سرویس سیاست مشرق- 10 اسفند، در پایگاه خبری «المانیتور» گزارشی منتشر شد مبنی بر این که دولت آمریکا به ریاست «دونالد ترامپ» ورود برخی تجهیزات پیشرفته به ایران را که گفته میشود از آنها میتوان برای نظارت بر اجرای توافق هستهای برجام استفاده کرد، مجاز اعلام کرده است.
طبق این گزارش، «جان سالیوان»، معاون وزیر خارجه آمریکا با امضای سندی یک شرکت مستقر در ایالت مریلند را مجاز به صدور شبکههای پهنباند، دیشهای ماهواره و تجهیزات وایرلس برای ایستگاههایی کرده که انفجارهای هستهای را در لحظه ثبت میکنند.
وزارت خارجه آمریکا در مکاتبهای در تاریخ 5 ژانویه که به رویت المانیتور رسیده، این تصمیم را به اطلاع کنگره رسانده است.
درخواستکننده این تجهیزات نظارتی، «سازمانِ معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای» است که وظیفه نظارت بر انفجارها در آزمایش هستهای را بر عهده دارد. با آنکه ایران و آمریکا هر دو جزو کشورهایی هستند که این معاهده را تصویب نکردهاند، مقامهای این سازمان سه سایت را در ایران تعبیه کردهاند تا اطلاعات مربوط به انفجارهای هستهای را به وین منتقل کنند.
داریل کیمبال، رئیس اندیشکده «انجمن کنترل تسلیحاتی» گفت:
"این فناوری، مانند سامانه ثبت زلزله است. اگر ما فکر کنیم که ایران، به نحوی یک بمب هستهای را منفجر کرده میتوانیم با استفاده از یک شبکه اطلاعات این انفجار را تأیید کنیم."
با انتشار این گزارش، این سوال در بین آگاهان و ناظران داخل کشور به وجود آمد که مگر ایران به طور رسمی به «پیمان جامع منع آزمایش اتمی»(CTBT) ملحق شده که حالا تجهیزات نظارتی جدید آن قرار است وارد کشور شود.
پیرو انتشار این گزارش المانیتور، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه، در 14 اسفند در پاسخ خبرنگاران مدعی شد:
" محتوای خبر منتشر شده از سوی این سایت(CTBT) مخدوش و اطلاعات ارائه شده در آن در مورد ایران نادرست و غیر واقعی است.."
بهرام قاسمی افزود:
"جمهوری اسلامی ایران سازمان معاهده منع جامع آزمایش هستهای ( CTBT) را امضا کرده ولی آن را تصویب نکرده است. از این رو این سازمان هیچ سایت یا تجهیزات نظارتی فعال در ایران ندارد و هیچ اطلاعاتی نیز از ایران به دبیرخانه سازمان معاهده ارسال نمیشود و دبیرخانه نیز هیچ گونه نظارتی در ایران ندارد."
با این وجود، پیرو همین دغدغه، در 16 اسفند، سرویس امنیتی و دفاعی مشرق به دنبال پاسخی برای این پرسش، اطلاعات جالبی را از سایت خود پیمان CTBTمنتشر کرد که نشان می دهد، علاوه بر دو ایستگاه رصد و نظارت مرتبط با این پیمان که در شوشتر و کرمان نصب شده و فعال است، بناست دو ایستگاه دیگر، یکی در حاشیه جنوبی تهران، و یکی درست در قلب تهران تعبیه شود و مکانیابی و تایید محل هم انجام گرفته و در مرحله «planned»(در دستور کار) قرار دارد.
گزارش مشرق درباره CTBT
CTBT یا اسب تروا جاسوسی از برنامه موشکی ایران/ جانمایی تعجبآور سنسورهای خارجی در مناطق مرکزی تهران+عکس
فردای آن روز(17 اسفند) سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در حاشیه نشست شورای سیاستگذاری راهیان نور در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا دو ایستگاه رصد CTBT در دو نقطه از مراکز هستهای کشورمان نصب شده است، گفت:
"این خبر را تکذیب می کنم. وی ادامه داد: هیچ کس از خارج کشور حق ورود به مراکز کشور ما را ندارد چه برسد به اینکه بخواهد ایستگاهی نصب کند."
بلافاصله، مشاور روحانی، حسامالدین آشنا سعی کرد از این سخن سردار باقری اصطلاحا «بُل» بگیرد و مطرحکنندگان این ابهام بزرگ را به زعم خود تخطئه کند. آشنا چنین توئیت کرد:
"برادران عزیزی که اتهامهای بزرگی را در مورد CTBT به کشور وارد میکنند، حالا که دستشان میرسد مناسب است عقلانیتی بیشتر به خرج دهند و اول صحت و سقم خبر را جویا شوند و سپس دست به قلم ببرند."
