به گزارش مشرق، تحولات منطقه ای و بین المللی در سال های اخیر بسیار سریع و غیرقابل پیش بینی در جریان هستند و فراز و نشیب های زیادی در روند معادلات به چشم می خورد، بازیگران منطقه ای و بین المللی و البته بازیگران نوینی همچون گروهک های تروریستی هر یک به دنبال منافع خود قسمتی از پازل معادلات شده اند و تلاش می کنند روند حوادث را به سمتی سوق دهند که منافع آنها تامین شود.
قاسمی از ابلاغ دستورالعمل هایی در زمینه اقتصاد مقاومتی به نمایندگان وزارت امور خارجه خبر داد و گفت: با توجه به سیاست های اقتصاد مقاومتی که تعیین شده بود، دستورالعمل هایی برای تمام نمایندگان خود در کشورهای مختلف صادر کردیم که هدف آن کمک به توسعه صادرات غیرنفتی، جذب سرمایه گذاری خارجی و استفاده از تکنولوژی های نوین بود. در واقع اینها سرفصل دستورالعمل های دولت، وزارت امور خارجه و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران به حساب می آیند.
وی افزود: به هر حال بحث مسائل اقتصادی هم قطعا مسائل یک روزه و یک شبه نیست، شما زمانی که مذاکرات را آغاز می کنید و زمینه را برای مذاکره آماده کنید تا زمانی که مذاکرات انجام شود، هیئت های کارشناسی آماده شوند، روی سوژه یا پروژه مشخص کار شود، ممکن است ماه ها و حتی یکی دو سال طول بکشد تا به فرآیند تفاهمات و یادداشت تفاهم برسد و در نتیجه تبدیل به قرارداد شود.
سخنگوی وزارت امور خارجه خاطر نشان کرد: ما بسیاری از این اقدامات را انجام دادیم، بخش هایی به نتیجه رسیده و بخش هایی نزدیک به نتیجه است و برخی دیگر در بعضی از کشورها باید بعد از مذاکرات لازم به ثمر برسد. با بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی مثل ژاپن، کره، هند، ایتالیا، اسپانیا و به خصوص فرانسه یک سری مسائل را دنبال کردیم که در حوزه های مالی بخشی از کارها انجام شده و بخش دیگر هم تا مرحله تفاهمات انجام شده، مستندات امضا شده و قرار است اجرایی شود.
قاسمی با اشاره به تفاهم نامه های اخیر ایران با سایر کشورها در زمینه های اقتصادی نیز اظهار داشت: تفاهم نامه اخیر که با ایتالیا انجام شد، تفاهم نامه ۱۰ میلیاردی با کشور کره و یا با ژاپن مثال هایی است که ما با آنها تفاهم نامه های اولیه داریم و نهایتاً در مرحله اول و اجرا باید شرایطی فراهم شود تا بنگاه ها و بانک ها بتوانند با هم صحبت کنند و از این ظرفیت و فضایی که به وجود آمده استفاده لازم را ببرند که همانطور که گفتم بحث اقتصادی بحث زمان بری است.
سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه برخی از معاندان نظام در فضاسازی هایی که معمولاً ایجاد می کنند، می گویند چرا ایران هزینه هایی که می تواند برای حل مشکلات مردم خود داشته باشد را در منطقه و برای حمایت از ملت های مظلوم منطقه صرف می کند؟ آیا حمایت های ایران از مردم مظلوم به خصوص در منطقه به معیشت مردم در داخل کشور ضربه می زند؟ گفت: این موضوعات را نمی توان به صورت خرد تحلیل و بررسی کرد، از نگاه کلان هر تحولی که در منطقه، در کشورهای همسایه و کشورهای پیرامونی شما اتفاق می افتد که می تواند منجر به ضرر و زیان، آسیب و تأثیرگذاری بر امنیت و ثبات و حتی توسعه اقتصادی و آرامش شما شود، مسئله مردم ایران و مسئله داخلی کشور به حساب می آید.
وی افزود: ما اگر در سوریه حضور داریم به درخواست دولت آن کشور است. در سوریه اتفاقاتی افتاد که قدرت های خارجی در آن نقش داشتند، سوریه را هدف قرار دادند که البته آن هدف ابتدایی بود و می خواستند در مرحله بعدی عراق و بعد از آن ایران را مورد تهاجم قرار دهند که نتیجه اش بی ثباتی و ناامنی در ایران بود.
قاسمی اضافه کرد: همینطور حضور مستشاری ایران در عراق که یک دموکراسی نوپا را تجربه می کند و از مصائب و مسائل بسیاری به خاطر دخالت بیگانگان برخوردار بود و از ثبات و امنیت کافی هم برخوردار نبود و از طرفی گروه های تروریستی هم در آنجا مأوا گرفته بودند، امر لازم دیگری بود که انجام شد و این کمک های ایران به دو کشور همسایه قطعاً هزینه هایی هم در بُعد مادی و هم معنوی بر ما تحمیل کرده است.
