به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود اورده است:
تیلرسون: برای تغییر برجام با اروپا کمیته مشترک تشکیل دادهایم
وزیر خارجه آمریکا گفت؛ کمیته مشترک آمریکا و اروپا برای اصلاح برجام کار خود را آغاز کرده است.
به گزارش رویتر، رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا گفت کارگروه رفع نقایص و ایرادهای توافق اتمی ایران، کار خود را آغاز کرده و اعضای آن ملاقات کردهاند و سعی دارند درباره تغییرات لازم و چگونگی درگیر کردن ایران برای آن تغییرات با یکدیگر به توافق برسند.
تیلرسون در پایان سفر یک هفتهای به اروپا، در ورشو، پایتخت لهستان، گفت تاکنون در این زمینه از حمایت انگلیس، فرانسه و آلمان اطمینان حاصل کرده است.
آقای تیلرسون به خبرنگاران گفت: «کارگروه تلاش خود را برای رسیدن به توافق در اصول همکاری، آغاز کردهاند. این اصول شامل چگونگی درگیر کردن ایران در مذاکرات و نیز تغییراتی است که باید انجام پذیرد.»
حرکت چراغ خاموش 3 دولت اروپایی در هماهنگی با آمریکا در حالی است که مقامات اتحادیه اروپا، به رویکرد فریبکارانه در زمینه تظاهر به پایبندی به برجام ادامه میدهند و این در حالی است که در قبال نقض سیستماتیک و پیاپی برجام، سکوت کرده و چراغ سبز به آمریکا دادهاند.
انتظار میرود وزارت خارجه به ویژه آقایان ظریف و عراقچی، موضع روشنی در زمینه هماهنگی اروپا با آمریکا برای تغییر در محتوای برجام و زدن تیر خلاص به توافق اتخاذ کنند.
گله محمدرضا عارف از شهرداری تهران
رئیس مجمع نمایندگان تهران از عملکرد شهرداری و استانداری تهران در برف شب گذشته پایتخت انتقاد کرد.
محمدرضا عارف گفت: تاسف میخورم از اقدامات شهرداری و استانداری که برای بارش متوسط برف، شهر به این وضع درآمده است.
وی افزود: متاسفانه هم اتوبانهای پایتخت و هم اتوبانهای تهران-قم و تهران-کرج بعد از بارش برف وضعیت نابسامانی پیدا کردند و مردم ساعتها در این اتوبانها معطل ماندند. ضمنا گله جدی داریم که چرا شهرداری آمادگی اولیه را برای ساماندهی معابر و برفروبی نداشت.
عارف اضافه کرد: از شب گذشته(پریشب) تاکنون تعداد زیادی درخت بر اثر سنگینی بارش برف شکسته که نشان میدهد عوامل شهرداری اقدام به برفروبی از درختها نکردهاند، ضمن اینکه شنپاشی در کوچه و خیابانهای فرعی نیز به شکل مطلوب انجام نشده است.
وی اضافه کرد: به طور جدی موضوع را از طریق استانداری و شهرداری پیگیری میکنیم تا ببینیم چرا علیرغم پیشبینیهای هواشناسی، شهر بعد از بارش برف فلج شد.
ارگان کارگزاران: گفت و گوی روحانی هیچ بهرهای برای مردم نداشت
«سؤالهای رشیدپور از رئیسجمهور، سؤال طبقات بالا بود نه طبقات پایین و به همین دلیل طبقات پایین از این مصاحبه بهرهای نبردند.»
مجله کارگزاران صدا با اشاره به گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور نوشت: رضا رشیدپور خودش علیه خودش عمل کرد، خودش باعث باختش شد. این خودش بود که روی صحنه جلوی همه خودش را دار زد. آنقدر وعده مصاحبه چالشی به مردم دادکه همه منتظر بودند سؤالات او به اندازه یک مناظره انتخاباتی غافلگیرکننده و پرحاشیه شود. او از خودش شکست خورد، از تبلیغی که برای خودش کرد. او باخت چون فقط دنبال به دست آوردن این گفتوگو بود بدون اینکه به شرایط تحقق آن فکر کند. وگرنه رشیدپور بهتر از هر کسی میدانست که چطور میشود مصاحبه شونده را گیر انداخت. او در همین برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» تندتر و صریحتر از اینها حرف میزد.
... اما از حق نباید گذشت! رضا رشیدپور دست کم در دو بخش خوب عمل کرد؛ اول اینکه به جای زبان رسمی تلویزیون که خشک و بیمزه و بیروح است تلاش کرد از واژههای همهفهم استفاده کند و جملههایش را به زبانی بگوید که مردم عادی حرف میزنند و دوم، اینکه لحنش حالت فردی مدعی را داشت که بیادب هم نبود اما جواب میخواست. این که حسن روحانی کلیگویی میکرد به رشیدپور ربط نداشت. او در بیان و لحن، به نسبت سایر گفتوگو کنندگان بهتر عمل کرد. اما کنار این ویژگیهای مثبت کولهباری از ضعفها هم وجودداشت: هر چقدر رشیدپور در لحن خوب بود در پیگری سؤالها منفعل بود. مشکل این بود که او فقط حمله میکرد، یک قدم جلو میرفت ولی دو قدم عقب میکشید. به همین خاطر هم بحثها جدلی نمیشد؛ نه مجری خواهان ادامه بحث بود نه رئیسجمهور ترجیح میداد که موضوع را بشکافد.
