به گزارش مشرق، «سید رحیم نعمتی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
هربرت مکمستر، مشاور امنیت ملی امریکا، به ترکیه رفته تا اولین مقام عالیرتبه امریکایی باشد که بعد از شروع عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه به نام شاخه زیتون، به این کشور رفته است. او با ابراهیم کالین، سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه، دیدار داشته و گفته میشود که این دو با بررسی نکات منفی در روابط دوجانبه و راههای مبارزه مشترک با تروریسم، مشارکت استراتژیک بلندمدت بین دو کشور را بررسی کردهاند.
این نکاتی است که در مورد جلسه این دو گفته شده و بیانیه کاخ سفید هم حکایت از همین موضوعات دارد اما روشن است که دو کشور به نقطهای از تقابل رسیدهاند که دستکم امریکاییها از وخیمتر شدن روابط بین دو کشور نگران شدهاند و برای همین هم مکمستر را به ترکیه فرستادهاند.
نفر بعدی رکس تیلرسون، وزیر خارجه امریکا است که قرار است در یک سفر دورهای به خاورمیانه سری هم به ترکیه بزند اما از قبل گفته شده بود که او کار چندان راحتی در ترکیه نخواهد داشت. این پیشبینی با سخنان مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه، در کنفرانسی با حضور وزرای خارجه کشورهای آفریقایی در استانبول تأیید شده چرا که او با نوعی خط و نشان کشیدن برای تیلرسون پیشاپیش از او استقبال کرده و گفته: «یا روابطمان را با امریکا بهتر میکنیم، یا به طور کامل به آن پایان میدهیم.»
معلوم است که این میزان از شدت کلامی چاووشاوغلو نه در عرف دیپلماتیک معمول است و نه امریکاییها آن را چندان جدی میگیرند اما هر چه که باشد، او با این تهدید به امریکاییها پیام روشنی داده مبنی بر اینکه حمایت آنها از نیروهای مسلح کرد سوریه مشهور به یگانهای مدافع خلق و سازمان فتو، وابسته به فتحالله گولن، دیگر برای آنکارا قابل تحمل نیست و احتمال دارد عطای روابط با واشنگتن را به لقایش ببخشد.
او حتی امریکا را متهم میکند که اجازه میدهد داعش در جبهههای کوچکی در مجاورت مرز عراق و سوریه باقی بماند تا به این بهانه از یگانهای مدافع خلق حمایت کند و علاوه بر این، به آزاد شدن اعضای داعش از زندانهای عفرین اشاره کرده که به همان جبههها فرستاده شدهاند. چه این اتهام و مستندات چاووشاوغلو صحت داشته باشد یا نه، یک نکته روشن است و آن از بین رفتن اعتماد به امریکا است که حالا چاووشاوغلو این موضوع را به صراحت میگوید و از امریکاییها میخواهد برای احیای این اعتماد کاری بکنند.
روشن است که منظور چاووشاغلو از احیای اعتماد از دست رفته مربوط به قطع حمایت امریکا از یگانهای مدافع خلق و سازمان فتو میشود که در حال حاضر، قطع حمایت از یگانهای مدافع خلق برای آنکارا اولویت بیشتری دارد و تنها مسئله در این است که امریکا تا چه حد حاضر به قبول این شروط ترکیه است. از دیدار مکمستر با ابراهیم کالین چنین برمیآید که دیدار این دو بیشتر در حد توجیهی بوده بدون اینکه برنامه یا طرح مشخصی برای از بین رفتن نقاط منفی در روابط دو کشور در کار باشد که در این صورت، امریکا جدای از این نوع ملاقاتهای سیاسی حاضر به برداشتن گام عملی برای قبول درخواستهای ترکیه نیست.
همین قالب هم برای دیدارهای تیلرسون در آنکارا قابل پیشبینی است و او به آنکارا میآید تا اینکه یا از میزان عصبانیت طرف ترکیهای بکاهد یا با طرح مسائلی مثل بازداشت تانر کیلیچ، رئیس سازمان عفو بینالملل در ترکیه، از طرف ترکیهای باجخواهی کند. در هر صورت، او هیچ برنامه یا حتی قولی در مورد قطع حمایت از یگانهای مدافع خلق نمیتواند بدهد چرا که حمایت از این نیروها برای امریکا مبدل به راهبرد اصلی این کشور در سوریه شده و اگر به درخواست ترکیه پاسخ مثبت بدهد و در مورد حمایت از این نیروها حتی یک گام به عقب بردارد، دیگر جای پایی در سوریه نخواهد داشت.
مکمستر و تیلرسون با این وضعیت است که فقط برای مانور سیاسی و حفظ روابط با ترکیه به این کشور میروند و حالا با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و چاووشاوغلو است که در این نقطه حساس از تقابل با امریکا حاضر به برداشتن گامی به جلو هستند و دست کم اگر نمیتوانند روابط با امریکا را به طور کامل قطع کنند، آن را به پایینترین میزان برسانند تا امریکاییها جدی بودن آنکارا را متوجه بشوند یا اینکه کار را تنها با همین لفاظی سیاسی ادامه بدهند در حالی که امریکا حمایتش را از یگانهای مدافع خلق ادامه میدهد و تهدید امنیتی در جنوب ترکیه را تقویت میکند.