سخنگوی وزارت خارجه گفت: ما قطعاً به ثبات و امنیت جهان کمک شایانی کردیم و اگر امروز جهانیان به صورت کامل و جامع از ایران قدردانی نکنند در آینده ای نه چندان دور، قدردان ایران در راه مبارزه با تروریسم خواهند بود.
قاسمی همچنین در مورد آینده برجام نیز گفت: برجام قطعا همه چیز ما نیست، بلکه حاصل نتایج مذاکرات هسته ای ایران در بُعد هسته ای است. ما آن را مبحث تمام شده می دانیم و فکر می کنیم تحت هیچ شرایطی امکان بازنگری، مطالعه و مذاکره مجدد، کم یا اضافه کردن بندی به آن مجموعه تفاهمات وجود ندارد در واقع یک نقطه پایان بر مذاکرات هسته ای است و نمی توانیم فصل جدیدی را باز کنیم.
وی افزود: امروز ما می بینیم که اعتماد به دولت آمریکا در سطح جهان بسیار کاهش پیدا کرده و چهره آقای ترامپ، چهره ای است که صرفاً به عنوان یک دلال و سوداگر و یا در یک عبارت زیبا یک تاجر خوب و یا تاجری که صرفاً با دلار سر و کار دارد، شناخته می شود نه سیاستمداری که به دنبال صلح و امنیت جهانی است.
سخنگوی وزارت امور خارجه با بیان اینکه هیچگونه مذاکره موشکی و دفاعی نخواهیم داشت، تصریح کرد: در خصوص مسائل موشکی و دفاعی که در ایران راجع به آن زیاد صحبت شده مثل همه کشورهای دیگر ایران به عنوان یک کشور مستقل به کسی اجازه دخالت در موضوعات داخلی و سیاست های داخلی و موشکی آن نخواهد داد، ما براساس تعالیم ایرانی اسلامی و تجربه های خود آموخته ایم که از یک جا چندین بار گزیده نشویم.
قاسمی با اشاره به ۸ سال جنگ تحمیلی گفت: ما جنگ تحمیلی را داشته ایم و می دانیم که اگر از توانایی لازم دفاعی برخوردار بودیم و شرایط خاصی بر ما حاکم نبود قطعاً فرد دیوانه ای مانند صدام نمی توانست به ما حمله کند و ۸ سال ما را درگیر یک جنگ خانمان سوز کند. بنابراین ما بر توانمندی خود خواهیم ایستاد و به دیگران اجازه نخواهیم داد فکر تجاوز به ایرانی که از ثروت های بسیار و خدادادی برخوردار است را داشته باشند.
وی در ادامه گفتگو نیز به تحلیل وضعیت عربستان در منطقه به خصوص در مورد یمن پرداخت و گفت: عربستان در خصوص یمن تصور می کرد که این هدف برای آنها ظرف چند هفته قابل حصول است و می توانند آن را کاملاً تصرف کند، اما امروز که دیگر می داند نمی تواند موفق شود و در باتلاق آن کشور گرفتار شده، به دنبال یک دشمن فرضی است و تصور می کند که اگر یمن شکست نمی خورد و یا به زانو در نمی آید حتما کسانی هستند که به او کمک می کنند و نهایتاً بحث موشک های یمن را به ایران منتسب می کند که امری کاملاً دروغ و بی ربط است.
سخنگوی وزارت امور خارجه با تأکید بر اینکه روزی خواهد رسید که عربستان با یک شکست مفتضحانه یمن را هم ترک خواهد کرد، تصریح کرد: دربحث سوریه و عراق هم دولت های ملی حاکمند و ایران نقش مثبتی تا کنون داشته و کمک کرده که دولت های ملی و دولت های مستقر در این کشورها در برابر تروریسم ایستادگی کنند و بتواند روی پای خودشان بایستند و لذا این بحث نفوذ هم یک بحث بی ربطی است که هر که آن را مطرح کند بیراهه را به جای راه انتخاب کرده است.
مشروح گفتگو با بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه را در زیر می خوانید:
اقدامات دستگاه سیاست خارجی را در کمک به رونق اقتصاد کشور و پیشبرد سیاست های ابلاغی اقتصادی مقاومتی را در دولت های یازدهم و دوازهم چگونه ارزیابی می کنید؟
وزارت خارجه ما هم مانند وزارت خارجه کشورهای دیگر، نهاد و سازمانی است که به عنوان یک پل بین تمام سازمان ها و نهادها اعم از فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، بازرگانی و صنعتی و دیگر حوزه ها با دولت های خارجی و نهادهای مشابه خارجی، کار خود را انجام می دهد و باید هم این کار را انجام بدهد. بحث وظایف اقتصادی وزارت امور خارجه چه در ایران و چه در خارج از ایران، بحث جدیدی نیست.
البته می توان تفکیکی برای کشورهایی که سیستم متمرکز دارند و داشتند، قائل شد. کشورهایی که اقتصادشان کاملا دولتی بوده و همه چیز زیر نظر وزارتخانه ها انجام می شده با اقتصاد کشورهایی که آزاد هستند و خود بنگاه ها، موسسات و صنایع به راحتی می توانند با دیگر مراکز اقتصادی و تجاری دنیا ارتباط داشته باشند. بنده فکر می کنم در طول دوران بعد از انقلاب، وزارت امور خارجه در حوزه اقتصادی همیشه حضور فعال داشته و تلاش های خود را انجام داده است.
