به گزارش مشرق، ماجرای نزاع فوتبال ایران و عربستان بر سر میزبانی باشگاه های ایرانی از تیم های عربستانی همچنان ادامه دارد.
گرچه فدراسیون فوتبال از انتقادها گاه با سکوت و گاه با اتخاذ مواضعی عبور میکند، اما ماجرای بازی با تیمهای عربستانی که دو سال است درگیر آن هستیم و حالا وارد سومین سال شده، موضوع قابل عبوری نیست. مدت کوتاهی فدراسیون فوتبال تحت هدایت کفاشیان و از آن به بعد مهدی تاج با این مسئله درگیر بوده، اما راه حلی برای خروج از این وضعیت نداشتیم. فدراسیون این بار نه با سکوت، نه با بهانه و نه با انتشار نامههای ساکت به دبیرکل کنفدراسیون فوتبال آسیا، نمیتواند این یوغ را از گردن خود باز کند. دیپلماسی ضعیف و تصمیمگیریهای اشتباه، فدراسیون فوتبال را وارد گردابی کرده که عربستانیها ساختهاند و حالا نمیتواند از آن خارج شود.
در همین رابطه بخوانید:
شکایت به فیفا سعودیها را به تهران میکشاند!
اسب عربستانیها در AFC میتازد و آنها قصد داشتند پس از ایران بازی با تیمهای قطری را هم در زمینی بیطرف برگزار کنند، اما قطریها با دیپلماسی، زور، قدرت، پول یا هر نکته دیگری که بود مانع از انجام این کار شدند و عربستانیها در پرونده با قطریها شکست خوردند. مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال و حمیدرضا آصفی مشاور او اعتقاد دارند که ماجرای ایران و قطر متفاوت است و حتی در این خصوص توضیح دادهاند که عربستان پیش از ماجرای حمله به سفارتش در ایران هم چنین درخواستی را به AFC داده بود تا بازیاش با تیمهای ایرانی در کشوری ثالث برگزار شود. یعنی AFC زمانی که حمله به سفارت صورت گرفت، بهانهای داشت برای اجرایی کردن این تصمیم.
شاید در ظاهر ماجرای عربستانیها با قطر متفاوت با ایران بود و حملهای به سفارت صورت نگرفت، اما مواردی به مراتب بدتر هم داشت. تا جایی که عربستانیها پس از بستن سفارتش در قطر، مرزهای خود را به روی قطر بست، قطریها به دلیل بسته شدن مرزها برای وارد کردن مواد غذایی دچار مشکل شدند، برای انجام پروازها به مشکل خوردند و در نهایت هم از سوی دولت عربستان تروریست معرفی شدند.
چالش سیاسی عربستان با قطر آنقدر بالا گرفت که پای اتحادیه اروپا، دولت آمریکا و سازمان ملل به آن باز شد، اما در ورزش زور عربستانیها به قطر نچربید. اگر بخواهیم واقعیت ماجرا را ببینیم، اینطور نبوده که زور قطر به عربستان چربیده باشد، بلکه زور قوانین ورزشی به عربستان چربید. جایی که در منشور المپیک اجازه داده نمیشود کوچکترین موضوع سیاسی باعث ایجاد چالش در محیط ورزش شود. جایی که تیمهای ورزشی ایران و آمریکا پس از انقلاب و تسخیر سفارت آمریکا در ایران و بسته شدن کامل آن، بارها در خاک یکدیگر روبهروی هم قرار گرفتهاند و حتی تیم ملی فوتبال ایران برای انجام بازی دوستانه با آمریکا راهی خاک این کشور شد. همه اینها تابع قانونی در ورزش است که اجازه دخالت سیاست در ورزش را نمیدهد و فیفا هم در شعارهای اصلی خود روی این مسئله تأکید دارد.
