به گزارش مشرق، روز سهشنبه۲۴بهمنماه امسال پسر جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و از دو سارق مسلح به اتهام سرقت خودروی بنز مدل بالایش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: امشب همراه نامزدم راهی کشور ایتالیا هستم. به همین سبب لحظاتی قبل همراه همسرم سوار خودروی بنز آخرین مدلم شدم و برای خرید به خیابان گاندی رفتیم. نزدیکی عابر بانکی توقف کردم تا مقداری پول از عابر بردارم. وقتی از خودرو پیاده شدم و به طرف عابر بانک رفتم ناگهان فریاد کمک خواهی نامزدم را شنیدم.
مشاهده کردم دو مرد مسلح در خودروی بنزم را باز کردهاند و قصد دارند خودروام را سرقت کنند. نامزدم از ترس فرار کرد و من به سرعت به طرف خودروام رفتم که یکی از آنها با اسلحه کلتی که داشت مرا تهدید کرد و به زور به داخل خودروام کشاند. آنها از من خواستند حرکت کنم و من هم از ترس جانم شروع به حرکت کردم تا اینکه دستور دادند و در مکان خلوتی توقف کردم.
سارقان خشن به زور گردنبند طلای قیمتیام و گوشی خودم و نامزدم را به زور از من گرفتند. دو سارق جوان، رانندگی با خودروی بنز را بلد نبودند به همین دلیل کدهای مربوط به خودرو را از من سؤال کردند و بعد هم مرا از داخل خودرو روی زمین انداختند و با خودروام فرار کردند. وی در پایان گفت: وقتی کدهای مربوط به خودرو را به آنها آموزش دادم به صورت مخفیانه سیستم جیپیاس خودرو را فعال کردم تا به راحتی محل توقف و تردد خودرو مشخص شود.
سرقت بنز مدل بالا برای تفریح در روز ولنتاین
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه۳۴ در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. در حالی که یک روز از زمان حادثه گذشته بود مأموران پلیس در بررسی سیستم جیپیاس خودرو دریافتند بنز سرقتی در حوالی قهوهخانهای در کرج توقف کرده است.
بنابراین تیمی از مأموران عازم محل توقف خودرو شدند. تحقیقات مأموران نشان داد لحظاتی قبل سهپسر جوان به نامهای ایرج ۲۶ساله، فرید ۱۸ساله و بهمن۲۹ساله خودروی سرقتی را در این محل پارک کرده و برای کشیدن قلیان به قهوهخانهای در این نزدیکی رفتهاند.
بدین ترتیب مأموران سهمتهم را داخل قهوهخانه بازداشت کردند و سوئیچ خودروی بنز را از جیب ایرج کشف کردند.
سه متهم صبح دیروز برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی منتقل شدند. فرید و ایرج در بازجوییها به سرقت خودروی گرانقیمت اعتراف کردند و مدعی شدند که برای تفریح در روز ولنتاین با دختران مورد علاقهشان بنز گرانقیمت را سرقت کردهاند. بهمن هم در بازجوییها مدعی شد که اصلاً در جریان سرقت خودرو نبوده است. سه متهم به دستور قاضی علیوسیلهایردموسی برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتوگو با یکی از متهمان
خودت را معرفی کن؟
فرید هستم ۱۸ ساله.
سابقه داری؟
نه.
قبل از سرقت به چه کار مشغول بودی؟
در کار پخش ماهی پرورشی بودم.
چهشد که تصمیم گرفتی سرقت کنی؟
روز ولنتاین بود که با ایرج تصمیم گرفتیم خودروی مدل بالای را سرقت کنیم و پس از خریدن کادوی ولنتاین برای دختران مورد علاقهمان با خودروی مدل بالا به تفریح برویم.
توضیح بده؟
شب قبل از سرقت به خانه ایرج رفتم. در حال کشیدن قلیان بودیم که دختر مورد علاقهام به من پیام داد که فردا روز ولنتاین است. او سؤال کرد که چه کادویی برایش خریدهام و فردا برای تفریح به کجا برویم. دقایقی بعد موضوع را با ایرج در میان گذاشتم که او هم گفت دختر مورد علاقهاش پیام داده و روز ولنتاین را یادآوری کرده است. ما هر دو نفرمان فقط ۱۵هزار تومان پول داشتیم از طرفی هم نمیخواستیم که پیش دختران مورد علاقهمان کم بیاریم. به همین دلیل ایرج نقشه سرقت را طراحی کرد.
چه شد که تصمیم گرفتید از تهران سرقت کنید؟
احتمال دادیم در کرج زود شناسایی شویم و از طرف دیگر با خودمان گفتیم که تهران افراد پولدارتری دارد که به راحتی میتوانیم پول زیادی به جیب بزنیم.
درباره روز سرقت توضیح بده؟
آن روز با ۱۵هزار تومان به تهران آمدیم و تصمیم گرفتیم به یکی از محلهای بالا شهر برویم و طعمهای را برای سرقت زیر نظر بگیرم. ما به خیابان گاندی رفتیم که چشمان به خودروی بنز گرانقیمتی افتاد که پسر و دختر جوانی داخل آن بودند. یک مرتبه عقده سراسر وجودمان را گرفت و گفتیم ما دوچرخه نداریم، اما این پسر و دختر جوان بنز آخرین سیستم سوار میشوند و به همین دلیل تصمیم به سرقت گرفتیم.
آنها را زیر نظر گرفتیم تا اینکه پسر جوان پیاده شد و به طرف عابر بانکی رفت. بعد از آن ایرج به طرف خودرو حرکت کرد که دختر جوان با دیدن ما از ترس از خودرو پیاده شد و فرار کرد و پسر جوان به طرف خودرواش آمد که ایرج او را با تهدید چاقو به داخل خودرواش کشاند و دستور حرکت داد. ما به او گفتیم که بیپول هستیم و قصد داریم که برای دختران مورد علاقهمان برای روز ولنتاین کادو بخریم که خودش گردنبند طلایش را به ما داد و بعد او را پیاده کردیم و خودرواش را سرقت کردیم.
چرا خودرواش را سرقت کردید؟
ما قصد داشتیم روز ولنتاین با خودروی مدل بالا همراه دختران مورد علاقهمان به تفریح برویم.
شاکی گفته بود که کلت کمری داشتید؟
نه، ایرج فقط چاقو داشت.
بعد چه کار کردید؟
با خودرو به کرج رفتیم و ایرج مرا جلوی خانهمان پیاده کرد و صبح به سراغ من آمد و بعد هم به سراغ بهمن رفتیم. سه نفری گردنبند طلا را فروختیم و با آن چند عدد عروسک خرسی برای دختران مورد علاقهمان خریدیم. تصمیم گرفتیم ابتدا به قهوهخانه برویم و قلیان بکشیم و بعد به سراغ دختران مورد علاقهمان برویم که دستگیر شدیم.
منبع: روزنامه جوان