به گزارش مشرق، جعفر بلوری در یادداشت روزنامه کیهان نوشت:
الف- چند روزی میشود که مسمومیت مشکوک یک جاسوس دوجانبه روس در لندن، موجبات یک جنگ تمامعیار دیپلماتیک بین انگلیس، آلمان و فرانسه از یک طرف و روسیه از طرف دیگر شده است. دو طرف ضمن حملات شدید دیپلماتیک، احضار سفیر و ارسال پیغام و پسغام، تهدید میکنند رسانههای یکدیگر را از کشورشان اخراج میکنند و اقدامات تنبیهی جدی علیه طرف مقابل تدارک خواهند دید. این جنگ بین روسیه و انگلیس شدیدتر است. کار به جایی کشیده که صحبت از گرفتن میزبانی از روسیه در جام جهانی فوتبال به میان کشیده شده است. دیروز حتی خبر رسید، مسکو توان اتمی خود را هم به میدان آورده و خطاب به این سه گفته «هرگز یک کشور دارای قدرت اتمی را تهدید نکنید.» و در مقابل انگلیس نیز 23 دیپلمات روس را اخراج و تمام تماسهای سطح عالی میان لندن و مسکو را قطع کرده است. همه این تحرکات جدی و خط و نشانها بر سر مرگ یک مثلا انسان شریف یا خیلی مهم و سطح بالا نیست، بر سر یک جاسوس! است، آن هم از نوع دو جانبه. ضمن اینکه هنوز معلوم نیست حمله به این جاسوس از سوی چه کسی صورت گرفته است!
ب- دی ماه سال 94 چند جوان ایرانی که از اعدام وحشیانه آیتالله نمر رهبر شیعیان عربستان توسط «بن سلمان» به خشم آمده بودند، به سفارت عربستان در تهران حمله کردند. خلاصه واکنش کشورهای غربی و عربی به این حمله چنین بود:
- الیزابت ترودئو، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا طی بیانیهای ضمن دعوت از مقامات ایران برای محافظت از مراکز دیپلماتیک در کشورشان، حمله به چنین اماکنی را به شدت محکوم کرد.
- فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ضمن حملات لفظی علیه تهران، تاسف خود را نسبت به این حادثه ابراز کرد و از ایران خواست درست به وظایفش عمل کند.
بیشتر بخوانید:
اقدام مسکو در مسموم کردن جاسوس روستبار را پاسخ میدهیم
- اتحادیه عرب، شورای همکاری کشورهای خلیج و کشور مصر نیز تمامقد از عربستان حمایت کرده و علیه کشورمان موضع گرفتند. آنها ضمن محکوم کردن این حادثه، مقامات ایران را به رعایت قوانین بینالمللی و قرارداد وین در مورد مصونیت دیپلماتیک کارمندان سفارت و کنسولگری کشورهای خارجی دعوت کردند.
- کار را به شورای امنیت هم کشاندند. شورای امنیت سازمان ملل هم پس از محکومیت این حادثه علیه کشورمان بیانیه صادر کرد: «اعضای شورای امنیت با شدیدترین لحن حملات به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری آن کشور در مشهد در جمهوری اسلامی ایران را که باعث تعرض به محوطههای دیپلماتیک و کنسولی شد و خسارات جدی وارد آورد محکوم میکنند.»
- سعودیها حتی این مسئله را به حج کشانده و شرایط را برای حجاج ایرانی سختتر کردند و...
ج- چند روزی است به طور مرتب خبرهایی از حمله به ساختمان سفارتخانههایمان در همین کشورهای اروپایی که نام بردم به گوش میرسد. از حمله اعضای گروه شیعه انگلیسی به سفارتخانهمان در لندن بگیر تا حمله یک اجیر شده به سفارت کشورمان در اتریش. دیروز هم خبر رسید به ساختمان سابق سفارتخانهمان در شهر «بن» آلمان حمله شده و عدهای آنجا را تسخیر! کردهاند. 3 حمله به سفارتخانه کشورمان طی فقط چند روز!
د- واکنش وزارت خارجه کشورمان به این حملات چگونه بوده است؟ فقط چند پاسخ «توییتری»! چرا دولت محترم، از این کشورها به سازمان ملل شکایت نمیکند؟ چرا با واکنشی قاطع برای خاطیان، هزینه نمیتراشد تا این اقدامات تکرار نشود؟ آیا همین وادادگی و انفعال، دلیل تکرار روزانه این وقایع تاسفبار نیست؟ ای کاش فقط گوشهای از حملاتی را که دولتمردان به آن چند جوان ایرانی پس از بالا رفتن از دیوار سفارت عربستان کردند، به این کشورها هم میکردند.
