به گزارش مشرق، فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از دروغ. از بیمبالاتی مدیران فوتبالنشناس و مربیان و بازیکنان بیمعرفت، آنها که از فوتبال فقط پولش را شناختهاند و از دنیای توپ گرد و زمین چمن، فقط دیده شدن راضیشان میکند. نه عرقی، نه تعصبی و نه اندیشه آیندهنگر، هیچیک برای این دسته از فوتبالیستها و مدیران، اهمیت ندارد. آنها فقط خود را میبینند و یک قدم جلوترشان را. اگر چاهی چند قدم آن طرفتر باشد، نه تنها نمیبینند که با سرعت به سمتش میروند و خود و فوتبال را با هم نابود میکنند.
فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از دروغ. مدیران فوتبال ایران، دغدغه آینده ندارند. مدیران فوتبال دولتی ایران، میخواهند تا هستند، محبوب باشند و دیده شوند و وقتی هم رفتند، دیگر کاری به کار فوتبال و تیم و هوادارش ندارند. بدهیهای سرسامآور دو تیم بزرگ پایتخت نمونه بارز مصیبتی است که گریبان فوتبال ایران را گرفته است. هر چه هم بگوییم، فایده انگار ندارد.
فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از دروغ. فوتبال ایران، فوتبال دولتی ایران، به پل معلقی ماند که بند بندش از هم گسیخته و هر طرفش را که میگیری، طرف دیگرش در میرود و هر آن است که فرو بریزد. یک نمونهاش پیراهنقرمزهای پایتخت. هواداران پرشمار پرسپولیس بعد از آن که چند سال کابوسوار را سپری کردند و غصه خوردند و ترسیدند، نرمنرمک به ساحل آرامش میرسیدند که تیری از غیب بر قلبشان خورد. نه از غیب، البته که "غیب" با تیم محبوب تهران دشمنی ندارد، هر چه هست از خودی است.
پرسپولیس تنش زخمی است نه از شکست که از دروغ. برانکو و شاگردانش در روزگار سختی و شکست، تیم را سر پا نگه داشتند و جبر قانون لیگ که تفاضل گل را بر بازی رو در رو ترجیح میداد، جام را از آنها گرفت و به خوزستانیها داد. بعد از آن، هر طور که بود، تیم حفظ شد و قهرمانی را با شایستگی و بی حرف و حدیث تصاحب کرد اما این پایان ناملایمات پرسپولیس نبود. سرخها 15 حریف لیگ برتری را شکست دادند و جام را گرفتند اما از پشت خود و خنجر نارفیق غافل ماندند.
فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از خنجر نارفیق. آقای فوتبالیست قبلا محبوب و حالا مغضوب، به دوربین نگاه میکند و از دروغ میگوید. دروغ نمیگوید اما از دروغی میگوید که گفته و گفتهاند، دروغی که هم فوتبال ایران را بیآبرو کرد، هم پرسپولیس را محروم کرد و هم پای سیاستمداران بزرگ دو کشور را به بحثی کشاند که میشد اصلا پیش نیاید.
"خداوند ایران را دور بدارد از سه چیز؛ از دشمن، از خشکسالی و دروغ." فوتبال ایران،دشمن ندارد، برکتش هم زیاد است و هر سال، فوتبالیستهای جوان و نوجوان مستعدی معرفی میکند اما امان از دروغ. مهدی طارمی چشم در چشم دوربین، میگوید باشگاهش دروغ گفته و از او هم خواسته دروغ بگوید. این را میگوید تا عملکرد خود و باشگاهش را توجیح کند؛ عذر بدتر از گناه.
طارمی از پرسپولیس جدا شد و به ترکیه رفت، قرارداد بست و تمرین کرد اما پشیمان شد. به هر دلیلی خواست که برگردد. آن طور که خودش ادعا میکند، باشگاه و وکیلش گفتهاند که "تو بیا ما کارها را ردیف میکنیم." کارها را که نه اما دروغها را ردیف کردند. علیاکبر طاهری، مدیرعامل وقت پرسپولیس مسئول آن دروغها است مگر آن که پاسخی برایش داشته باشد. اگر او ادعای طارمی را رد میکند، باید شفاف و روشن سخن بگوید. در غیر این صورت، متهمی است که اتهامش را پذیرفته و پاسخی ندارد.
باشگاه پرسپولیس، هم قدمت دارد، هم شهرت و هم هوادار با تعصب. این همه افتخار و اسم و رسم، با یک دروغ بر باد رفت و حالا فدراسیون جهانی فوتبال، باشگاه سرخ تهران را به "عدم صداقت" میشناسد. هزینه این بیصداقتی از جیب چه کسی پرداخت میشود؟ پاسخ روشن است و تاسفبار. دولت که مالک باشگاه است، مجبور است هزینه ندانمکاری مدیرانش را بپردازد. ندانمکاری که نه، دانسته کاری کردهاند که حتی پای حسن روحانی و رجب طیب اردوغان را به ماجرا باز کرد. سخنگوی قوه قضاییه یک بار گفته بود اگر در ماجرای پرسپولیس و جریمه چند صد هزار دلاریاش، باشگاه مقصر باشد، این قوه به آن ورود میکند. قوه قضاییه که نه اما قوه مجریه ورود کرد و جریمه را حل و فصل کرد. شاید هم این میان، امتیازی به طرف ترک داده شده باشد.
از همه اینها گذشته باید از مسئولان ورزش کشور پرسید که حالا با مدیران وقت پرسپولیس و مخصوصا علیاکبر طاهری چه برخوردی صورت میدهند؟ آیا حساب و کتاب کارش را میخواهند و ریز به ریز عملکردش در قبال ماجرای ریزهاسپور را بررسی و حسابکشی میکنند یا پست دیگری به او میدهند و روی سرشان حلوا حلوایش میکنند؟ وزارت ورزش و جوانان باید در این زمینه شفافسازی کند. یکی از مدیران منصوب وزارتخانه "دروغ" گفته و دیگران را مجبور کرده که همان دروغ را تکرار کنند. جریمه این خطا، چیست؟ جریمهکننده کیست؟
فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از دروغ. طارمی میگوید به او دروغ گفتند که اگر برگردد مشکلی پیش نمیآید. طارمی میگوید باشگاه پرسپولیس به دروغ گفتند که "قرارداد طارمی با پرسپولیس قبل از قراردادش را ریزهاسپور بوده است." طارمی میگوید که طاهری از او خواسته دروغ او را تکرار کند. شاید طارمی دروغ میگوید و چنین دیالوگی بین او و طاهری صورت نگرفته است. یک طرفه به قاضی نمیرویم. اگر همه این حرفها دروغ است، یکی این وسط بیاید و راستش را بگوید.
فوتبال ایران تنش زخمی است، نه از شکست که از دروغ، دروغ، دروغ و خسته است از این همه دروغ.