تا قبل از تغییر ساختار هم سفارتخانه های ما در بخش اقتصادی فعال بودند و بسته به نوع، توان و ظرفیت هایی که آن کشور می توانسته برای ما داشته باشد، ما تلاش می کردیم همکاری هایی میان دو کشور شکل بگیرد.
اقتصاد خارجی ما در مقاطعی با رونق بیشتری همراه بوده و در مقاطعی خاص مثل تحریم از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نبوده است. تا قبل از تغییر ساختار، بخش اقتصادی ما زیر نظر قائم مقام وزیر فعال بوده و نهایتاً در دولت دوازدهم با توجه به گرایشی که به شرایط جدید جهانی، بینالمللی و منطقه ای، معیشتی، اقتصادی و کمک به توان ملی ایران وجود داشته سعی شد این پتانسیل و ظرفیت در وزارت امور خارجه کیفی تر شود و تخصصی تر با آن برخورد شود.
در ساختار جدید پیش بینی شد که یک معاونت اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی تشکیل شود که در مراحل نهایی آن هستیم. فرد مسئول مشخص شده ولی کار خود را شروع نکرده و امیدواریم در اواسط اسفندماه وی بتواند کار را آغاز کند، لذا الان نمی توان برای معاونت دیپلماسی اقتصادی در ساختار جدید کارنامه ای را تعریف کرد.
در بحث دولت یازدهم و دوازدهم و با توجه به شرایط کشور بعد از برداشتن تحریم ها و بحث برجام که توانست گشایش هایی در حوزه اقتصادی برای ما باز کند، وزارت امور خارجه و سفارتخانه ها در حوزه اقتصادی دست و بال بازتری پیدا کردند و با توجه به اراده ای که در سیاست های اعلامی دولت هم مطرح شده بود برای فعالیت های اقتصادی و کار بازرگانی خارجی وزارت امور خارجه سعی کرد با توان بیشتری به این حوزه ورود کند.
تعدادی از سفرای ما در دولت یازدهم افرادی هستند که تحصیلات اقتصادی دارند، به مسائل اقتصادی آشنا بودند و نهایتاً ما توانستیم در بسیاری از کشورهایی که استعداد همکاری اقتصادی داشتند قدم هایی را در ارتقاء روابط اقتصادی ایران، بازرگانی و صنعتی خودمان برداریم.
با توجه به سیاست های اقتصاد مقاومتی که تعیین شده بود، دستورالعمل هایی برای تمام نمایندگان خود در کشورهای مختلف صادر کردیم که هدف آن کمک به توسعه صادرات غیرنفتی، جذب سرمایه گذاری خارجی و استفاده از تکنولوژی های نوین بود. در واقع اینها سرفصل دستورالعمل های دولت، وزارت امور خارجه و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران به حساب می آیند.
البته ما بحث نفت را از گذشته داشتیم و تلاش های خوبی را برای اینکه بتوانیم زمینه لازم برای جذب مجدد بازارهایی را که از دست داده بودیم و در آنها حضور پیدا کنیم را داشته ایم. همچنین جذب شرکت های بزرگ نفتی برای حضور و سرمایه گذاری در ایران که مقدماتی از آن را باید وزارت امور خارجه و بخش عمده دیگر آن را وزارت نفت فراهم می کرد هم جزئی از این برنامه ها بود.
با توجه به سیاست های اقتصاد مقاومتی که تعیین شده بود، دستورالعمل هایی برای تمام نمایندگان خود در کشورهای مختلف صادر کردیم که هدف آن کمک به توسعه صادرات غیرنفتی، جذب سرمایه گذاری خارجی و استفاده از تکنولوژی های نوین بود
به هر حال بحث مسائل اقتصادی هم قطعا مسائل یک روزه و یک شبه نیست، شما زمانی که مذاکرات را آغاز می کنید و زمینه را برای مذاکره آماده کنید تا زمانی که مذاکرات انجام شود، هیئت های کارشناسی آماده شوند، روی سوژه یا پروژه مشخص کار شود، ممکن است ماه ها و حتی یکی دو سال طول بکشد تا به فرآیند تفاهمات و یادداشت تفاهم برسد و در نتیجه تبدیل به قرارداد شود.
ما بسیاری از این اقدامات را انجام دادیم، بخش هایی به نتیجه رسیده و بخش هایی نزدیک به نتیجه است و برخی دیگر در بعضی از کشورها باید بعد از مذاکرات لازم به ثمر برسد. با بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی مثل ژاپن، کره، هند، ایتالیا، اسپانیا و به خصوص فرانسه یک سری مسائل را دنبال کردیم که در حوزه های مالی بخشی از کارها انجام شده و بخش دیگر هم تا مرحله تفاهمات انجام شده، مستندات امضا شده و قرار است اجرایی شود.