در واقع این طور میتوان گفت که شاید «شکل» مناقشه ایران و عربستان با مناقشه قطر و عربستان تفاوت داشته باشد اما از نظر «ماهوی» یکسان است و «ماهیتی» مشابه دارد، چرا که در هر دو مورد دخالت سیاست در ورزش وجود دارد. در واقع منشا درگیری و اختلاف نظر عربستان با ایران و قطر یکسان است و آن هم چیزی نیست جز سیاست.
دیپلماسی ضعیف فدراسیون فوتبال اما جایی بیشتر نمایان میشود که نه تنها نمیتواند حکم ناعادلانه AFC را لغو کند، بلکه حتی اختیار انتخاب کشور ثالث را هم ندارد. سادهترین راه لغو یا در بدترین حالت تعلیق چنین حکمی، شکایت به این تصمیم در فیفا بود. فیفا به عنوان بالاترین مرجع فوتبال در دنیا و با توجه به سیاسی شدن بازی تیمهای ایرانی و عربستانی در کشور ثالث به راحتی میتواند به این مسئله ورود کند، اما فیفا در صورتی وارد چنین مسئلهای خواهد شد که درخواستی وجود داشته باشد.
ایران، عربستان یا AFC باید درخواست رسمی از فیفا داشته باشد که مسلماً با توجه به درخواست عربستان برای بازی در کشوری ثالث هیچگاه چنین درخواستی به فیفا صورت نمیگیرد و AFC هم علیه رأیی که خودش داده، به فیفا گزارشس نمیکند و استقلال خود را زیر سؤال نمیبرد. با این حال تنها ایران میتواند اعتراض یا شکایتی را تنظیم و از فیفا درخواست کند تا به پرونده کاملاً سیاسی و رأی ناعادلانه AFC ورود پیدا کرده و باعث تعلیق و لغو این رأی شود.
فدراسیون فوتبال در این خصوص میگوید که ما مجبور به تمکین از رأی AFC هستیم، اما وقتی تمکین صورت میگیرد که شما در موضع ضعف قرار گرفته باشید و فدراسیون با چنین تصمیمی کاملاً خودش را در موضع ضعف قرار میدهد. این در حالی است که همین دخالت سیاست در ورزش باید باعث شود ما از موضعی بالا به موضوع نگاه کنیم و در موضع ضعف نباشیم.
ماجرا جایی جالب میشود که فدراسیون فوتبال مدعی شده بود ما قطر را به عنوان کشور میزبان استقلال و تراکتورسازی از الهلال و الاهلی معرفی کردهایم، در حالی که رسانههای عربی اعلام میکنند ایرانیها در عمان میزبانی خواهند کرد. جالب اینجاست فدراسیون ایران واکنشی به این مسئله نداشت و وقتی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام شد ایرانیها در عمان میزبان تیمهای عربستانی خواهند بود، سکوت فدراسیون با نامه ساکت شکست. نامهای به ونیدوز جان، دبیرکل AFC که حتی نمیتوان نام نوشدارو پس از مرگ سهراب را روی آن گذاشت.
آنچه اکنون فدراسیون فوتبال باید به آن توجه کند، این است که برای فرار از گرداب عربستانیها موضوع ایران و قطر را از هم جداسازی نکند و به این سؤال پاسخ بدهد که چرا پس از دو سال هنوز گزارش یا شکایتی رسمی به فیفا ارسال نشده است؟ چرا وقتی ماهیت درگیریها یکی و آن هم دخالت سیاست در ورزش است، سعی داریم موضوع را طوری دیگر جلوه دهیم؟ اینکه برخی اعضای فدراسیون یا اطرافیان بگویند فیفا و اینفانتینو حق را به ایران میدهند، دردی از فوتبال ما دوا نمیکند که هیچ، بلکه هر سال هزینههای زیادی را روی دست باشگاهها میگذارد. فدراسیون باید پاسخ بدهد در عمل چه کار کرده و اینکه چرا آنقدر در دیپلماسی ضعیف هستیم که حتی نمیتوانیم کشور بیطرف را خودمان انتخاب کنیم و هر سال باید در عمان از عربستانیها میزبانی، در حالی که عربستانیها هر جا که دلشان میخواهد میتوانند میزبانی کنند.