به گزارش مشرق، نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد ایالات متحده امریکا تلاش دارد نفسهای به شمارش افتاده برجام را برای همیشه از بین ببرد و هزینههای ناشی از چنین تصمیمی را به پای جمهوری اسلامی ایران ضمیمه کند، برخی از اظهارات ابراز شده توسط مقامات رسمی کشورمان در کنفرانس امنیتی تهران در روز دوشنبه نیز چنین پیشامدی را نشان میدهد، کما اینکه در این کنفرانس صراحتاً عنوان میشود: «جامعه بینالمللی باید خود را برای خروج احتمالی امریکا از برجام آماده کند. ایران خود را برای شرایط و سناریوهای مختلف آماده کرده است.»
ارادهای در داخل کشور وجود داشت مبنی بر اینکه با تصویب برجام فصل جدیدی از مناسبات با غرب آغاز، خصومت ورزی نظام سلطه با جامعه ایرانی شیب چشمگیر نزولی به خود بگیرد و ایرانهراسی یا شیعه هراسی در صدر سیاستهای کنگره - دولت امریکا نباشد و در مقابل تعاملات دو کشور سازنده شود.
آنچه مهم میباشد این مسئله است که فراگیری دشمنیهای امریکا در دوران پسابرجام از خروج احتمالی از برجام گرفته تا حمایت رسمی از اغتشاشگران داخلی تا وضع تحریمهای گسترده علیه ایران نیز جریان خوشبین به غرب را که تا سطوح بالای مدیریتی کشور نیز رخنه کرده به این باور نرسانده که امریکا غیرقابل اعتماد است یا برجام توافق نامناسبی حداقل به لحاظ «حقوقی» و «دستاوردی» بوده است.
ابراز جملاتی مانند « برجام تنها تجربه حل و فصل مسالمت آمیز یک بحران، درگیری و اختلاف در زمان معاصر است... این به ما درس میدهد که هنوز میتوان به راهحلهای دیپلماتیک امید داشت... البته بعضی از مسائل مثل مقابله با گروههای تروریستی مثل داعش از راه دیپلماسی قابل حل نیست یا مردمی که کشورشان تحت اشغال است نمیتوانند به جای مقابله، لزوماً به مذاکره بپردازند» نمایانگر همین مسئله است.
چرا برجام الگوی مناسبی برای کاهش مناقشات میان ایران و غرب نیست؟
ابراز شعف و خرسندی از نتیجه بخش بودن توافق هستهای آن هم بعد از آنکه اثبات شده که برجام آورده ملموس و محسوسی برای جامعه ایرانی به همراه نداشته در نوع خود قابل تأمل است؛ برجامی که با حفرههای فراوانی که در آن توسط غربیها لحاظ شده، ایالات متحده امریکا را در موقعیتی قرار داده که بدون مانع و هرگونه که مصلحت میداند! آن را اجرا و با آن برخورد کند، کمااینکه «خروج امریکا از برجام بدون هزینه» یکی از گزینههای محتملی است که تا روزهای آینده احتمالاً رونمایی شود.
به راستی در شرایطی که امریکا میتواند به راحتی و با پرداخت کمترین هزینه از توافق هستهای خارج شود، چگونه میتوان این توافق را یک توافق ایدهآل و الگوی مناسب برای کاهش تنش با کشورهای دیگر در کنفرانس امنیتی تهران پیشنهاد داد؟
مگر نه این است که زمانی میتوان یک مدل توافق را به عنوان پیشنهاد به جامعه جهانی ارائه داد که آن مدل حائز مؤلفههای مهمی باشد که حداقل امنیت ملی کشور پیشنهاد دهنده را تضمین کرده و حاوی دستاوردهای مهمی در حوزههای مهم اقتصادی سیاسی و حقوقی باشد، حال در شرایطی که برجام در ۲۸ ماه اخیر هزینههای فراوانی را برای جامعه ایرانی به همراه داشته نمیتوان مدعی الگومندی توافق هستهای بود چراکه هزینههای این توافق هستهای برای ایران بسیار فراتر از حدود و ثغوری بود که توسط جریان غربباور داخلی پیش از امضای برجام پیش بینی میشد.
هزینههای مادامالعمر یک توافق هستهای
از جمله هزینههای فراخ و گستردهای که طیف غربباور داخلی نیز آن را پیش بینی نمیکرد «نگه داشتن ایران ذیل فصل هفتم طبق قطعنامه۲۲۳۱»، « پذیرش و اقرار طرف ایرانی به غیرصلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای تا قبل از ۲۳/۰۴/۹۴»، « ایجاد بهانههای جدید و منطبق بر مفاد قطعنامه۲۲۳۱برای امریکاییها نظیرخلاف قوانین القا کردن آزمایش موشکی ایران» و«چارچوبمندسازی رفتار هستهای- دفاعی ایران طبق نظام دلخواه امریکا» بود.
