سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«طرح عاشقانه ۱۰ جاسوس» علیه مردم و نظام
«حیدر مصلحی» وزیر سابق اطلاعات، به تازگی طی مراسمی در شهر قم و در مسجد چهارمردان این شهر به فعالیتهای جاسوسی خاص در ایران اشاره کرده است.
او در بخشی از صحبتهایش در این مراسم گفته است: زمانی که در وزارت بودم پروندهای داشتیم که دستگاه جاسوسی انگلیس فردی را برای نفوذ در شخصیتی به کار گرفته بود و –این جاسوس- کاری می کرد تا افراد لایق و با عرضه وارد کار نشوند.
به گزارش خبرگزاری رسا، وی همچنین میافزاید:
پرونده دیگری در زمینه نفوذ وجود داشت که با ۱۰ واسطه کاری کرده بودند تا بین دو نفر ازدواجی صورت گیرد که از طریق آن به نتیجهای که میخواهند، برسند. [۱]
*غیر از مضامین قابل تأمل طرح شده در کلام مصلحی، ذکر این نکته هم ضروریست که مطالبه امروز مردم، تعیین تکلیف با «جواسیس اصطلاحی» نیز هست.
کسانی مثل «حسین موسویان» که هنوز هم که هنوز است برخی معتقد به جاسوس بودن او نیستند اما سرویسهای امنیتی بر این مسئله تأکید دارند.
مقولهای که میزان ورود آن به ماجرای «برجام روحانی» نیز بایستی مورد مداقّه قرار گیرد.
***
کسی که پرچم ایران را آتش زد به دنبال اصلاحطلبی و جمهوریت بود!
«عبدا... ناصری»، فعال اصلاحطلب و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان، روز یکشنبه گذشته در بخشی از یک یادداشت در روزنامه اعتماد، با اشاره به فتنه اقتصادی دیماه و آشوبهای صورت گرفته در کشور نوشته است:
«حرکت های اخیر جامعه نشان می دهد که اگر مردم در جایی هنجار شکنی کردند که آن هم منویات سیاسیای را در نظر داشتند، نشان می دهند که به دنبال وجه اصلاح طلبی انقلاب هستند. آنها به دنبال عدالت و آزادی و جمهوریتی هستند که در قانون اساسی آمده است.»
او همچنین از تأثیرگذاری گفتمان اصلاحات بر حوزه های علمیه و برخی از کانون های انتصابی و امنیتی- نظامی نیز سخن گفته است. [۲]
*اظهارات ناصری به شدت محل تأمل است و میتوان آنرا ارسال فرکانس برای همراهی اصلاحات با اغتشاشگران ارزیابی کرد!
درباره این اظهارات گفتنیهایی وجود دارد:
یکم: در هیچ فرهنگ سیاسی یک «هنجارشکن» جدی گرفته نمیشود و آرمانهای او برای کسی مهم نیست. چه اینکه هنجارشکن اساساً یا معتقد به انقلاب است که بایستی هزینههای آنرا بپردازد و یا به هیچ چیزی معتقد نیست.
در تمام این اوصاف نیز ابراز نزدیکی مشاور لیدر اصلاحطلبان به هنجارشکنان و کسانی که با هر قصد و نیتی به امنیت مردم لطمه زدند و کشور را به تعطیلی کشاندند، محل تأمل جدیست.
دوم: کسانی که در آشوبهای دیماه حضور یافتند؛ غیر از آنها که در ساعات اولیه در شهر مشهد و با مطالبه اقتصادی حضور یافته بودند؛ «مردم» نبودند.
چه اینکه مردم علیه نظام شعار نمیدهند، تجمع غیر قانونی ندارند، پرچم ایران را آتش نمیزنند، تصویر سردار سلیمانی را پاره نمیکنند و از همه مهمتر اکثریت آنها به گواه مؤسسات بینالمللی نیز طرفدار حاکمیت سیاسی ایران هستند. [۳]
و لذا مشخص نیست چرا آقای ناصری از لفظ مردم برای کسانی استفاده کرده است که هنجارشکنی کردند، یک پدر و پسر بیگناه را در خودرویشان کشتند و اموال عمومی را تخریب کردند؟
فاجعه بعدی نیز آنست که آقای ناصری اینطور میگوید که آنها به دنبال اصلاحات بودهاند.
گزارهای که بعنوان یکی از چند سند، اثبات میکند تأکید چند ساله ما در وبلاگ مشرق مبنی بر اینکه چهرههای جریان خاص، «بانیان اغتشاش» بودهاند و قصد دارند با سیاهنمایی اقتصادی مردم را به خیابان بکشانند؛ تأکید غلطی نبوده است.
سوم: آقای ناصری مدعیست این افراد سنگ و چوب بدست به دنبال عدالت و آزادی و جمهوریت بودهاند!؟
آیا واقعا قرار است برای این کذب محض هم تحلیلی ارائه شود!؟
آیا کسانی که پرچم ایران را آتش زدند، پلیس را هو کردند، عامل کشته شدن ۲۱ نفر شدند و از جانب فتنهگران نیز حمایت شدند؛ به دنبال جمهوریت یا غیره بودهاند!؟
قضاوت در این باره را به عهده مخاطبان محترم میگذاریم و مجددا تأکید میکنیم این گزارهها نشان از همراهی ناپیدایی است که اصلاحطلبان تلاش دارند با فتنه اقتصادی دیماه انجام دهند.