تفاهم نامه اخیر که با ایتالیا انجام شد، تفاهم نامه ۱۰ میلیاردی با کشور کره و یا با ژاپن مثال هایی است که ما با آنها تفاهم نامه های اولیه داریم و نهایتاً در مرحله اول و اجرا باید شرایطی فراهم شود تا بنگاه ها و بانک ها بتوانند با هم صحبت کنند و از این ظرفیت و فضایی که به وجود آمده استفاده لازم را ببرند که همانطور که گفتم بحث اقتصادی بحث زمان بری است.
با توجه به اینکه بخشی از اقدامات صورت گرفته است، به نظر شما مردم و بازار کسب و کار چه زمانی اثر مذاکرات اقتصادی شما را با سایر کشورها احساس خواهند کرد؟
کشور به کشور متفاوت است و بهتر است تفکیکی قائل شویم. زمانی که طرف شما کشورهای صنعتی و پیشرفته تر هستند که می توانند برای شما سرمایه، تسهیلات مالی بیاورند و تکنولوژی در اختیار شما بگذارند مثل فرانسه، ایتالیا، ژاپن و کره، اینها یک مقوله است، یعنی تسهیلات بانکی آنها بعد از اراده سیاسی بسیار مهم است که امکان آن را داشته باشند و فضایی که برای بنگاه های اقتصادی می توانند ایجاد کنند.
یک زمان هم شما با کشورهایی طرف هستید که به لحاظ این شاخصه های توسعه یافتگی، رده بالایی ندارد ولی شما به دلایل مختلف سیاسی و غیر سیاسی مجبور به همکاری با آنها هستید و این در حوزه همسایگان و کشورهای پیرامونی است. قطعاً هدف ما این است که با کشورهایی مانند آذربایجان، ارمنستان و پاکستان به موازات کار سیاسی که انجام می دهیم، برای پشتوانه روابط سیاسی خودمان و تضمین آن در حوزه های اقتصادی و دیگر حوزه ها یک فعالیت ملموس تعریف کنیم و اگر تنها بگوییم که ما روابط سیاسی داریم، ممکن است این روابط سیاسی شکننده باشد و یک ارتباط مردمی، بنگاهی و موسسه ای وجود ندارد و تنها دولتمردان می توانند ادعا کنند که ما روابط خوبی داریم.
بحث با همسایگان و کشورهای پیرامونی به حوزه مسائل امنیت ملی و پیوستگی های فرهنگی و جغرافیایی بر می گردد که ما ناچاریم و باید این همکاری های همه جانبه را شکل دهیم و الزاما آن کشورها نمی توانند تکنولوژی مثل ژاپن و دیگر کشورها به ما بدهند و یا احتمالاً نمی توانند سرمایه ای را به داخل کشور بیاورند.
این نوع همکاری های اقتصادی و بازرگانی با نوع دیگر آن که اشاره شد، جنس و نوع متفاوتی دارد و ما در حد توانمندی های آنها و ظرفیت های کشورمان می توانیم بین بنگاه ها و موسسات پیوند ها را برقرار می کنیم. لذا نوع کار و الزامات و ضرورت همکاری ها با کشورهای مختلف متفاوت است. البته ما الزامات و ضرورت های بیشتری نسبت به کشورهای دیگر داریم شاید بحث الزاما اقتصادی تنها نیست بحث سیاسی، امنیتی، بحث ثبات و امنیت و غیره است که باید در منطقه وجود داشته باشد است.
منتقدان معتقدند وزارت امور خارجه کشور بیشتر تسهیل کننده واردات بود و کارنامه خوبی برای توسعه صادارات ندارد. برای این موضوع هم مثال هایی را در زمینه خرید هواپیما و واردات پژو را مطرح می کنند. کارنامه وزارت خارجه در زمینه تسهیل صادرات کشور به چه صورت است؟
اینکه شما بتوانید کالایی تولید کنید که در خارج از مرزهای ایران در واقع مشتری خودش را داشته باشد و خریدار خودش را داشته باشد، این از وظایف وزارت امور خارجه نیست. وزارت امور خارجه تسهیل کننده روابط بنگاه های اقتصادی، وزارت خانه ها و کارخانجات ایرانی با خارج از کشور است و یا بسترهای لازم را از لحاظ سیاسی با کشورهای دیگر فراهم کند که آنها پذیرای همکاری با ایران باشند که شرکت های ایرانی شما با کالای مشخص بتواند در کنار سایر محصولات کشورهای دیگر رقابت کند.
وزارت خارجه نقش تسهیل کنندگی دارد اما نقش ارتقاء کیفیت کالا و یا فروشنده و تولید کننده را ندارد، این بحث اقتصاد در وزارت خارجه بحث تسهیل کنندگی است، ایجاد تسهیلات و فراهم کردن فضای مناسب برای ایجاد روابط وظیفه وزارت امور خارجه است و بانک مرکزی موظف است که کار خود را انجام دهد، وزارت صنعت و کارخانه های ما همچون ایران خودرو و غیره هم باید کار خودشان را انجام دهند.