این جریان داخلی حتی قائل به هزینههایی نظیر «معطل نگه داشتن اقتصاد کشور به امید گرهگشایی برجام»، «ایجاد رکود در کسب وکار»، «نبود سرمایهگذاری خارجی و به جای آن تأمین مطالبات اقتصادی کشورهایی مانند فرانسه با عقد قرارداد با شرکت ایرباس و پژو»، «فقدان گشایش در ارتباطات بین بانکی میان ایران و اروپاییها» و «بسته ماندن سوئیفت» نبود و کار را به جایی رساند که برجام ضربات مهمی را به پیکره گفتمان انقلاب اسلامی نیز وارد کرد؛ «انقلاب چارهای جز تعدیل مواضع و تغییر رویکرد در عرصه بینالمللی ندارد»، «تزریق روحیه ناامیدی نسبت به آینده در جامعه»، «قدرتمند نشان دادن غرب فراتر از واقعیت صحنه بینالملل»، «ایجاد بیانگیزگی در قشر نخبه برای تحصیل در رشتههای مهم دانشگاهی نظیر فیزیک و شیمی هستهای» و «احساس خودکوچکبینی در مقابل غرب با ابراز ادبیاتی نظیر امریکا با یک بمب تمام صنعت دفاعی ما را از کار میاندازد»کمترین آفتهای روانی برجام در عرصه داخلی است.
۲حفرهای که ترامپ از آن استفاده میکند
جریان غربباور داخلی که به شکل متعصبانهای از توافق هستهای حمایت میکرد و آن را اتفاق بدیع و میمون برای کشور در عرصه روابط بینالمللی معنا میکرد از دو حفره اساسی برجام غافل بود و آن اینکه رؤسای جمهور امریکا بدون پرداخت کمترین هزینهای میتوانند امریکا را به صورت یک جانبه از توافق هستهای خارج کنند آن هم در شرایطی که امریکا بر اساس مؤلفههای قدرت خود در عرصه جهانی میتواند هزینههای ناشی از خروج را به پای جمهوری اسلامی ایران تحمیل کند.
«نبود ضمانت اجرای طرف مقابل جهت اجرای تعهدات» و « فقدان تضمین لازم برای استمرار توافق هستهای» دو حفره اساسی است که امروز فرجام برجام را در موقعیت بغرنجی قرار داده که هرلحظه امکان خروج امریکا از برجام وجود دارد، بدون آنکه جمهوری اسلامی ایران بتواند علیه امریکا وارد عمل شود یا این کشور را ملزم به پرداخت هزینهای کند. فراغ بال تصمیمگیری امریکا جهت خروج از برجام نیز این مسئله را به خوبی نشان میدهد که مقامات این کشور هیچ گونه نگرانیای بابت هزینههای بینالمللی و حتی منطقهای ناشی از چنین تصمیم را ندارند و آنچه آنها را در موقعیت تردید قرار داده این مسئله است که بعد از برهم خوردن برجام، رفتار جمهوری اسلامی ایران در سایر عرصههای دفاعی و نظامی قابل کنترل و مدیریت نیست و نمیتوانند طرف ایرانی را ملزم به پذیرش روح برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ که (بر اساس ادعای آنها فعالیت موشکی ایران نیز جزء مهمی از آن است) با آن توانستهاند ادعای مهمی را در جلسات شورای امنیت علیه کشورمان مطرح کردهاند، کنند.
جالب این است که موقعیت اضطراری امروز برجام در حالی با خروج احتمالی به وضعیت اسفناک میرسد که علاوه بر هزینههای اشاره شده امریکاییها مکرراً از لزوم براندازی و تغییر نظام جمهوری اسلامی سخن میگویند و سایر همپیمانان امریکا نظیر فرانسه نیز با برپایی میتینگ سرنگونی نظام در پاریس دشمنیها علیه کشورمان را توسعه فراختر از دیروز دادهاند.
برخورد شعاری و منطبق بر احساس آن هم در شرایطی که پس از گذشت ۲۸ ماه از روز امضای برجام دستاوردی قابل دفاع برای جمهوری اسلامی ایران به همراه نداشته است، نه تنها قابل هضم برای جامعه ایرانی نیست بلکه میتواند طرف غربی را به این باور برساند که طرف مذاکره کننده ایرانی در هر شرایطی حاضر به دفاع از اصل برجام بوده و آن را الگوی مناسب برای حفظ صلح و ثبات جهانی عنوان می کند! چنین اظهاراتی که نشاندهنده اعلام رضایت طرف ایرانی از توافق هسته ای است تنها منتهی به تحدید امنیت ایران در عرصه جهانی می شود.
منبع: روزنامه جوان