سرویس سیاست مشرق – دروغسازی و موجسواری بر اساس جعلیات، متاسفانه به یکی از شیوههای جریان سیاسی اصلاحات بدل شده است. این نوع دروغسازیها که بعدها به طور کاملا مضحکی هم افشا میشود این روزها در نزد فعالان مجازی به سندروم آمدنیوز تعبیر میشود که اصلاحطلبان به شدت از آن برای رسیدن به منافع سیاسی خود بهرهبرداری میکنند.
بیشتر بخوانید:
اعتراف به انتشار خبر دروغ در رسانه معتبر اصلاح طلب
دروغ در فضای جامعه میپیچید و افراد را تحت تاثیر قرار میدهد اما بعد به طور کاملا غیرباورانهای تکذیب میشود. این دروغها اغلب به گونهای با احساسات و عواطف مخاطب بازی میکند که افکار عمومی را جریحه دار میکند و به نفرت پراکنی علیه ساختارهای سیاسی منجر میشود. اخیرا خبرنگاران جریان اصلاحات در این حوزه ورود زیادی دارند و اغلب با دروغسازی سعی میکنند توجه افکارعمومی به خود جلب کنند.
یکی از همین دروغهایی که به شدت با احساسات افکارعمومی بازی کرد، خبر کذبی بود که یکی از سردبیران رسانههای اصلاحطلب در توئیتر خود منتشر کرد. خبر از این قرار بود که دختران 9 ساله که ماجرای حرکات موزون آنان جلوی چشمان «محمدعلی نجفی»، شهردار تهران جنجال ساز شد، بازداشت و بازجویی شدهاند!
این جعلیات به سرعت از سوی رسانه های اصلاحطلب پمپاژ شد و فضای مجازی را پر کرد.
اما بعد از مدتی این موضوع توسط خبرنگار اصلاحطلبی که خود این اخبار کذب را منتشر کرده بود، بدون عذرخواهی تکذیب شد!
در همین رابطه بارها اصلاحطلبان با دروغسازی سعی کردند که افکارعمومی را به سمت خود جلب و علیه جریان مقابل نفرتپراکنی کنند.
این خبرنگار اصلاحطلب درحالی جعلیاتی را علیه یکی از نهادهای حکومتی مطرح میکند که پیش از این نیز سابقه دروغپراکنی علیه یکی از مسئولان جناح مقابل را داشت.
این جعلیات به همینجا ختم نمیشود و در حوزههای مختلف با توجه به اینکه نظارت جریانی بر روی دروغسازیهای خبرنگاران و فعالان رسانهای اصلاحطلب نیست ادامه یافته و شدت پیدا کرده است.
این دروغسازیها در حوزههای دیگر هم ادامه دارد تا جایی که اصلاحطلبان آنرا جزو ابزار کار خود میدانند. در همین زمینه یکی از فعالان رسانهای اصلاحطلب درباره دیدگاه خبرنگاران این جناح سیاسی درباره دروغپردازی نوشت:
خبری دروغ را پریروز بنده خدایی بهم رساند. گفتم: دروغه و جوسازی، گفت:لازم داریم چون ... گفتم: نه، من برندم خراب بازیها نمیکنم، نقد میکنم اما خبر دروغ نه ...
با این حال مشخص نیست که چرا برخورد جدی با عوامل داخلی دروغسازی و شایعهپراکنی که اغلب با امنیت و منافع ملی به طور مستقیم بازی میکنند، نمیشود. به نظر میرسد آنچه مورد توجه قرار نمیگیرد اعتبار و اعتماد افکارعمومی به رسانههاست که با سیاسیکاری و ارجح دانستن منافع بر اخلاق رسانهای قربانی میشود.