به گزارش مشرق، چند ساعت پس از شکست نا امید کننده 2-1 مقابل سایپا در ورزشگاه یادگار امام تبریز، مسئولان باشگاه تراکتورسازی خبر از توافق خود با اورطغرل ساغلام دادند تا سرانجام تراکتورسازی برای اولین بار در طول تاریخ خود توسط یک سرمربی ترکیه ای هدایت شود.
از همان روز نخست نام مصطفی دنیزلی به عنوان جدی ترین گزینه هدایت تراکتور مطرح شد. دوست دیرین مدیرعامل باشگاه، سردار آجرلو که در نهایت به دلیل درخواست رقم دستمزد بالا، ماجرای انتقالش منتفی شد تا بازهم پروژه حضور او با شکست مواجه شود. در شش و بش مطرح شدن نام های عجیب دیگری چون الکساندر نوری بودیم که به یک باره با اسم نه چندان آشنایی برای فوتبالسدوتان وطنی یعنی اورطغرل ساغلام مواجه شدیم. سرمربی نام آشنای فوتبال ترکیه که 20 سال جوانتر از دنیزلی بود و انگیزه های زیادی هم داشت. کسی که به عنوان یکی از 20 سرمربی اینده دار و نویدبخش از طرف مجله فوتبال انتخاب شد.
19 نوامبر 1969 بود که در شهر زونگولداک و در جوار دریای سیاه پسری متولد شد که قرار بود روزی به یکی از تاثیرگذارترین فوتبالیست های دهه 90 فوتبال ترکیه و همچنین یکی از مربی های بزرگ دهه اول قرن بیست و یکم این کشور تبدیل شود.
اورطغرل وقتی پشت لب هایش سبز شد فهمید که عاشق فوتبال است. بازی در جوانان فنرباغچه های پایه های محقق شدن رویای دیرینه اش را سفت و محکم کرد. با اینکه هیچ وقت برای زرد و آبی های فوتبال ترکیه بازی نکرد اما در تیمهای دیگر به افتخار آفرینی پرداخت. به بزرگسالان گازیانتپ اسپور پیوست و سپس به سامسون اسپور رفت و نه سال برای این تیم بازی کرد و در سال های 1991 و 1993 آنها را جزو بالانشینان فوتبال ترکیه قرار داد. درخشش با پیراهن سامسون اسپور به پوشیدن پیراهن بشیکتاش بزرگ شد. شش سال بازی در یکی از بزرگترین تیمهای ترکیه و به ثمر رساندن 103 گل در 167 بازی گواه سال های درخشان مرد سه میلیون دلاری بود. ساغلام در همین سال ها 30 بار پیراهن تیم ملی ترکیه را بر تن کرد و 11 گل هم به ثمر رساند و جزو مسافران یورو 96 هم بود.
سال 2000 به سامسون اسپور برگشت و سه سال پایانی فوتبالش را در این تیم گذراند. ساغلام ابتدا یک هافبک بود اما سپس به خط حمله رفت و سالیان سال در آنجا بازی کرد و در آخرین روزهای فوتبالش تجربه بازی در دفاع میانی را هم پشت سر گذاشت و به گفته کارشناسان ترکیه ای در همه این پست ها یک موفق تمام عیار بود.
مربیگری را هم در سامسون اسپور شروع کرد اما شروع نا امید کننده اش با این تیم و پیروزی در دو تا از 10 مسابقه ابتدایی تردیدها را درباره ادامه کارش زیاد کرد. با این حال قهرمانی با کایسری اسپور در جام اینترتوتو در سال 2006 نقطه شروعی بود برای اقای خوش تیپ.
حضور یک ساله روی نیمکت بشیکتاش مثل برق و باد گذشت و نوبت به طلایی ترین روزهای اورطغرل ساغلام رسید. زمانی که او با بورسا اسپور دست به کار بزرگی زد و بالاتر از فنرباغچه و با شکست 2-1 بشیکتاش در هفته پایانی قهرمان سوپرلیگ ترکیه در فصل 2009-2010 شد و تیمش را به مقامی رساند که در طول تاریخ در انقیاد سه تیم بزرگ استانبول بود و فقط یک بار ترابوزان اسپور توانسته بود سنت شکنی کند و حالا آنها دومین تیم از این حیث بودند.
پس از این قهرمانی روزهای پرفراز و نشیب اورطغرل از راه رسید. اسکی شهیر اسپور آن چیزی نبود که انتظارش نمی رفت و بازگشت به بورسا اسپور هم جواب نداد و 9 باخت در 14 بازی به دست آمد. در نهایت آخرین تیم پیش از تراکتورسازی، مالاتیا اسپور بود. تیمی که تازه به سوپرلیگ راه یافته بود اما ساغلام بعد از دو بازی که روی نیمکت این تیم نشست به دلیل عدم موفقیت مدیران باشگاه در عمل به تعهداتشان استعفا داد و ترجیح داد در این تیم حضور نداشته باشد.
اما تراکتور. اولین تجربه خارج از تبریز مرد پرتوقع اما آینده دار ترکیه ای. مردی که عاشق فوتبال هجومی است و دوست دارد در عین اینکه بهترین خط حمله، از آن تیمش شود کمترین گل ممکن را هم دریافت کنند. فعلا همه چیز خوب است. استقبال فوق العاده تیتی ها هم دلگرم کننده است و هم خطرناک. آنها از این استقبال های فوق العاده کم انجام نداده اند اما انتهای همه، به ناکامی و حیاکن رهاکن انجامید. باید دید اورطغرل ساغلام می تواند در سه ماه و نیم باقی مانده تا پااین فصل به همراه دستیارانش کشتی تراکتور را از منجلاب بیرون بکشد و آنها را از رده یازدهم جدول رده بندی جدا کند و به جای همیشگی اش درمیان بزرگان برگرداند. باید دید تراکتور می تواند بورسااسپور ثانی شود و سرانجام اولین قهرمانی در لیگ برتر برای پرشورها به ارمغان بیاید یا مالاتیا اسپوری در راه است؟ نباید به راحتی از کنار این مساله گذشت که ساغلام مربی پرتوقعی است و آخرین تیمش را به دلیل کمبود امکانات و نمایش بد در فصل نقل انتقالات رها کرد.