قرار نیست وزارت امور خارجه کار دستگاه های دیگر را انجام دهد، آنچه که امروزه در عرصه اقتصاد به آن بسیار تأکید می شود، بحث رقابت است و اینکه شما بتوانید بهترین کیفیت را با کمترین قیمت ارائه کنید. لذا برای اینکه موفق شویم و یک دیپلماسی موفق را ایجاد کنیم نیاز داریم سایر دستگاه های داخلی هم در کنار این وضعیت جدید کمک کنند و کارایی خود را افزایش دهند و از تسهیلاتی که در حوزه سیاسی، وزارت خارجه در دیپلماسی اقتصادی می تواند ایجاد کند، آنها با افزایش کیفیت و کاهش قیمت محصولات خودشان ورود کنند و این بخش به آنها مربوط می شود.
نباید این موضوع اشتباه شود که دیپلماسی اقتصادی می خواهد قیمت ارز را در داخل کشور تثبیت کند و یا اینکه کیفیت کالاها را بالا ببرد، نه چنین وظیفه ای داریم و نه باید آن را دنبال کنیم چرا که این به توانمندی های اقتصاد داخلی باز می گردد که دولت وظیفه ساماندهی آن را بر عهده دارد.
بالاخره کالاهایی زیادی در ایران تولید می شود که برای سایر کشورها نیز جذابیت لازم را دارد و به اصطلاح مشتری آن در خارج از کشور وجود دارد. به عنوان مثال مطالبات دارویی از جانب کشور عراق بسیار زیاد است و اگر دستگاه دیپلماسی بتواند بین تولیدکنندگان دارویی کشور و عراق روابط را تسهیل کند به نظر می توان شاهد اتفاق های بهتری جهت صادرات تولیدات داخلی باشیم، در این زمینه و موارد مشابه آن می توانید مصداقی بفرمایید چه اقداماتی از جانب وزارت خارجه انجام گرفته است؟
متأسفانه بنا به دلایل مختلف، مصداقی نمی توانم عنوان کنم، به طور کلی روابط در هر موضوع و بخشی در جهان دو طرفه است، اینکه شما بگویید با عراق یا هر کشور دیگری می خواهم رابطه خوبی داشته باشم نه در حوزه سیاسی بلکه در حوزه عمل، تسهیلات می دهم، جنس دارم آن هم با قیمت و کیفیت و می خواهم صادرات داشته باشم، اما اگر او نخواهد و کیفیت و قیمت شما را نپسندد و یا حتی اراده سیاسی را نداشته باشد شما حتی نمی توانید این کار را انجام دهید، این یک تعامل دو طرفه و دوسویه است.
در برخی از کشورها، پیچیدگی هایی وجود دارد که الزاماً خواست ما نمی تواند تمام مسائل را حل کند و طرف مقابل هم باید آمادگی آن را داشته باشد. یک جاهایی وزارت امور خارجه می تواند زمینه لازم را برای صادر کردن کالایی مشخص فراهم کند، البته جاهایی در مذاکرات به دلیل نگاه طرف مقابل امکان پذیر نیست و حتی ممکن است علیرغم مذاکرات انجام شده به نتیجه نرسد و اجرایی نشود.
ما باید بپذیریم که هنوز بخش خصوصی توانمند و قدرتمندی که بتواند نه در جهان حتی در منطقه کار کند را نداریم، ما هنوز گرفتار شرکت های دولتی، کیفیت و قیمت تمام شده در کشور هستیم و برای افزایش صادرات غیرنفتی که بسیار هم برای ما مهم است باید از حداقل های ابتدایی که یکی از آنها برخورداری از بخش خصوصی توانمند است بهره مند باشیم.
اگر بخش خصوصی توانمند نداشته باشیم و یا اینکه بخش خصوصی ما به دولت متکی باشد و متکی به همراهی با وزیر امور خارجه در سفرها باشد تا شاید بتواند چیزی به دست بیاورد این بخش خصوصی نمی تواند به توانمندکردن اقتصاد مقاومتی و اقتصاد ایران کمک کند.
ما باید در کنار دیپلماسی اقتصادی کارهای زیاد دیگری انجام دهیم، دیپلماسی اقتصادی در وزارت خارجه در کشورهای خارجی، تسهیلات لازم را فراهم می کند، با دولت ها مذاکره می کند و بخشی که به آن مربوط است در خارج از کشور از طریق سازمان ها و سفارت خانه ها، سرمایه گذاران خارجی را فعال کند. اما اگر قوانین سرمایه گذاری ایران در داخل منطبق با معدل متوسط جهانی نباشد و یا چهره کشور در خارج از ایران، چهره ای جذاب برای سرمایه گذار خارجی نباشد، تلاش های گسترده وزارت امور خارجه بی نتیجه می ماند.
علیرغم اینکه ایران جذابیت و توانمندی های بسیاری دارد و کشورهای بسیاری علاقمند به همکاری با ایران هستند و بازارهای ایران بسیار بکر، جامعه ما بسیار فرهیخته و توانمند است و در مقایسه با کشورهای همسایه از لحاظ ثبات و امنیت و سرمایه انسانی غنی و توانمند، بی نظیر است.
