به گزارش مشرق، حمیدرضا حاجی بابایی نماینده و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در مورد حذف مدارس سمپاد نوشت:
رویکرد شعار گونه بازگشت نشاط به دوره ابتدایی، بهانهای شده است برای تاختن به دوره متوسطه اول و حذف مدارس سمپاد، این طرح در حالی ارائه می شود که گفته شده حتی پیش نویس دستورالعمل آزمون سال 1397 نوشته شده و در مستند سازی وزارت آموزش وپرورش در انتظار طی مراحل قانونی بود.
از سوی دیگر بازنگری شده آیین نامه مدارس استعدادهای درخشان شورای عالی آموزش و پرورش مصوب و در انتظار امضای رئیس جمهور بود،که در برابر دیدگان متحیر فرهنگیان ودانش آموزان به یک باره صحبت مصوبه شورای عالی آموزش وپرورش درخصوص حذف مدارس سمپاد در فضای تعلیم تربیت کشور پیچید.
در واقع در تصمیمی خلق الساعه به بهانه حذف آزمونها در دوره ابتدایی مدارس دوره متوسطه اول حذف می شود، پس از این مصوبه همه مدیران ارشد آموزش و پرورش از بازگشت شادی به دوره ابتدایی اظهار خوشحالی کردن و از دوره متوسطه اول کمتر صحبت شد، ظاهرا به ظن برنامه ریزان دوره ابتدایی تنها قاتل نشاط در دوره ابتدایی مدارس استعدادهای درخشان در متوسطه اول بودند، جالب است این موضوع از سوی کسانی مطرح می شود که تا دیروز ارزشیابی توصیفی را زیر سوال می بردند و فریاد می زدند، دانش آموزان را بی مسئولیت تربیت می کنید؟
آیا ارزشیابی توصیفی درست اجرا می شود؟ آیا به ارزشیابی های فرایند محور و نتیجه محور که برای سطوح مختلف آموزش ابتدایی به روشنی در سند تحول بنیادین در آموزش وپرورش( که با صدها پشتوانه پژوهشی و ده ها فراتحلیل موضوع های مختلف مبتلا به آموزش وپرورش تدوین شده است)، آمده است؛ به گونه ای علمی توجه می شود؟ چه اهتمامی برای اجرای صحیح آن صورت گرفته است؟ آیا نظارت شده است در بهترین مدارس کشور هنوز نمره در پای ورق امتحان دانش آموزان خودنمایی می کند؟ آیا برنامه های امتحانی دوره ابتدایی را در دست والدین مشاهده نمی کنید؟مگر قرار نبود، نه نمره و نه امتحان ونه برنامه امتحانی،هیچکدام نباشد؟
اما آیا تنها آزمونی که در دوره ابتدایی اجرا می شود آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان است، کدام پژوهش علمی نشان داده است که تنها مولفه حذف نشاط و اولی ترین آن آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان است،حتی در خوشبینانه ترین حالت که جشن نشاط دوره ابتدایی را بگیریم،باید به جای پاک کردن صورت مساله به حل مساله پرداخته می شد، به جای ریشه کن کردن درخت مدارس سمپاد، شاخ و برگ آن هرس میشد، اگر هدف نشاط دانش آموزان ابتدایی بود، باید با مطالعات تطبیقی و انجام چندین پژوهش علمی و فراتحلیلهای متعدد، در بطن آموزش وپرورش ایران طرح جایگزین آزمون برای شناخت و هدایت استعداد ارایه می شد، ظاهرا طرح شهاب پر رنگ شده است، کدام پژوهش علمی نشان داده است این طرح در شناسایی استعدادها و پرورش آن موثر بوده است، نتایج کدام پژوهش نشان داده است در فلان مدرسه روستایی پس از اجرای شهاب استعدادهای دانش آموزان هدایت شده است؛ آزمون هوش چندگانه گاردنر که مبنای اجرای طرح شهاب است ،کی در جامعه ایرانی برای فرهنگهای مختلف نرم کشوری شده است.
آیا آزمون پنج گزینه ای گاردنر در شهاب در ردیف آزمونها قرار نمی گیرد که قرار است در دوره ابتدایی قرار است اجرا شود،آیا هوش های چندگانه قطعه قطعه کردن شخصیت یکپارچه دانش آموزان نیست،نکته ای که برای حذف سمپاد به آن اشاره می شود،رشد تک بعدی دانش آموزان است با کدام پژوهش علمی به این نتیجه رسیده اید؟ واگر به فرض محال چندین تحلیل وفراتحلیل این در دست دارید که این موضوع را اثبات می کند.
مقصر این حادثه کیست ایا جز سیستم آموزش وپرورش است که نتوانسته است جز رویکرد توجه به رشدعلمی برای رشد ابعاد دیگر رشد شخصیتی دانش آموزان و ایجاد جاذبه برای فعالیتهایی که به رشد سایرابعاد شخصیت منجر می شود برنامه ریزی کند،آیا در طرح شهاب و آزمون شناخت استعداد در این طرح تنها به یکی از ابعاد هوش پراخته نخواهد شد،آیا بازار کلاسهای کنکور به بازار کلاسهای آموزش ریاضی و موسیقی و گویندگی و جنبه های مختلف هوش گاردنر که هر روز هم یک مولفه جدید به آن اضافه می شود تبدیل نخواهد شد؟ابهامات و سئوالهای فراوان ذهن معلمان و والدین را به خود مشغول کرده است که باید آموزش وپرورش به آن پاسخ گوید.