به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، در این مراسم مسعود بصیری رئیس سازمان بسیج رسانه در سخنانی گفت: شهید باقری یک نابغه دفاعی در علوم و فنون نظامی بود و کار رسانهای خودش را از روزنامه جمهوری اسلامی در سرویسهای فرهنگی و سیاسی آغاز کرد. این فرمانده شهید سفری به لبنان و اردن داشت که با نگاه به گزارشهایی که در آن مقطع نوشته است متوجه میشویم از چه وسعت دیدی برخوردار بوده است.
وی ادامه داد: نیروسازی و اصلاحگری از جمله ویژگیهای شهید باقری است. او خبرنگاری بود که حقایق را به درستی برای مخاطبانش بیان میکرد. اکنون که حجم عظیمی از سپاه رسانهای دشمن در مقابل ما قرار دارد باید همچون او فعالیت کنیم چون راه خبرنگاری راه شهادت است و همین مسئله وظیفه ما را خطیر میکند.
در ادامه این مراسم حجتالاسلام علیرضا پناهیان در سخنانی گفت: شهید باقری تا پایان فعالیتهای جهادی خودش در شغل خبرنگاری باقی ماند و نباید گفت که او ابتدا خبرنگار بوده است و پس از آن یک فرمانده نظامی، چرا که او توانست شعور خبرنگاری را بیاورد و اتاق فرماندهی و اطلاعات عملیات را ایجاد کند. برای همین است که نباید رسالت خبرنگاران را دست کم گرفت مخصوصا اکنون که در اوج جنگ نرم دشمن به سر میبریم.
این خطیب یادآور شد: هر چه خبرنگاران به شهید باقری نزدیک میشوند به نفع جامعه خواهد بود چرا که شهید باقری حقایق و واقعیتها را انتخاب میکرد و برای بیان آنها اولویتهای جداگانهای را در نظر میگرفت. پس از آن مسائل را تفکیک و به تحلیل آنها میپرداخت. به همین دلیل او برای خودش راهبرد داشت و فقط نقاط ضعف یا قوت را بیان نمیکرد و مردم را به گمراهی نمیکشاند.
پناهیان با تأکید بر این اصل که نباید شهید باقری را محدود به وضعیت رزمی و نظامی کنیم، بیان کرد: او تا آخر بر خصلتهای خبرنگاری خود ماند. زندگی شهید باقری ظرفیتهای بسیاری دارد چرا که او درست فکر میکرد و درست مسائل را میدید. او حتی حرفی برای اقتصاد داشت که معتقد به مدیریت بسیجی اقتصاد بود.
وی با اشاره به چند خصلت شهید باقری گفت: واقعبینی و دوراندیشی دو خصلت ویژه شهید باقری بود. در زمینه واقعبینی به مسائلی همچون فرهنگ نوشتن، تکنیکهای تصویربرداری، شیوه بیان و ادبیات نافذ توجه ویژهای میکرد و همین خصلتها بود که دفاع مقدس را نجات داد. ما اکنون بسیجی که نتواند بنویسد نداریم و در زندگی به چنین خصلتهایی نیازمندیم. دوراندیشی شهید باقری نیز موجب شده بود که او به یک استراتژیست تبدیل شود. اگر افراد نگاهی استراتژیک داشته باشند متوجه میشوند که نمیشود به آمریکا اعتماد کرد.
پناهیان گفت: شهادت برای ما یک فرصت است چرا که میتوانیم به واسطه آن الگوهای خود را بشناسیم و آنها را مطالعه کنیم. از این رو هر قسمت از زندگی شهید باقری برای ما یک الگو است.
در ادامه این مراسم سردار مرتضی صفاری فرمانده دانشگاه امام حسین (ع) به بیان سه خاطره از شهید حسن باقری پرداخت و یادآور شد که مدیریت و فرماندهی شهید باقری در ماههای نخست دفاع مقدس باعث شد که هر یک از مسئولان محورها در جبههها با یکدیگر در روزهای سهشنبه در مجتمع «گلف» که در دوران دفاع مقدس پایگاه منتظران شهادت نامیده شد جمع شوند و با یکدیگر به تبادل اطلاعات و تجربیات بپردازند.
وی در رابطه با لحظه شهادت شهید باقری بیان کرد: روز هشتم بهمنماه سال 1361 قرار بود که جمعی از فرماندهان با امام خمینی دیدار داشته باشند. آقای محسن رضایی نیز گفت که حسن باقری، من و چند تن دیگر از فرماندهان در این دیدار حضور داشته باشیم اما از آنجایی که شناسایی محور فکه به پایان نرسیده بود حسن باقری گفت که اگر بشود میخواهد در منطقه بماند تا شناسایی را کامل کند. آقای محسن رضایی نیز قبول کرد. پس از آن به من و آقای مجید بقایی گفت که به چنانه که محل اقامتمان بود برویم. خودش در اهواز کاری داشت که باید انجام میداد.
صبح روز بعد به دیدار ما آمد و به منطقه مورد نظر رفتیم. در طول مسیر یادم میآید که شهید بقایی در حال حفظ سوره والفجر بود اما آیات پایانی آن را نمیتوانست به خاطر بسپارد. موضوع را به شهید باقری گفت. در نهایت شهید باقری اشک در چشمانش جمع شد و فرمود که این آیه در شأن امام حسین (ع) است. پس از آن به منطقه مورد نظر رسیدیم و به دیدگاهی که در بالای تپه قرار داشت، رفتیم. عراقیها گلولههای خمپارههای کور میزدند اما یکی از خمپارهها به زیر تپهای که ما مستقر بودیم اصابت کرد. حسن باقری متوجه شد که دیدبان عراقی موقعیت ما را فهمیده است برای همین سریعا کالک عملیات و وسایل را جمع کردیم. از طرفی به برادرش که اکنون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح است گفت که برای انجام کاری به پایین تپه برود.
در همان لحظه که در حال خروج از دیدگاه بودیم خمپارهای به لبه آن اصابت کرد و انفجارش باعث شد که همه جا سیاه و خاکآلود شود. هنگامی که به خودمان آمدیم پرده گوش من آسیب دیده بود و صدای مهیبی درون گوش من میپیچید و متوجه شدم جسم سنگینی روی سینه من است. همه ما در آنجا ترکش خورده بودیم. مجروحیت من کمتر بود. خودم را به پایین رساندم. در میانه راه چند سرباز و برادر شهید باقری را دیدم و به آنها گفتم که بیسیم بزنند که هلیکوپتر و نیروهای امدادی بیاید. پس از آن بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم از محمد باقری پرسیدم که بچهها حالشان چگونه است که او گفت مجید بقایی در جیپ به شهادت رسید و حسن نیز در بیمارستان شهید شد.
در پایان این مراسم از خانواده شهید کیومرث صفدریان از جانبازان شهید رسانه تقدیر شد.