به گزارش مشرق، «مهران ابراهیمیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
چند ماهی است که موج طرحنویسی برای دریافت تسهیلات به منظور ایجاد اشتغال، توسعه و کسبوکار در شهرهای کوچکوروستایی به راه افتاده است. احتمالاً تاکنون هزاران و بلکه دهها هزار طرح توجیهی و توسعهای در مناطق مختلف کشور برای اخذ تسهیلات تهیه و در سامانهها طراحی و بارگذاری شده است. براساس تصمیمات دولت و این اقدامات که لابد ساعتها وقت متقاضیان را به خود اختصاص داده، قرار است امسال و سال بعد کسبو کارها رونق پیدا کند و یا ایجاد شود؛ در نتیجه از تعداد بیکاران کاسته میشود، اما از آنجایی که مردم تجربه طرحهای زودبازده را پشتسر گذاشتهاند، نگاهی به استقبال و تعداد طرحهای ارائهشده نشان میدهد که افراد متقاضی به مراتب از پیشبینیهای دولت فراتر رفته و هرکسی به فکر دریافت تسهیلات کمبهره افتاده است!
این موج طرحنویسی به ویژه با افزایش نرخ سود تسهیلات بانکی و تصمیمات اخیر دولت برای کنترل بازار ارز شدت گرفته و با افزایش جامعه آماری متقاضیان با دریافت تسهیلات کمبهره برای ایجاد اشتغال، معلوم نیست که چند درصد از آنها با طرحهای توجیهی طراحی و ارائه شده به سامانههای اینترنتی موفق به اخذ این تسهیلات خواهند شد و طبیعی است وقتی رانت ایجادشده با افزایش نرخ سود بانکی جذاب میشود، معلوم نیست که چند درصد تسهیلات اخذشده برای توسعه و ایجاد کسبوکارها صرف ایجاد اشتغال و رونق تولید خواهد شد. در واقع با بالابردن نرخ سود تسهیلات بانکی، طرحهای خود اشتغال روستایی و شهرهای کوچک به رانتی جذاب بدلشده که کافی است افراد تسهیلات اخذشده را بگیرند و بلافاصله همه یا بخشی از آنها را سپرده کنند.
اما این تمام ماجرا نیست، اخبار رسیده نشان میدهد که در یک شهرکوچک با احتساب روستاهایش بیش از هزار طرح توجیهی تهیه و ارائه شده، در حالی که سهم تسهیلات تخصیصیافته به آن شهر در سالجاری کمتر از ۲میلیارد تومان است. به عبارت سادهتر، اگر بخواهند به همه طرحهای ارائهشده تسهیلات اشتغالزایی تخصیص یابد، باید به هر متقاضی حدود ۲میلیون تومان وام داده شود که این به معنای ناکارآمدی محض تسهیلات است یا اینکه با تخصیص مبلغ مذکور به چند ده نفر رانت قوی برای عدهای بهخصوص را ایجاد خواهد کرد.
ظاهراً این طرح اگر هرچه سریعتر بازنگری نشود یا حداقل مدت ثبتنام و بارگذاری طرحها برای دریافت تسهیلات محدود نشود، دردسری بزرگ برای ایجاد نارضایتی در مناطق محروم خواهد شد. زیرا معمولاً طرحهای توجیهی یا در مناطق مختلف از تنوع لازم برخوردار نیست و چند نفر متقاضی دارای یک کسبوکار مشابه هستند. بنابراین تخصیص منبع محدود بانکی باگزینش و غربالگریهایی در ادارات شهرستانها و استانها انجام خواهد شد که این گزینشها به سمت آشنابازی و سفارششدهها پیش خواهد رفت.
از آنجایی که برخلاف شهرهای بزرگی مانند تهران در مناطق روستایی و شهرهای کوچک همه یکدیگر را میشناسند، روابط و ارتباطات نیز قابل رؤیت است، بنابراین تخصیص منابع خود موجب گرفتاری میشود. به این ترتیب تصمیمات متناقض دولت اهم از افزایش نرخ سود بانکی و اعطای سود بالای بانکی از یکسو آگاهی مردم و افزایش متقاضی دریافت تسهیلات با استفاده از تجربه طرحهای زودبازده از سوی دیگر و محدودنبودن زمان ثبتنام طرحهای ارائه شده برای دریافت تسهیلات مثلثی ایجاد خواهد کرد که به جای دستیابی به اهداف مندرج در سیاستهای دولت برای اعطای تسهیلات اشتغالزایی به نقطهای برای نارضایتی کارآفرینان و متقاضیان کار در مناطق مختلف کشور خواهد شد.