قطعاً باید به مجموع پتانسیل های مثبت در ایران توجه کنیم تا بتوانیم در کنار آمد و شدهای سیاسی، گفتگوها و تعاملات با کشورهای دیگر، این گشایش ها را برای اقتصاد کشور ایجاد کنیم.
برخی از معاندان نظام در فضاسازی هایی که معمولاً ایجاد می کنند، می گویند چرا ایران هزینه هایی که می تواند برای حل مشکلات مردم خود داشته باشد را در منطقه و برای حمایت از ملت های مظلوم منطقه صرف می کند؟ آیا حمایت های ایران از مردم مظلوم به خصوص در منطقه به معیشت مردم در داخل کشور ضربه می زند؟
این موضوعات را نمی توان به صورت خرد تحلیل و بررسی کرد، از نگاه کلان هر تحولی که در منطقه، در کشورهای همسایه و کشورهای پیرامونی شما اتفاق می افتد که می تواند منجر به ضرر و زیان، آسیب و تأثیرگذاری بر امنیت و ثبات و حتی توسعه اقتصادی و آرامش شما شود، مسئله مردم ایران و مسئله داخلی کشور به حساب می آید.
از نگاه کلان هر تحولی که در منطقه، در کشورهای همسایه و کشورهای پیرامونی شما اتفاق می افتد که می تواند منجر به ضرر و زیان، آسیب و تأثیرگذاری بر امنیت و ثبات و حتی توسعه اقتصادی و آرامش شما شود، مسئله مردم ایران و مسئله داخلی کشور به حساب می آید
ما با پدیده هایی در منطقه مواجه بودیم که قدرت های خارجی و برخی بدخواهان منطقه ای و کشورهایی با ویژگی های خاص در آن نقش داشتند که به نوعی امنیت و ثبات ایران را با اقداماتی که نمی توانستند آنها را در داخل ایران اعمال کنند، در معرض خطر قرار دادند. برای حفاظت از کیان کشور و ثبات و امنیت مردم و حفظ آرامش و نگهداری فضای مطلوب زندگی آنها که امنیت یکی از مهمترین آنهاست، ما باید به حل و فصل آن پدیده ها می پرداختیم.
ما اگر در سوریه حضور داریم به درخواست دولت آن کشور است. در سوریه اتفاقاتی افتاد که قدرت های خارجی در آن نقش داشتند، سوریه را هدف قرار دادند که البته آن هدف ابتدایی بود و می خواستند در مرحله بعدی عراق و بعد از آن ایران را مورد تهاجم قرار دهند که نتیجه اش بی ثباتی و ناامنی در ایران بود. در سوریه گروه های افراط گرا و تندرویی مانند داعش که نظیر آنها در تاریخ بشری کمتر دیده می شود به نام دین و مذهب دست به جنایاتی می زدند و در صدد ساقط کردن حکومت سوریه و تشکیل حکومتی از خود بودند.
در سوریه اتفاقاتی افتاد که قدرت های خارجی در آن نقش داشتند، سوریه را هدف قرار دادند که البته آن هدف ابتدایی بود و میخواستند در مرحله بعدی عراق و بعد از آن ایران را مورد تهاجم قرار دهند که نتیجه اش بی ثباتی و ناامنی در ایران بود
لذا ما هم بنا بر درخواست دولت سوریه و هم به دلایل دیگر از جمله کمک به حفظ ثبات و امنیت منطقه باید در منطقه حضور پیدا می کردیم و به حفظ آرامش و ثبات در منطقه کمک می کردیم و با توجه به اصول اخلاقی، دینی و منش جمهوری اسلامی ایران که کاملاً با تروریسم و گسترش تروریسم در همه جهان مخالف است و آن را یک شعار جدی خودش در سطح جهان برای مبارزه با تروریسم می داند.
دلیل دیگر ما این بود که ما به عنوان قربانی تروریسم که بهای بسیاری را در این راه پرداخت کرده، باید در سوریه حضور پیدا می کردیم و در صف نخست مبارزه با تروریسم قرار می گرفتیم که این کار انجام شد و همه این ها برای آن بود که باید منطقه حفظ می شد و مانع گسترش هرچه بیشتر افراط گرایی و تروریسم در منطقه می شدیم.
همینطور حضور مستشاری ایران در عراق که یک دموکراسی نوپا را تجربه می کند و از مصائب و مسائل بسیاری به خاطر دخالت بیگانگان برخوردار بود و از ثبات و امنیت کافی هم برخوردار نبود و از طرفی گروه های تروریستی هم در آنجا مأوا گرفته بودند، امر لازم دیگری بود که انجام شد و این کمک های ایران به دو کشور همسایه قطعاً هزینه هایی هم در بُعد مادی و هم معنوی بر ما تحمیل کرده است.
اما نکته اینجاست که ما اگر در بیرون از مرزها با تروریسم مبارزه نمی کردیم قطعا باید در درون ایران با آنها روبرو می شدیم و مردم ایران باید بهای سنگین تری چه در بُعد معنوی و چه در بُعد اقتصادی می پرداختند.