روی کنایهی آشنا البته بیشتر متوجه «مهدی محمدی»، کارشناس و تحلیلگر اصولگرا بود که یک روز بعد از انتشار گزارش المانیتور، در 11 اسفند در کانال تلگرامی خود نوشته بود:
" ماجرا مربوط می شود به ایستگاه های اندازه گیری و لرزه نگاری CTBT (معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای) که در تهران، کرمان و شوشتر تعبیه شده و حالا و بناست به تجهیزات فوق مدرن امریکایی مجهز شود. در حالی که امریکا عملیات خرابکارانه در ایران را در راس دستورکار های خود قرار داده و همین دو هفته قبل یک شبکه بزرگ جاسوسی آن –که در پوشش محیط زیست عمل می کرد- دستگیر شده، بسیار عجیب و غیر قابل باور است که دولت اجازه داده باشد امریکا چنین به سادگی ابزارهای جمع آوری اطلاعات لرزه نگاری خود را در ایران نصب کند.
این ابزارها ظاهرا با هدف نظارت بر لرزه های ناشی از یک آزمایش احتمالی هسته ای نصب می شود ولی هیچ کس دقیقا نمی داند تجهیزات جدید امریکایی چه اطلاعاتی را جمع آوری کرده و به کجا ارسال خواهد کرد. ایران عضو رسمی CTBT نیست و حال که درگیر یک جنگ اطلاعاتی بزرگ با امریکا شده، نباید اجازه داد اطلاعاتی از ایران جمع آوری شود که مطابق ضوابط CTBT می تواند حتی با اسراییل به اشتراک گذاشته شود."
اما نکتهای در اظهارات سرلشکر باقری بود و آن این که از کلیت وجود دستگاههای نظارتی CTBT رفع ابهام نمی کرد، چرا که خبرنگار سوالکننده در سوال خود پرسید که آیا در «مراکز هستهای» ما چنین تجهیزاتی نصب شده، و سرلشکر باقری هم در جواب با این قید جواب داد که در «مراکز هستهای» ما چنین تجهیزاتی نصب نشده است. این در حالی است که بنا بر اطلاعات ذکر شده در سایت CTBT، تجهیزاتی که قرار است در ایران نصب شود(در اطراف ورامین و یکی در قلب تهران)، هیچکدام در نزدیکی تاسیسات هستهای ما جایابی نشدهاند. برای نمونه، ایستگاه «IS29» » که در چند روز خبر آن بسیار بحثانگیز شده، درست در قلب تهران، کمی پایینتر از خیابان انقلاب و در خیابان شهدای ژاندارمری است:
واقعیت این است که در حال حاضر، بیش از ۱۸۰ کشور عضو سیتیبیتی هستند و ۱۶۶ عضو نیز آن را تصویب کردهاند، این درحالی است که تاکنون تنها ۱۳ ایستگاه رصد این پیمان در سراسر دنیا نصب شده که از این تعداد، دو ایستگاه در ایران مستقر شده است. و این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران این معاهده را امضا کرده ولی هنوز به صورت رسمی الحاق به آن را تصویب نکرده است. نکته قابل توجه آن است که کشورهای امضاکننده این معاهده همچون آمریکا، روسیه و انگلستان و رژیمی مانند اسرائیل و برخی دیگر از کشورهای امضاکننده سیتیبیتی، نصب تجهیزات ایستگاههای شناسایی این معاهده در خاک خود را نپذیرفتهاند.
در 18 اسفند، خبرگزاری فارس با علیرضا اکبری، کارشناس مسائل راهبردی و امنیتی و معاون اسبق وزارت دفاع، در همین رابطه مصاحبهای انجام داد. این تحلیلگر ساز و کار ایستگاههای سی تی بی تی را چنین توضیح داد:
"در سال ۱۳۷۸ وزارت خارجه وقت مستقیما با سازمان اجرایی معاهده CTBT توافقاتی کرد که تعدادی از این ایستگاهها در ایران نصب شوند و پایگاههایی در منطقه البرز میانی در مناطق مرکزی ایران و در حوالی تهران در نظر گرفته شوند و سازمان اجرایی معاهده اقدام به وارد کردن و مقدمات نصب این دستگاهها کند، منتها این اقدام چون اقدامی یکجانبه بود و هماهنگی ملی راجع به آن صورت نگرفته بود، در آن زمان مقامات مربوطه با پیگیری قانونی و حقوقی مانع از این شدند که ایران قبل از تصویب ملی هرگونه قدم اجرایی را برای اجرایی کردن معاهده در ایران انجام دهد و بنابراین دستگاهها جمع آوری شد.