با این همه رشیدپور تلاش میکرد خودش را نماینده مردم جا بزند، سؤالهایی را بپرسد که برای بخشی از جامعه مهماند. خوب یا بد، رشیدپور از جایگاه یک آدم طبقه متوسط سؤال میکرد و حرفهای او برای طبقهای که توئیتر دوست دارند، حسابهای بانکی بلوکه شده دارند و اخبار ماشین هیبریدی را دنبال میکنند جذاب بود. طبقات پایینتر جامعه از این گفتوگو بهرهای نبردند چون مجری نمایندگیشان نمیکرد. چون دغدغه آنها با مجری همخوان نبود. این خوششانسی رئیسجمهور بود که چنین مجریای رو به روی او نشست وگرنه حالا جهت انتقادها نه سمت رشیدپور که به طرف او بود.
چرا اکثریت نمایندگان مجلس مخالف گران کردن بنزین هستند؟
گران کردن 50 درصدی قیمت بنزین، مدلی کمفایده و پرهزینه است و به همین دلیل، پیشنهاد دولت دراین باره، طرفداران اندکی در مجلس دارد.
روزنامه فرهیختگان در گزارشی خاطرنشان کرد: با نگاهی به اظهارات نمایندگان مجلس شورای اسلامی از طیفهای مختلف سیاسی حتی نمایندگان شاخص حامی دولت در هفتههای اخیر، بهجرات میتوان ادعا کرد که اکثریت نمایندگان مجلس مخالف پیشنهاد بنزینی دولت در قالب لایحه بودجه 97 مبنیبر افزایش قیمت این فرآورده نفتی به 1500 تومان هستند و در نتیجه، احتمال تصویب این پیشنهاد بسیار اندک است.
دولت در سال 94، سهمیهبندی بنزین را حذف و این فرآورده نفتی را تکنرخی کرد و در سالهای 95 و 96 هم قیمت بنزین را هیچتغییری نداد. خروجی این اقدامات دولت که بهشدت رنگ و بوی انتخاباتی داشت، رشد قابل توجه مصرف بنزین در سالهای 95 و بهخصوص 96 بود. بر همین اساس، رشد مصرف بنزین که در سالهای 93 و 94 حدود 1/5 تا 2 درصد بود، در سال گذشته به 5/5 درصد و در 9 ماه ابتدایی امسال به هشت درصد رسید. به همین دلیل، شاهد افزایش واردات بنزین به 12 میلیون لیتر در روز در سال گذشته و حدود 15 میلیون لیتر در هفت ماه ابتدایی امسال بودیم.
در واقع، رشد مصرف و واردات بنزین در سالهای اخیر بهگونهای بود که افزایش قیمت این فرآورده نفتی در ماههای آتی اقدامی ضروری ارزیابی میشود. با این وجود، نباید فراموش کرد که دولت نقش زیادی در افزایش رشد مصرف و واردات بنزین داشت. مدل عملکرد دولت در زمینه افزایش قیمت حاملهای انرژی بهخصوص بنزین آنقدر سیاسی و غیرکارشناسی بود که داد اقتصاددانان حامی دولت را هم درآورد.
اواخر آذر، غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد اقتصادی و یکی از حامیان دولت روحانی در کانال تلگرامی شخصیاش درباره این موضوع نوشت: «اینکه چهارسال افزایش تدریجی قیمت حاملهای انرژی را که در قانون پیشبینی شده است، اجرا نکنیم تا دوباره رای بیاوریم و بعد که خیالمان راحت شد جمع آن افزایشها را یکباره اجرا کنیم تا شوک بزرگ دیگری به پیکره نحیف اقتصاد و معیشت مردم وارد شود، یک فریبکاری مخرب است.»
مبحث دوم، مدل اصلاح قیمت بنزین است. دولت قصد دارد قیمت بنزین را بهصورت تکنرخی تا 1500 تومان افزایش دهد تا بخش اعظم درآمدهای مدنظر در تبصره 18 لایحه بودجه 97 محقق شود. با توجه به میزان فعلی مصرف بنزین، درآمد دولت از افزایش قیمت هر لیتر از این فرآورده نفتی از هزار تومان به 1500 تومان حدود 15 هزار میلیارد تومان در سال خواهد بود. این اقدام دولت، پیامدهای منفی را در پی دارد: افزایش 50 درصدی قیمت بنزین هم تورم زیادی در بخش حملونقل ایجاد میکند و هم با توجه به ویژگیهای خاص این حامل انرژی در جامعه، تورم روانی قابل توجهی را در سایر بخشهای مختلف اقتصادی ایجاد میکند.