ما به عنوان کشوری باثبات، قدیمی و با فرهنگ و کشوری که در یک خط اعتدالی و اسلامی حرکت می کند باید رسالت جهانی خودمان را در این حوزه انجام می دادیم. ما قطعاً به ثبات و امنیت جهان کمک شایانی کردیم و اگر امروز جهانیان به صورت کامل و جامع از ایران قدردانی نکنند در آینده ای نه چندان دور، قدردان ایران در راه مبارزه با تروریسم خواهند بود. اگر مبارزه ایران با تروریسم در منطقه و کوچک کردن محدوده زندگی آنها نبود، ما امروز شاید در بسیاری از کشورهای جهان پدیده شوم تروریسم را با جدیت بیشتری شاهد بودیم.
آقای قاسمی در ادامه گفتگو به بحث درباره آینده برجام بپردازیم. آینده برجام را با توجه به بدعهدی های مکرر آمریکا و از طرفی حمایت های فعلاً شفاهی اروپا چگونه ارزیابی می کنید؟
محدوده، ذات و نتایج برجام تقریبا مشخص است و دایره تعریف برجام که چه وظایفی داشته و چه محدوده ای را باید پوشش می داده هم کاملاً مشخص است. برجام قطعا همه چیز ما نیست، بلکه حاصل نتایج مذاکرات هسته ای ایران در بُعد هسته ای است. ما آن را مبحث تمام شده می دانیم و فکر می کنیم تحت هیچ شرایطی امکان بازنگری، مطالعه و مذاکره مجدد، کم یا اضافه کردن بندی به آن مجموعه تفاهمات وجود ندارد در واقع یک نقطه پایان بر مذاکرات هسته ای است و نمی توانیم فصل جدیدی را باز کنیم.
اگر آقای ترامپ مشکلی دارد، این مشکل او است و احتمالا می تواند این مشکل نشأت گرفته از یک دعوای حزبی با دولت قبلی باشد که آن را در برجام تجلی میدهد، اما قطعاً همه مشکلات آقای ترامپ این نیست.
ترامپ به دنبال زیاده خواهی هایی است که بتواند خصومت دیرینه ای که در امریکا نسبت به انقلاب و جمهوری اسلامی ایران وجود دارد را دنبال کند و نهایتاً سعی آمریکا بر این بوده که بعد از برجام، امکان استفاده از مزایایی که می توانست برجام برای ما داشته باشد کم و ناچیز کند که در تخطی های مکرر، عهدشکنی ها و بدعهدی هایی که انجام داد و فشاری که روی سایر کشورهای جهان و به خصوص اروپا داشت و روشی که دنبال کرد، سعی کرد موسسات مالی، صنعتی، بانکی و دولت هایی که در هر نقطه ای از جهان هستند و می خواهند با ایران کار کنند را در یک حالت زمین و هوا نگه دارد که آنها نتوانند با اعتماد به نفس با ایران همکاری کنند و در نتیجه ایران نتواند از این موضوع استفاده کند.
برای ما قطعاً برجام یک تعهد دوجانبه میان ایران و امریکا نیست، بلکه با توجه به قطعنامه ۲۲۳۱ تعهدی بینالمللی است و پشتوانه سازمان ملل را دارد، آقای ترامپ هم می تواند از برجام خارج شود اما بهای سنگینی را برای آن باید بپردازد و باید پاسخگوی جامعه جهانی و حتی سازمان ملل در خصوص اینکه قطعنامه سازمان ملل را نقض کرده باشد.
امروز ما می بینیم که اعتماد به دولت آمریکا در سطح جهان بسیار کاهش پیدا کرده و چهره آقای ترامپ، چهره ای است که صرفاً به عنوان یک دلال و سوداگر و یا در یک عبارت زیبا یک تاجر خوب و یا تاجری که صرفاً با دلار سر و کار دارد، شناخته می شود نه سیاستمداری که به دنبال صلح و امنیت جهانی است.
لذا ما درخصوص برجام نباید گمانه زنی کنیم، باید صبر کنیم، با توجه به کارشکنی هایی که تاکنون امریکا داشته ما می توانیم به همراه اعضای ۱+۵ و دیگر اعضاء ادامه دهیم. ما براساس آموزه های دینی، اخلاقی و ایرانی خودمان، اولین کشور نقض کننده برجام نخواهیم بود و از طرفی اجازه هم نخواهیم داد که هزینه های شکست برجام و یا نقض برجام را امریکا متوجه ایران کند و هوشمندانه و خردمندانه در این مسیر ادامه خواهیم داد و منتظر تصمیمات امریکا خواهیم بود.
طرف های اروپایی و آمریکایی از مواضع ما آگاه هستند و ما هم آمادگی های لازم را برای همه انتخاب هایی که آنها می کنند داریم؛ چرا که ما از گذشته درخصوص انتخاب های خودمان پیرامون برجام فکر و برنامه ریزی داشته ایم و چیزی را از دست نمی دهیم.