ولی سازمان اجرایی معاهده، اداره کنندگان و امنای سازمان هرگز عقب نشینی نکردند و دائم در طول این ۲۰ سال در هر مناسبتی به خصوص مناسبتهایی که در کمیسیون خلع سلاح سازمان ملل برگزار میشود از ایران میخواهند و فشار میآورند که اجازه نصب این دستگاهها را صادر کند، حتی اگر معاهده را تصویب ملی نکرده باشد.
در بطن مذاکرات برجام همواره فشار طرفهای غربی این بوده که ایران تضمین دهد که معاهده را تصویب و امکانات فنی نظارتی را فراهم میکند. در همین راستا بخشهای زیادی از نظام پادمانی CTBT عملا در توافق پادمانی بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی زیر بخش فنی توافقات برجامی اعمال شده و ایران عملا بخش بسیار زیادی از نظام پادمانی CTBT را بعد از برجام پذیرفته و به مورد اجرا گذاشته است؛ ولی تنها یک بخش است که مورد نظر است و غربیها فشار میآورند و ایران هنوز اجازه آن را صادر نکرده و آن هم نصب همین دستگاههاست.
خاصیت این دستگاهها سنجش محیطی است و حتی اگر ایران اجازه نصب این دستگاهها را ندهد، سازمان اجرایی معاهده اگر مشابه این دستگاهها را در ترکیه (که جزو کشورهایی است که تصویب کرده و همکاری را آغاز کرده) یا مثلا در کشورهای همسایه ما نصب کند، میتواند ما را رصد کند، چون این امکان وجود دارد؛ ولی برای آنها مهم است که ما خودمان بپذیریم که در کشور این دستگاهها نصب شود.
تصور میکنم بحثی که سازمان اجرایی مطرح کرده که دستگاههایی برای نصب در چارچوب اجرای تمهیدات فنی CTBT از طریق آمریکا به ایران منتقل شود، حرکتی است که بیشتر جنبه عملیات روانی دارد و مکمل حرکت آمریکاییهاست در موضوع کنترل توان موشکی ما در کنار بازنگری بر بخشهای فنی برجام و فشارهای منطقهای که به ما وارد میکنند."
اما آن چه بر نگرانی ها در زمینه نصب این تجهیزات می افزاید، انتشار تصاویری از دو مرکز رصدی است که ظاهرا همین الان هم در کشور فعال هستند. نکته بسیار مهم و کلیدی این که، اپراتورهای این دستگاه همه خارجی هستند و کشور ما هیچ نوع دسترسی به این ایستگاه ها، نوع تجهیزات به کاررفته در آن و نوع اطلاعاتی که توسط آن ها ثبت و ضبط و به خارج از کشور رِله می شود، ندارد. به عبارت دیگر، معلوم نیست که جز لرزه نگاری و ثبت امواج، چه نوع اطلاعاتی توسط این سامانه ها گردآوری می شود و اصولا نرم افزارهای استفاده شده در آن ها طراحی کجاست و مستقیما به کجا وصل است.
به راستی این سوال بزرگ و حیاتی است که وقتی از دستگاههای نظارتی CTBTصحبت می کنیم، از چه نوع تجهیزاتی حرف می زنیم؟ چرا این تجهیزات این اندازه مهم هستند و خبر نصب یا احتمال نصب این تجهیزات، نگرانیهای شدید برای امنیت کشور را به دنبال داشته است؟
بگذارید از زبان خود غربیها پاسخی بدهیم:
نشریه بریتانیای اکونومیست در 5 سپتامبر 2015، گزارشی بسیار مهم با عنوان «کارآگاهان هسته ای» منتشر کرد که در آن اطلاعات بسیار قابل تاملی از ارتقاء شیوه های جاسوسی از کشورها، در پوشش بازرسی و نظارت بر برنامه های هسته ای منتشر کرد. در یکی از بخش های این گزارش، از قول یکی از مقامات ارشد نظامی آمریکا به یک حقیقت تکان دهنده پی می بریم. این بخش از گزارش و جملات نهایی آن بسیار روشن گر هستند:
" در حالی که فناوریهای رصد پنهان برنامههای تسلیحات هستهای سرّی، متنوعتر و قدرتمندتر می شوند، احتمال کشف(برنامههای سرّی هستهای) ارتقاء می یابد. به گفته «رامش تاکور»، دستار سابق دبیرکل سازمان ملل، نوآوری موجب بهبود قابلیتهای کشف می شود. برنامههای نظارت و کشف که در حال تولید هستند، دامنهای متنوع را در برمی گیرند؛ از نرمافزارهای جاسوسی که ارتباطات الکترونیکی و تراکنشهای مالی را رصد می کنند تا اسکنرهایی که می توانند تحت پوششترین مواد هستهای را کشف کنند.....
بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، آمریکا پول زیادی را صرف تولید نرمافزارهای ضدتروریستی کرد. این نرمافزارها با بررسی اطلاعاتی از قبیل ایمیلها، وبگردیها، مکالمات تلفنی، تراکنشهای مالی و خریدهای اینترنتی، می توانند تشخیص دهند که چه کسی می تواند تروریست باشد. اگر کسی پادکستهای یک روحانی سنّی افراطی را در نت دانلود کند، به شهری برود که آن روحانی در آنجا موعظه می کند، یا از شهرهایی که تحت کنترل داعش است تماس دریافت کند، وارد فهرست مظنونین سازمانهای امنیتی می شوند. «ویلیام تابی»، مسوول سابق استراتژی عدم تکثیر در شورای امنیت کاخ سفید، حال آمریکا تلاش زیادی دارد که این نرمافزارها را در زمینه کشف انحراف کشورهای از تعهدات هستهای آنها به روز کند.
نرمافزار استفادهشده در این نوع تحلیل(جاسوسی هستهای) شامل نوتبوک «i2» ساخت شرکت IBM، «پالانتیر»(Palantir) تولید شرکتی کالیفرنیایی به همین نام و «ORA» که با بودجه پنتاگون در دانشگاه کارنِگی ملون پنسلوانیا ساخته شده است. به گفتهی «کتلین کاری»، مسوول تحقیقات ORA در دانشگاه کارنگی ملون، این برنامه اطلاعات حدود 30.000 دانشمند هستهای در زمینه فعالیتها، وابستگیهای سازمانی، همکاریهای پژوهشی و انتشارات علمی موشکافی می کند. مثلا، وقتی انتشار مقالات و کتب یک دانشمند هستهای قطع می شود، این یعنی احتمال پیوستن این دانشمند به یک برنامه هستهای وجود دارد و نمی تواند اطلاعات کاری خود را منتشر کند. البته وقتی اطلاعات محرمانه و غیرقابل دسترس برای عموم حلّاجی می شود، دادههای مهمتر و حساستری به دست میآید. یا مثلا، اطلاعات کارتهای اعتباری می تواند نشان دهد که شمار نامعمولی از پزشکان متخصص در مسمومیت رادیواکتیو در یک نقطه حضور پیدا کردهاند(و احتمال وجود برنامه هستهای پنهان در آن منطقه بالا می رود).
این نرمافزار از ریاضیات ترکیبی بهره می برد، مجموعهای از آیتمهای ظاهرا جدا از هم را تحلیل می کند، افراد را بر اساس معیارهایی چون «مرکزیت»(اهمیت فرد)، «در-میان-بودگی»(دسترسی فرد به دیگران) و «درجه»(شمار افرادی که هر یک از این افراد با آنها در ارتباط هستند، امتیازدهی می کنند. افراد شبکه که دسترسی بالایی به دیگران دارند و دسترسی دیگران به آنها کم است، به عنوان افراد محوری تعیین می شوند: آنها به بسیاری از آدمها دسترسی دارند، ولی مانند بسیاری از چهرههای مهم، معمولا با آدمهای زیادی در تعامل نیستند. کنار رفتن آنها اوضاع را برای همه در شبکه خراب می کند. در سالهای اخیر، 5 نفر یا بیشتر از دانشمندان هستهای ایران ترور شدند-می گویند توسط موساد اسراییل-شکی نیست که انتخاب آنها(به عنوان سوژه ترور) با کمک چنین نرمافزاری صورت گرفته است. این را «تامس رید»، وزیر سابق نیروی هوایی آمریکا و نویسنده کتاب «هستهای سریعالسیر» که تاریخچه تکثیر هستهای است، می گوید."
حال با این توضیحات، باید منتظر شفافسازی روشن و دقیق مقامات مسوول درباره این دغدغه بزرگ امنیتی بود که که در صورت اجرایی شدن، به شدت امنیت ملی کشور را به مخاطره می اندازد، آن هم در شرایطی که آمریکا و متحدانش تقابلی همهجانبه را علیه کشورمان در دستور کار قرار دادهاند.