سرویس فرهنگ و هنر مشرق – آنتن سیما، هرازگاهی با "حاشیه" گره میخورد و منحصر به مدیر خاصی نیست. یکبار با «سرزمین کهن» کمال تبریزی، بار دیگر با «پایتخت» سیروس مقدم و حالا هم نوبت به «ستارخان» محمدرضا ورزی رسید. در چند سال اخیر بارها شاهد موجی از اعتراضهای مردمی و واکنشهای نمایندگان مجلس بر "سیما" و سریالهای تلویزیون بودیم که همواره به دنبال تخریب چهره رسانه ملی و عذرخواهی کارگردان و مدیران شبکهها و در ادامه هم عذرخواهی رئیس سازمان صداوسیما بودهاند.
اگر به گذشته نه چندان دور صداوسیما نیم نگاهی داشته باشیم؛ نشانههای این برخوردهای سلیقهای مردم نسبت به سریالها و برنامههای تلویزیون را میتوان در آثاری مانند: «سرزمین کهن» کمال تبریزی در سال 92، «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم در سال 93 و همچنین برنامه «عموهای فتیله» در سال 94 و همینطور «در حاشیه» و اعتراض جامعه پزشکی از مهران مدیری و سازمان صداوسیما را دید که با موجی از اعتراضات مردمی و نمایندگان مجلس همراه بوده است و این عده نسبت به ادبیات بکار گرفته شده در این آثار، تمسخر و هجو موجود، انعکاس نادرست سنتها و آداب و رسومها و ناآشنایی تولیدکنندگان با فرهنگ استانها و جامعه پزشکی اعتراض داشته و خواهان توقف پخش آنها میشدند.
بیشتر بخوانید:
زمان پخش «سرزمین مادری» در دستان نمایندگان بختیاری مجلس
حالا و پس از آن دوران و سریالها، نوبت به سریال «ستارخان» به کارگردانی محمدرضا ورزی رسید که روایتی تاریخی از دلاوریها و پایمردیهای ستارخان و همراهان او را به نمایش کشید و به زندگی این بزرگ مرد تاریخ ایران پرداخت و در ۱۰ قسمت ۵۰ دقیقهای روایتی از سال های پایانی زندگی این سردار بزرگ را به تصویر کشید. سریالی که در زمان پخش خود هیچ اعتراضی نداشته و واکنش منفی نسبت به آن نداشتند اما با پایان یافتن پخش سریال «ستارخان» گویا موجی از اعتراضات به سوی رسانه ملی و حتی رئیس سامان صداوسیما سرازیر شده است که یکی از آنها "مجمع دانش آموختگان و دانشجویان الیگودرزی دانشگاههای تهران" بوده که نسبت به حواشی اخیر سریال «ستارخان» در صدا و سیما با صدور بیانیه ای واکنش نشان دادند. پس از آن موج این اعتراضات به نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید و آنها نیز اعتراض خود را نسبت به پرداخت ضعیف این سریال و تنها نسبت به چند "دیالوگ" آن ابراز کردند با این تفاوت که مخاطب نمایندگان رئیس سازمان صداوسیما و شخص علی عسکری بوده است.
این اعتراضات نه تنها برای رسانه ملی و نمایندگان مجلس تازگی نداشته است بلکه همچون سالیان گذشته تنها به دنبال عذرخواهی رئیس سازمان صداوسیما و برخورد قاطع با عوامل توهین کننده به قومیتها بودند.
اما این که سریال یا مستندی با هدف آشنایی نسلهای جوان و روشنگری دوران تاریخی ساخته میشود و یا در ژانر کمدی با نقد صنف دیگری مجموعهای به تولید میرسد و یا اینکه با لهجه و گویش استانی دیگر اثری به تولید میرسد، همه در انتظار آغاز موج اعتراض به آن کارگردان و رسانه ملی باشند کار درستی به نظر نمیرسد و باید بتوانیم ظرفیت نقد و انتقاد را در خود بالا ببریم و با تماشای آن اثر ویژه به محتوای موضوع اصلی توجه شود.
اینکه نمایندگان مجلس در برهههای مختلف وقایع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عملکرد روشنی از خود نشان نداده و بسیاری از وظایف اصلی خود را فراموش میکنند و در بزنگاههای حساس و استراژیکی به سایه پناه میبرند اما همواره زبان نقد و انتقاد به رسانه ملی آنها جریان دارد این تصور شکل میگیرد که دیواری کوتاهتر از سازمان صداوسیما که تولیدات آنها برای کشور و جامعه سودمند است پیدا نمیکنند و برای رهایی از وظیفه اصلی خود آن را سیبل مقاصد سیاسی خود میکنند.
در هیچ جای دنیا دیده نشده که جواب "نقد و شوخی"، "توهین و تهدید" باشد اما این تصور ایجاد شده که هر جا انتقاد و یا راهکاری برای بهبود وضعیت امروز جامعه مطرح شود، از ابزار تهدید برای خاموش کردن صدای حق آن هم در صداوسیما استفاده شود. صداوسیمایی که با بودجه حداقلی خود به دنبال تولید محصولات فرهنگی فاخر در قالب ساخت سریالهای ارزشی بوده و تمام تلاش و توان خود را در نمایش قهرمانان ملی و بومی به خرج داده، نباید اینگونه مورد حمله و انتقاد مردم و مسئولین قرار بگیرد و به صورت پیوسته و آهسته طعم تلخ گس حاشیه را بچشد.
دیالوگ «چکمههای سردارمه؛ هر روز صبح به یاد سردار ستارخان این چکمهها رو تمیز میکنم. چون شریفی پاشنههای مردانگی رو به زمین میکوبید؛ این چکمهها راه میرفت تا مردم آسوده سر به بالین بزارن؛ روز را شب کنند و شب را روز ...» بیانگر افتخار به قهرمانی یک انسان مجاهد و رزمنده کشور است و هیچ گاه به نظر نمیآید که توهینی برای مردم غیور و خودساخته لر شده باشد که نیاز به واکنشهای تند و تیز اعتراضات نمایندگان همراه باشد.