به گزارش مشرق، «حسن رشوند» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
دو روز پیش آقای عراقچی با خوشحالی زایدالوصفی اعلام کرد که «این میزان اختلاف میان اروپا و امریکا به عنوان متحدان قدیمی امری بیسابقه بوده است.» این جمله اگر ناشی از اخبار و اطلاعات موثق از شکست امریکا در اتخاذ مواضع خصمانه نسبت به ایران بود، طبیعی است که در ادله اثبات آن باید در روزهای اخیر پالس مثبت و همسو با مواضع ایران و نشانگان فاصلهگیری اروپا با امریکا را شاهد میبودیم اما آنچه در کمتر از چند ساعت از سوی غرب به ایران مخابره شد، خلاف سخن و خوشبینی آقای عراقچی را نشان داد. وزیر خارجه فرانسه در مصاحبه با روزنامه لوفیگارو با وقاحت و صراحت اعلام کرد: «با ایران در خصوص مسئله موشکهای بالستیک و مسائل منطقهای مذاکراتی داشتهایم» و یا «فرانسه ایران را به دلیل موشکهای بالستیک به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت متهم کرد».
هرچند عراقچی و سخنگوی وزارت خارجه رسماً هرگونه مذاکره موشکی با غربیها را رد کردند ولی این رد نیز آنچنان محکم نبود که بتوان امیدوار بود که هیچ اتفاقی نیفتاده است، چراکه در سخنان آقایان از واژگانی استفاده شد که تردیدها را در چنین اتفاقی زیاد کرد. آنجا که آقایان دستگاه دیپلماسی گفتند اگر منظور نشستن و بر روی موضوع موشکی مذاکره کردن مطرح است که چنین اتفاقی هرگز نیفتاده است ولی اگر در روابط و دیدارهای طرفین بحث موشکی ایران مطرح شده است، ممکن است چنین مبحثی نیز توسط غربیها مطرح شده باشد.
صرفنظر از این رد و تکذیبها، به نظر میرسد جناب آقای عراقچی و دستگاه دیپلماسی ایران، حساب ویژهای روی اروپا برای تقابل با کارشکنیهای امریکا در اجرای برجام باز کرده است و حداقل چیزی که در این حساب ویژه میتوان گفت، آن است که با تیم هستهای کشورمان دچار یک اشتباه محاسباتی دیگر شده است چراکه درست یک روز پس از بیان این اظهارات از سوی رئیس تیم هستهای کشورمان، وزیر خارجه انگلیس که اتفاقاً چند هفته پیش به ایران سفر کرده بود، در گفتوگو با تیلرسون همتای امریکایی خود، از پذیرش پیشنهاد امریکا برای تشکیل کارگروهی با هدف اصلاح برجام و افزوده شده مسائل غیرهستهای به آن خبر داده است.
شاید اتخاذ مواضع همسو اروپاییها با امریکاییها برای دیپلماتهای کارکشته! ما دور از ذهن بود ولی تقریباً همه کسانی که از ابتدای انقلاب تاکنون سیاستهای غرب اعم از امریکا و اروپا را رصد کرده و در مقاطع تاریخی انقلاب شاهد به کارگیری این سیاستها علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران بودهاند، به درستی میدانستند که این یک خوشبینی کودکانه است که تصور کنیم اروپا در دشمنی با ایران، مسیر خود را از امریکا جدا کرده است، چراکه در شرایطی که در طول دوره اجرای برجام، کشورهای اروپایی نه تنها در برابر نقض عهد امریکا هیچ اقدام تقابلجویانهای را در پیش نگرفتهاند و بالعکس همصدا با رئیسجمهور امریکا، مدعی هستند که ایران قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده است، باید گفت یا تیم هستهای کشورمان و مشخصاً جناب آقای عراقچی در محاسبه رفتار اروپا و تفاوت آن با رفتار امریکا دچار خطای محاسباتی شدهاند یا تصور میکنند مأموریت آنها در برجام به اتمام رسیده و هرآنچه که اتفاق میافتد خارج از چارچوبهایی است که برجام به دنبال آن بوده است. این در حالی است که اتفاقات و موضعگیریهای روزهای اخیر اروپا نشان میدهد، اروپا گامهای عملیاتی را در پیش گرفته و اظهارات وزیر خارجه انگلیس و فرانسه و همسویی آن با سیاستهای امریکا گویای این واقعیت تلخ است.
ایکاش دستگاه دیپلماسی ما درک درستی از آنچه در صحنه این تعاملات در حال رخ دادن است، داشت تا بار دیگر خواسته یا ناخواسته در گردابی که امریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران تدارک دیدهاند، گرفتار نشویم. محاسبه رفتار دشمن چندان مشکل نیست و فقط کافی است اراده کنیم پازلهای رفتاری دشمن را فارغ از هرگونه تعلقات و خوشبینیها درکنار هم چیده و رفتار آینده او را پیشبینی کنیم. آنچنان که آن ژنرال و فرمانده ارشد روسی (یوری پالوویفسکی) در زمانی که امریکا تلاش میکرد روسها را متقاعد کند که استقرار سپر دفاع موشکی امریکا در لهستان، تهدیدی برای روسیه نیست آن مقام نظامی روس با این تمثیل زیبا به طرف امریکایی چنین گفت: «ما همسایه شما در خیابان مجاور هستیم.
پیشنهاد میکنیم که در خانه شما مین کار بگذاریم تا تروریستها را اگر قصد هجوم به خانه شما را داشته باشند نابود سازیم و برای اینکه نگرانی شما هم از بین برود هر روز به شما اطلاع میدهیم که کار چگونه پیش میرود و حتی حاضریم شما را به مراسم مینگذاری دعوت کنیم.
زمانی که کار تمام شد به شما خبر خواهیم داد، پس نگران نباشید، در خانه خود مانند گذشته زندگی کنید، چراکه ما دوست شما هستیم. البته ما خود تشخیص خواهیم داد که چه زمان باید دکمه انفجار مین را فشرد.»
طبیعی است آنچه اروپا اعم از فرانسه و انگلیس در راستای تکمیل حلقه فشار به ایران در خصوص مذاکره موشکی پس از دستیابی به اهداف خود در مذاکرات هستهای دنبال میکنند، از جنس همان مینگذاری است با این تفاوت که در اقداماتی از قبیل استقرار سپر دفاع موشکی و تقویت بنیه خود، میخواهند تجهیزات حریف را در مقابل خود ناکارآمد و بیخاصیت کنند، اما مذاکره موشکی بلایی بدتر از برجام بر سر ملت آورده و دشمن را کاملاً برای هر اقدام نظامی تجهیز و ملت ایران را برای هرگونه مقابله با خود در صورت تهدید خلع سلاح کرده است. در چنین شرایطی، جناب آقای عراقچی نمیتواند با لبخند از میزان اختلاف میان اروپا و امریکا سخن بگوید و بیتفاوت از کنار اقدامات همسوی آنها بگذرد.