«انفعال» و «معطلی» سم است، به ویژه اگر از سوی فردی در جایگاه مهم یا در مکانی حساس باشد؛ یا مثلا تلاش شود این انفعال را در قالب «دیپلماسی» به مردم را غالب کرد و «پز» آن را داد. حریف با دیدن همین انفعال است که جرأت میکند به هواپیمای وزیر خارجه کشورمان در آلمان، بنزین ندهد یا انگلیس برای خوشامد پدر جد تکفیریها، زمینه حمله به سفارتخانه کشورمان را رسما مهیا کند و یا در کشوری با مختصات اتریش که جایگاه خاصی در حوزه مسائل سیاسی ندارد، در روز روشن و با چاقو به سفارتخانه کشورمان حمله شود. از همین انفعال است که، برجام به اشکال مختلف و پیدرپی از سوی حریف نقض میشود، تحریمها اضافه میشود و گستاخیها به آنجا میرسد که دشمن بد عهد، در همان شب سفر به کشورمان، ابتدا علیه ایران رجز میخواند سپس پیشنهاد مذاکره مجدد در حوزه موشکی و منطقهای را میدهد!
برمیگردیم به بند «الف» و«ب» این وجیزه. اخباری که لحظه به لحظه از روسیه و انگلیس میرسد میگویند، این دو کشور حاضرند در ظاهر، به خاطر یک جاسوس و در واقع، برای غرور ملی خود هزینههای سنگین بدهند اما از اعتبار، جایگاه، پرستیژ و حیثیت خود دفاع کنند. حتی به قیمت قطع کامل روابط، از دست دادن میزبانی جام جهانی فوتبال یا وقوع جنگ! یا کشوری با مختصات عربستان که جز پول و نفت، هیچ چیز ندارد و از داشتن الفبای دموکراسی محروم است، بالا رفتن چند جوان ایرانی از سفارت کشورش، کار را به شورای امنیت کشاند.
برخی در همین کشور عزیز خودمان اما در این 5 سال نشان دادهاند که معتقدند، باید «منفعل» بود و در برابر وعدههای نسیه دشمنِ بدعهد، تحقیر شد و بر سر مسائل دیگر نیز با آنها دوباره به گفتوگو نشست. برای این عده هزینه انصراف یک ورزشکار از مسابقه دادن با نماینده رژیم صهیونیستی سنگینتر از به رسمیت شناختن رژیم کودککش اسرائیل است. آنها با زبان بیزبانی میگویند، اسرائیل را به رسمیت بشناسیم، با اروپا و آمریکای بدعهد دوباره مذاکره کنیم اما، مبادا صدایمان را برای حریف بلند کنیم، چرا؟ چون، حریف قدرتمند است، نظم جهانی را آنها چیدهاند و میتواند با یک دکمه، تمام زیرساختهای کشورمان را نابود کند! برای توجیه این خیانت هم در روزنامههایشان تحت عناوینی چون «تاوان ساختارشکنی در نظام بینالملل» و با طرح ادعایی وقیحانه و البته مضحک مدعی میشوند که «کشورهای ایدئولوژیک در برابر نظام بینالملل (بخوانید آمریکا) دو راه بیشتر ندارند؛ یا تجدید نظر در سیاستها و یا فروپاشی» تا نتیجه بگیرند، کیم جونگ اون هم به این نتیجه رسید که، نمیشود با سازندگان نظم جهانی گلاویز شد و راهحلی که -به زعم گردانندگان چنین روزنامههایی- انتخاب کرده یعنی تسلیم شدن در برابر آمریکا راه درستی است و دولت روحانی
هم همین راه را انتخاب کرده است! (نقل به مضمون- روزنامه همدلی، 22 اسفند 96) یا آن یکی ژنرال پیر و خستهشان مصاحبه میکند که، سازشکاری، همیشه هم بد نیست!
خوب یا بد، دنیای امروز، دنیای «سیاست منهای اخلاق» است. در چنین شرایطی باید انقلابی عمل کرد از انفعال و سستی دوری جست، و برای دشمن بدعهد خط و نشان کشید. درست مثل روسیه و انگلیس؛ مثل زمانی که وزیر خارجه دولت بدعهد فرانسه به تهران آمد و آقای ظریف با وی به شکلی اتمام حجت کرد. هیچ کشوری با انفعال یا دادن مولفههای قدرتش، به جایی نرسیده است که ما بخواهیم برسیم. کافی است توان موشکیمان را هم بدهیم؛ تردید نکنید فردای آن روز که به اسم «مذاکره» یا «مبادله» مولفههای دیگر قدرتمان را دادیم، و اسم آن را هم گذاشتیم «برد-برد» به قول امام راحل(ره)، چنان سیلی خواهیم خورد که نتوانیم به این زودیها بلند شویم.