به گزارش مشرق، بعد از سخنان و شروطی که دونالد ترامپ روز جمعه برای برجام گذاشت، به نظر می رسد تحرکات اروپایی ها برای اعمال فشار بر ایران نیز فزونی یافته است. نشریه «فایننشال تایمز» در گزارشی با موضوع ضربالاجل «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکاییها برای تغییر مفاد توافق هستهای با ایران، نوشته است «کشورهای اروپایی در تلاش برای پاسخ به تهدید رئیسجمهور دونالد ترامپ برای بر هم زدن توافق مهم هستهای با ایران، فشارها به برنامه موشکهای بالستیک ایران و درگیریهای منطقهای را افزایش دادهاند.» به ادعای فایننشال تایمز، وزارت خارجه آلمان اعلام کرده است که وزرای خارجه این کشور، فرانسه و انگلستان همراه با «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی با ایران توافق کردهاند که «گفتوگویی فشرده و جدی» درباره برنامه موشکی و مسائل منطقهای داشته باشند. در این یادداشت تلاش می شود تا به نقش اروپا در رابطه با ایران، و به طور کلی در مواجهه با موضوعات مربوط به ایران اشاره شود.
اروپا تا چه زمان در مسئله برجام در مقابل آمریکا می ایستد؟
برای بسیاری این سوال مطرح است که آیا اروپایی ها با تمام سیاست های دونالد ترامپ در خصوص ایران مقابله می کنند، یا خیر؟ برای بررسی و پاسخ به این سوال ضروری است ابتدا تاریخچه حضور و فعالیت های اروپا با ایران را بررسی کنیم. حتی نیاز نیست به گذشته ای بسیار دور برویم، سال های 2003 که موضوع هسته ای ایران برجسته شد تا سال های 2009، 2010 و 2011 یعنی اوج تحریم های اقتصادی علیه بانک مرکزی و نفت ایران، سال های مناسبی برای بررسی در این خصوص است که اروپایی ها در مورد ایران، چه تحرکاتی انجام داده اند، و آیا امیدی به پافشاری اروپایی ها در اعلام مواضع فعلی آن ها نسبت به ایران وجود دارد یا خیر. ابتدای داستان با ماجرای مذاکرات هسته ای که بین ایران و سه کشور اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان شروع می شود، که اروپایی ها در تلاش برای سوق دادن همه چیز به این سمت بودند که ایران به کلی تمام فعالیت های هسته ای خود را تعطیل کند. بعد از آن، وقتی پای آمریکا به مذاکرات باز شد، اروپایی ها با به کارگیری سیاست دو دهه گذشته خود در خصوص دنباله روی از آمریکا، تلاش کردند تا گوش به فرمان آمریکا در خصوص ایران رفتار کنند، لذا از رسیدن به هر راه کاری برای موفقیت در مذاکرات هسته ای پرهیز کردند. بعد، وقتی ماجرای ورود پرونده هسته ای ایران از شورای حکام به شورای امنیت و تصویب قطعنامه های 6 گانه غیرقانونی شورای امنیت علیه ایران به وجود آمد، اروپایی ها از اعمال شدید ترین تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، حمایت کردند و حتی مانع از ورود اقلام حیاتی شبیه به دارو و مواد غذایی به ایران شدند. بعد از آن وقتی مذاکرات در دولت یازدهم پی گیری می شد، و احتمال رسیدن به توافقی جامع بین ایران و دیگر اعضای مذاکرات بالا گرفت، اروپایی ها با یک تقسیم کار هوشمندانه ای که اتاق فکر غربی برای آن ها ترسیم کرده بود، ایران را تحت شدید ترین فشارها قرار دادند تا امتیازات بیشتری از ایران بگیرند. نگاهی به فعالیت های مخرب فرانسه و وزیر خارجه معروف آن فابیوس، گواهی بر این موضوع است.
