأکید کردهاند که بدون دریافت کمک مالی حاضر نیستند هیچگونه همکاری با امریکا داشته باشند. اما پاکستان به دلیل اینکه امریکا بیش از پیش به هند متمایل نشود، امریکاییها را ناامید نکرده و با آنان همکاری خواهد کرد.
در همین راستا «تهمینه جانجوآ»، معاون وزیر امور خارجه پاکستان گفته است که کشورش تا آنجا که ممکن باشد با امریکا همکاری میکند چون ایالات متحده نه تنها یک قدرت جهانی است، بلکه در منطقه نیز حضور دارد و برای پاکستان مثل یک همسایه است. ما به دنبال همکاری قوی با امریکا هستیم و هر نشستی با مقامهای امریکایی داشتیم حس و حال مثبتی داشتند.