در موضوع برجام اگر خسارت و یا فشاری متوجه کسی باشد، متوجه ما نخواهد بود و خسارت و بهای سنگین آن را جامعه جهانی و ایالات متحده آمریکا خواهند داد، ما در وضعیتی هستیم که می توانیم بگوییم اگر سایر اعضای ۱+۵ به یک جمع بندی برسند که می خواهند از برجام خارج شوند و یا آن را نقض کنند، آنها بازنده نهایی خواهند بود.
به نظر شما مذاکره موشکی و بعضا طرح گفتگوهایی پیرامون مسائل منطقه ای با ایران را که اخیراً اروپایی ها مطرح می کنند تا چه اندازه در اولویت آنها قرار دارد؟
اروپا در حوزه برجام براساس همه علامت ها، مذاکرات، صحبت ها و نشانه هایی که ما از آنها تا به امروز داریم این است که اروپائیان به برجام اعتقاد دارند. آنها اعتقاد دارند که برجام یک دستاورد مهم در حوزه دیپلماتیک است و به حفظ امنیت و صلح جهانی کمک می کند.
با توجه به اینکه اروپا در نزدیکی منطقه غرب آسیا قرار دارد و آنها شناخت دقیقی از جمهوری اسلامی ایران و مسائل منطقه دارند و می دانند که بی ثباتی و مشکلات در این منطقه می تواند شدیداً اروپا را تحت تأثیر قرار دهد و برجام برای آنها هم به عنوان یک دستاورد که توانسته اند در یک پروسه موفق دیپلماسی حضور داشته باشند برایشان مهم است و هم در حوزه مسائل امنیتی، صلح و ثبات در منطقه.
لذا آنها در این حوزه تا حد زیادی مدافع برجام خواهند بود و تاکنون هم در این خصوص تلاش کرده اند ولی به هر حال این بدین مفهوم نیست که ما با مجموعه کشورهای اروپائی در تمام مسائل اتفاق نظر داشته باشیم.
در خصوص مسائل موشکی و دفاعی که در ایران راجع به آن زیاد صحبت شده مثل همه کشورهای دیگر ایران به عنوان یک کشور مستقل به کسی اجازه دخالت در موضوعات داخلی و سیاست های داخلی و موشکی آن نخواهد داد، ما براساس تعالیم ایرانی اسلامی و تجربه های خود آموخته ایم که از یک جا چندین بار گزیده نشویم.
قطعاً روزی خواهد رسید که عربستان با یک شکست مفتضحانه یمن را هم ترک خواهد کرد، دربحث سوریه و عراق هم دولت های ملی حاکمند و ایران نقش مثبتی تا کنون داشته و کمک کرده که دولت های ملی و دولت های مستقر در این کشورها در برابر تروریسم ایستادگی کنند
ما جنگ تحمیلی را داشته ایم و می دانیم که اگر از توانایی لازم دفاعی برخوردار بودیم و شرایط خاصی بر ما حاکم نبود قطعاً فرد دیوانه ای مانند صدام نمی توانست به ما حمله کند و ۸ سال ما را درگیر یک جنگ خانمان سوز کند. بنابراین ما بر توانمندی خود خواهیم ایستاد و به دیگران اجازه نخواهیم داد فکر تجاوز به ایرانی که از ثروت های بسیار و خدادادی برخوردار است را داشته باشند.
در سایر مسائل منطقه ای هم بحث نفوذی که مطرح می شود، یک دروغ و انحراف است، نفوذ معانی مختلف دارد، ما نفود فرهنگی، معنوی، تاریخی داریم که این به پیوستگی سرزمینی ما با کشورهای همسایه یا اشتراکات دینی و فرهنگی که وجود دارد باز می گردد و این یک بُعد مثبت است که ما را با کشورهای دیگر پیوند می دهد و تا امروز به صلح، ثبات و دوستی در منطقه هم کمک کرده است.چیزی که آنها مطرح می کنند یک بحث انحرافی است و قصد دارند ایران را مقصر مشکلات خودشان در منطقه، معرفی کنند.
عربستان در خصوص یمن تصور می کرد که این هدف برای آنها ظرف چند هفته قابل حصول است و می توانند آن را کاملاً تصرف کند، اما امروز که دیگر می داند نمی تواند موفق شود و در باتلاق آن کشور گرفتار شده، به دنبال یک دشمن فرضی است و تصور می کند که اگر یمن شکست نمی خورد و یا به زانو در نمی آید حتما کسانی هستند که به او کمک می کنند و نهایتاً بحث موشک های یمن را به ایران منتسب می کند که امری کاملاً دروغ و بی ربطی است.
قطعاً روزی خواهد رسید که عربستان با یک شکست مفتضحانه یمن را هم ترک خواهد کرد، دربحث سوریه و عراق هم دولت های ملی حاکمند و ایران نقش مثبتی تا کنون داشته و کمک کرده که دولت های ملی و دولت های مستقر در این کشورها در برابر تروریسم ایستادگی کنند و بتواند روی پای خودشان بایستند و لذا این بحث نفوذ هم یک بحث بی ربطی است که هر که آن را مطرح کند بیراهه را به جای راه انتخاب کرده است.