بنابراین برای اینکه بدانیم اروپا تا کجا در کنار ایران می ایستد، یا به عبارت دیگر برای اینکه بدانیم اروپا تا کجا در مقابل آمریکا می ایستد، باید به سابقه رفتار اروپایی ها در قبال ایران رجوع کنیم. به طور کلی این سابقه رفتار اروپایی ها در مورد ایران، نشان دهنده چند نکته کلیدی است:
الف. در استراتژی اروپایی ها مبنی بر مهار ایران نباید تردید کرد
اینکه از نقش یک سال اخیر اروپایی ها و سخنان فدریکا موگرینی و سایر وزرای خارجه و مقامات ارشد اروپایی در دفاع از برجام، این نتیجه گرفته شود که اروپایی ها، در کنار ایران ایستاده اند، چندان موضوع دقیقی نیست. چه اینکه اروپایی ها همیشه به دنبال مهار ایران بوده اند. البته تفاوت هایی بین اروپا و آمریکا در سیاست مهار ایران وجود داشته است. آمریکا حتی در دوران روشنفکرترین رئیس جمهور خود یعنی اوباما هیچ گاه گزینه نظامی برای مهار ایران را از روی میز برنداشت، اما اروپایی ها در تلاش بوده اند از قدرت نرم خود و ارزش های اروپایی خود برای مهار ایران استفاده کنند. همیشه نقش بازیگر و پلیس خوب را بازی می کردند، ولی در عین حال مهار ایران را نیز مورد توجه قرار داده اند.
ب. اروپایی ها نگاه حقوق بشری تری نسبت به آمریکا دارند
اروپایی ها نسبت به آمریکا نگاه حقوق بشری تری دارند. برای آن ها ورود به فضای اجتماعی ایران از مطلوبیت بیشتری برخوردار است تا فشار بر تصمیمات سیاسی ایران. به همین دلیل است که تلاش می کنند دفتر نمایندگی در ایران تاسیس کنند، گفت و گوهای محرمانه و رسمی با ایران در خصوص مسائل حقوق بشری صورت دهند، جذب دانشجویان ایرانی در دانشگاه های اروپایی را تسریع بخشند، تبادل دانشجو را پی گیری کنند و به طور کلی در تلاشند تا جامعه روشنفکر ایران را به سمت خود بکشند. بنابراین اروپایی ها چشم به جامعه ایران دوخته اند و به راحتی نمی خواهند تصویر مردم را از اروپا مخدوش کنند.
ج. اروپایی ها به دنبال منطقه ای عاری از رقابت تسلیحاتی هستند
نکته دیگر نگاه منطقه ای اروپا به غرب آسیا است، اروپا به دنبال منطقه ای عارری از رقابت تسلیحاتی است. طی 5 سال اخیر اروپایی ها شدیدا با بحران مهاجران از کشورهای بحران زده مواجه بوده اند. بنابراین ثبات در منطقه برای اروپایی ها از اولویت بیشتری برخوردار است تا آمریکا. آن ها می دانند منطقه غرب آسیا هر لحظه آمادگی به وجود آوردن یک بحران بزرگ بین المللی را دارد و به دلیل نزدیکی با اروپا امکان سرایت بحران به این قاره نیز وجود دارد. بنابراین تلاش می کنند تا از الگوهای ثبات در این منطقه حمایت کرده و سیاست منطقه عاری از رقابت تسلیحاتی را دنبال کنند. یکی از دلایل حمایت اروپایی ها از برجام به همین موضوع بر می گردد. اروپا به دنبال حمایت از برجام است، چرا که تصور می کند حرکت ایران به سمت انرژی هسته ای، سایر رقبای منطقه ای را تشویق می کند که به دنبال انرژی هسته ای و حتی سلاح هسته ای بروند و همین موضوع منجر به بی ثباتی منطقه می شود، که اروپایی ها به دلیل نزدیکی جغرافیایی چندان به آن مایل نیستند.
د. ایستادن در کنار ترامپ منزلتی برای اروپا ندارد
یک موضوع نیز به عدم تمایل اروپا به چسباندن سیاست های خود به آمریکای دوران دونالد ترامپ بر می گردد. اگر چه ترامپ در چارچوب منافع ملی آمریکا حرکات هوشمندانه ای انجام داده و می دهد، اما با این حال اروپا معتقد است نگاه «فقط آمریکا»ی ترامپ سبب دوری از چندجانبه گرایی و نادیده گرفتن سایر طرف ها از جمله اروپا در موضوعات بین المللی شده است. این موضوع چندان باب میل اروپایی ها نیست. بنابراین تمایلی هم ندارند در سیاست های دونالد ترامپ در کنار آمریکا بایستند. به این دلیل است که اروپا حاضر است به هر قیمتی که شده از برجام دفاع کند. اگرچه برای ایران، برجام بدون آمریکا، سند چندان با ارزشی نیز تلقی نمی شودف چه اینکه اساسا موضوعیت این سند برای ایران، رفع تحریم های وضع شده علیه ایران، است که بخش اعظم آن ها تحریم های یک جانبه ثانویه آمریکا است، که بدون حضور این کشور در برجام و التزام به عملی کردن متن برجام، این سند نیز از موضوعیت ساقط می شود.