خاصه اینکه بر خلاف نظر عدهای که معتقدند چپها وارد فاز حمایت از اغتشاشات دیماه نشدهاند اما اسناد و تحلیلهایی وجود دارد که نشان میدهد این حرف صحیح نیست و آنها نه تنها بانیان اصلی اغتشاش بودهاند بلکه حتی آدرس «تجمع خیابانی»، «ادامه اغتشاش» و «پیکار با نظام» را هم به اغتشاشگران دادهاند.
و چهارم: اظهارات عجیب آقای ناصری و در عقبه آن ابراز همراهی اصلاحطلبان با گلایهمندی اقتصادی مردم در حالی است که همه میدانیم مسببالاسباب وضع موجود و مشکلات اقتصادی کشور اصلاحطلبان هستند که در دو دوره انتخابات ریاستجمهوری برای حمایت از رئیسجمهور روحانی سر از پا نمیشناختند.
کار آنها در این زمینه به جایی رسید که گفتند ما «فدائیان روحانی» هستیم و حتی شخص آقای ناصری هم در یک مصاحبه ویدئویی از این گفت که ما اصلاحطلبان بواسطه برجام دست محمدجواد ظریف را میبوسیم. [۴]
اکنون دقیقا چه اتفاقی افتاده است که اصلاحطلبان به جای عذرخواهی از مردم و حتی مثلا انتحار بابت وضع موجود! اما از این میگویند که معترضین و اغتشاشگران جمله به دنبال اصلاحطلبان هستند؟
***
آنچه منتجبنیا درباره فساد و حکومتداری نمیداند...
«رسول منتجبنیا»، قائم مقام حزب اعتماد ملی و از فعالان اصلاحطلب به تازگی در یک میتینگ سیاسی که خبرگزاری ایسنا متن آنرا منتشر کرد، گفته است:
«اگر بخواهیم نظام حفظ شود نباید اختلاس، دزدی و سوء استفاده از بیت المال در کشور وجود داشته باشد. این ها موریانههایی هستند که نظام را میپوسانند و از بین می برند، باید مبارزه جدی صورت گیرد.»[۵]
*مزاج حرف آقای منتجبنیا صحیح نیست چون ایشان یا نمیدانسته و یا خود را درباره این حقیقت مهم به تجاهل زده است که حتی امام معصوم نیز که شارع بایدها و نبایدها است نیز در حکومتش اختلاس و دزدی و فساد وجود داشته است.
چه اینکه فساد مالی مقامات حکومت امام مجتبی(ع) حضرتش را در مقابل معاویه به شکست ظاهری کشانید و صلح را به امام حسن(ع) تحمیل کرد.
آقای منتجبنیا این حقیقت را نگفته است که در یک محکمه حتی به خود امیرالمؤمنین علی(ع) نیز در مقابل یک یهودی ظلم شد.
و منتجبنیا متأسفانه با اینکه ملبّس به لباس روحانیت نیز هست اما شاید نمیدانسته که حمزه بطائنی کاردار مالی امام موسیبنجعفر(ع) و چهره مورد اعتمادی که شاهد معجزات امام نیز بوده و احادیث متقنی هم از وی نقل شده است؛ پس از شهادت حضرتش؛ به اموالی از امام که در اختیار داشت طمع کرد و با انکار ولایت فرزند ایشان یعنی حضرت علیبنموسی الرضا(ع) وجوه متعلق به امام کاظم(ع) را بلعید. [۶]
حتی اگر این مثالها هم وجود نداشت؛ عقل این مسئله را میداند که هرکجا که پای نفس وجود داشته باشد؛ امکان گناه نیز هست و این مسئله ربطی به حاکم جامعه ندارد.
به سخن دیگر اینکه مقولاتی مثل فساد و غیره اموری نفسانی هستند که همواره ممکنالوقوع هستند اما چیزی را که دین و عقل نمیپذیرند و سببساز نابودی نظام نیز هست؛ عدم مبارزه با فساد، نبستن راههای آن و مداهنه با آن توسط حاکم اسلامی است.
فیالواقع چیزی که سبب فروپاشی نظام میشود نه وقوع فساد که عدم مبارزه با آن است. مسئلهای که خلاف آن در کلام آقای منتجبنیا به چشم میخورد.
گفتنیست، مقام معظم رهبری چند سال قبل در اشاره به تقلّای عدهای برای مفسدنمایی از نظام اسلامی فرمودند:
«ما گفتیم با فساد مبارزه میکنیم - این یک نقطه روشن در نظام است - اما عدّهای میخواهند این را به نقطه تاریک تبدیل کنند و بگویند فساد همه جا را گرفته است. نه آقا! فساد همه جا را نگرفته است. باید با فسادِ کم هم - هر جا بود - مبارزه کرد. ممکن است روزنامهای بردارد یک مورد فساد را درشت کند؛ مگر همه جا فساد هست؟ فساد در گوشههایی وجود دارد. انسانها لغزش دارند و دچار گناه میشوند؛ باید با این گناه مبارزه کرد. ما وقتی گناهکاریم که با فساد - ولو کمِ آن - مبارزه نکنیم؛ چون گسترش پیدا خواهد کرد. مبارزه با فساد لازم است؛ اما ناامید کردن مردم که بگوییم فساد همه جا را گرفته، یک خطای واضح و ناشی از نادانی و فریبخوردگیِ کسانی است که آدم میداند خودشان آدمهای مغرضی نیستند؛ مغرضان که جای خود دارند» [۷]
***
1_http://www.rasanews.ir/detail/news/553624/14
2_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3702230
3_http://fna.ir/a3ung2
4_http://www.farsnews.com/MediaDisplay.aspx?nn=13960621001310
5_https://www.isna.ir/news/96111608985/
6_https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/4191/26645
7_http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3130