تاثیر افزایش 50درصدی قیمت بنزین بر کنترل مصرف، محدود و موقتی بوده و بعید است بیش از یک سال به طول بینجامد. همانطور که بهرغم افزایش قیمت بنزین در سال 94، شاهد بودیم رشد دو درصدی مصرف این فرآورده نفتی در آن سال به رشد 5/5 و هشت درصدی مصرف در سالهای 95 و 96 افزایش یافت. متاسفانه در خرداد 94، سیاست موفق و کارآمد سهمیهبندی بنزین که امکان اصلاح مداوم قیمت این فرآورده نفتی با هدف کنترل مصرف آن بدون ایجاد فشار به زندگی عموم مردم را فراهم میکرد و موجب شده بود که در بازه زمانی سالهای 86 تا 93، رشد مصرف بنزین بهخوبی کنترل شود، بدون ارائه توجیه منطقی و کارشناسی توسط دولت حذف شد.
به دلیل «یارانهای بودن» قیمت بنزین (پایینتر بودن قیمت فروش آن در مقایسه با قیمت تمام شده و وارداتی) و همچنین سیستم تکنرخی موجود، هر کس بنزین بیشتری مصرف کند، از یارانه بیشتری استفاده میکند که این امر برخلاف عدالت اجتماعی و اصول مدیریت مصرف است.
با توجه به همین موضوع، بهترین روش قیمتگذاری بنزین، روشی است که کمترین یارانه به مصرف آن تعلق بگیرد و بتواند زمینه اصلاح الگوی مصرف این فرآورده نفتی را بدون ایجاد فشار به زندگی عموم مردم فراهم کند. این روش قیمتگذاری موجب کاهش میزان وابستگی کشورمان به واردات بنزین خواهد شد و تاثیرات مثبتی در زمینه تنوع سبد مصرف سوخت بخش حملونقل سبک و همچنین کاهش آلودگی هوا بر جای میگذارد. در نتیجه، ضرورت دارد دولت به جای افزایش 50 درصدی قیمت بنزین به صورت تکنرخی که روشی بسیار پرهزینه و کمفایده است، بار دیگر از سیاست سهمیهبندی بنزین بهعنوان یک سیاست غیرقیمتی موفق و کارآمد استفاده کند و بین کممصرفها و پرمصرفها تفاوت قائل شود.
فتنهگران با نظام نبودند بر نظام بودند آقای جهانگیری
معاون اول رئیسجمهور میگوید نمیتوان کسانی را که با نظام بودهاند، حذف کرد.
اسحاق جهانگیری در جلسه شورای اداری استان فارس، با بیان اینکه ما مدیران در پیشگاه خداوند و ملت باید بخاطر عملکردمان پاسخگو باشیم گفت: اگر کوتاهی و قصور و غفلت مدیران باعث رنجش مردم شده است باید طلب بخشش کنیم. ما باید بدانیم بعد از انتخابات باید برای خدمت کردن به مردم از یکدیگر سبقت بگیریم.
جهانگیری نقد و اعتراض را ثمره دموکراسی و مردمسالاری دانست و گفت: آنچه باید نگران بود این است که به جای نقد و انتقاد، نفرت و خشونت در جامعه زیاد شود، زیرا این امر آینده کشور را به مخاطره میاندازد.
معاون اول رئیسجمهور اظهار داشت: نمیتوان هیچکس و جریانی را که با نظام بودهاند حذف کرد گفت: دوران حذف سپری شده و باید با یکدیگر گفتگو کنیم، گفتگو بین جریانهای سیاسی و گفتگوی ملی بین اقوام.
درباره سخنان آقای جهانگیری گفتنی اینکه؛ اولا مشی برخی مدیران ارشد دولتی، خلاف توصیه ایشان درباره عذرخواهی نسبت به قصور و تقصیرها را نشان میدهد و گاه حتی لحن تندی و طلبکاری درقبال منتقدان یا مطالبات مشروع مردم دیده میشود.
ثانیاً ادعای پذیرش نقد و اعتراض به عنوان ثمره دموکراسی، با سخنان آقای جهانگیری در زمینه تخطئه اعتراض سپردهگذاران مالباخته و انتساب آن به رقبای انتخاباتی در تناقض است.
ثالثاً منطق نظام حذف افراد و جریانها نیست اما اگر افراد اخراجی بر جدایی از نظام و بازی در نقشه و زمین دشمن اصرار داشته باشند، آنگاه حکم مسئله فرق میکند. ملاک حال امروز افراد و جریانهاست یعنی «آنها که با نظام و انقلاب هستند» نه کسانی که به قول جهانگیری «با نظام بودهاند». فتنهگرانی که با نظام و انقلاب بودند اما در فتنههایی مانند فتنه 78 و 88 در جبهه ضدانقلاب قرار گرفتند و زیر علم «نه به جمهوری اسلامی»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «انتخابات بهانه است - اصل نظام نشانه است» ایستادند و شتر فتنه شدند و سرانجام، اوباش هتاک به ساحت امام حسین(ع) را مردمان خداجو خواندند، قطعاً از دایره نظام و انقلاب بیرونند. درواقع امثال آقای جهانگیری باید به آن جماعت تشر بزنند که چرا بادشمن همکاری کردند و با نظام درافتادند.