به گزارش مشرق، می توانیم خیلی خوشبینانه به همه چیز نگاه داشته باشیم و همه چیز را طبق برنامه و اصول ببینیم و به خودمان اصلا و ابدا اجاره ندهیم کمترین نقدی به تصمیمات و تفکرات حاکم بر این روزهای تیم ملی داشته باشیم. سرمربی که سخت کار می کند و سخت حاضر می شود از اصولش کوتاه بیاید. سرمربی که پای اعتقادش محکم ایستاده و این روزها خشمگین است از انتقادهایی که به شرایط خودش و تیم ملی می شود. اصلا می توان چشم ها را به حضور تیمی که شاید تا قبل از حضورش در ایران کمتر ایرانی نام کشورش را شنیده بود بست و همه چیز را فنی دید و حساب شده. تا همین یک هفته پیش قرار بود تیم ملی با لیبی بازی کند و گویا همه برنامه های تمرینی کی روش و گروهش بر اساس بازی با لیبی بود اما به یکباره لیبی از این بازی انصراف می دهد- حتی حاضریم اینکه چطور و چگونه این برنامه تدارکاتی سر از بازی با سیرالئون در آورد را هم ندیده و نشنیده بگیریم- تا کی روش به سرعت برق و باد تغییر برنامه دهد و شاید مجبور شد برنامه هایش را بر پایه بازی با تیمی قرار دهد که گفته می شود اصلا تیم ملی نبوده است و یک عده ای دور هم جمع شده بودند به اسم تیم ملی سیرالئون!
شاید تا اینجای کار برای آنهایی که کلا عادت دارند چشم و گوش بسته از یک جریان و یا یک شخصی حمایت کنند همه چیز عادی باشد حتی حضور یک تیم با دمپایی در ورزشگاه آزادی! آری به خودی خود دمپایی پوشیدن هیچ اشکالی ندارد اما وقتی با تیمی روبرو می شوی که کمترین آثار حرفه ای بودن در آنها دیده می شود آیا همین دمپایی پوشیدن یک چالش جدید نمی شود؟ وقتی هیچ چیز سرجایش نیست آیا کوچکترین مسائل پیش پا افتاده تبدیل به بحران نمی شود؟
این درست که تیم ملی بدون دردسر و با اقتدار به جام جهانی صعود کرد -که باید شکرگزار این شرایط باشیم و به قول کی روش این همه ناراضی از همه چیز نباشیم- این درست که کی روش برای داشتن امکانات مطلوب در این شرایط نابسمان اقتصادی در فوتبال می جنگد، این درست که یکی از فنی ترین مربیان حال حاضر جهان را روی نیمکت خود داریم و این درست که کیروش حواسش به همه چیز هست اما حفظ شان تیم ملی و نام ایران چه می شود؟
بازی روز گذشته تیم ملی با سیرالئون یک شوک تلخ به فوتبال و تاریخ فوتبال ایران بود. این بازی یک پیام تلخ برای فدراسیون نشین ها داشت. فدراسیونی که 5 ستاره است و مهدی تاج در صحبت هایش مدام به این موضوع تاکید می کند برای جذب تماشاگر یکی از بی هیجان ترین و شاید بی خاصیت ترین بازی های تیم ملی را رایگان اعلام می کند تا بلکه مردم را به این شکل وادار به عرق داشتن به تیم ملی کنند. بازی رایگانی که کمتر از هزار نفر را به ورزشگاه کشاند. از بد سلیقگی زمان برگزاری این بازی در روزهای آخر سال و گرفتاری مردم در این شب های نزدیک به عید که بگذریم باید به این همه تفکر و خلاقیت فدراسیون 5 ستاره صدآفرین گفت.
اگر مسئولان سئول نشین خود را به خواب نزده باشند و کادرفنی تیم ملی نخواهد همه چیز را از دریچه خود ببینند روز گذشته باید از این همه بی استقبالی پاسخ خوبی گرفته باشند بابت دست دلالانی که این چنین با اسم ایران و شان تیم ملی بازی کردند و این پاسخ جز یک «نه» بزرگ بود به رندانی که فکر می کنند مردم متوجه هیچ چیز نیستند.
موضوع بعدی بحث اعتبار سنجی یک کشور است. منتظر ماندن برای تیمی که پر است از مشکلات داخلی درون فدراسیونش و التماس کردن به فیفا که اجازه دهد این بازی دوستانه تحت هر شرایطی برگزار شود آیا در شان تیمی است که به عنوان دومین تیم راهی جام جهانی شده است؟ تیمی که در داخل کشورش لیگ ندارد و اساس معلوم نیست تیمی که مقابل ایران قرار گرفت بازیکنانش اصلا بازیکن حرفه ای بودند یا خیر! آیا این نوع برگزاری بازی شکسته شدن وجهه ایران در عرصه بین المللی نیست؟ اگر روز گذشته از مردم ایران رای گیری می شد تماشای بازی دربی شیراز بین تیم های فجرسپاسی و برق نوین شیراز به دیدن بازی تیم ملی با تیمی که هنوز هم در تیم ملی بودنش شک داریم بیشتر رای می آورد. حداقل اینکه دربی شیراز با توجه به وضعیت جدول لیگ دسته اول از هیجان بیشتری برخوردار بود و به دلیل حساسیت این مسابقه کنش و واکنش های فنی درون مستطیل سبز بیشتر از بازی ایران و سیرالئون بود.
اتفاق هایی که در حوزه دلالی در بحث بازی های دوستانه تیم ملی می شود به گونه ای است که بدون اغراق باید بگوییم این اتفاق ها کمتر از اختلاس های میلیاردی نیست و شاید اگر نهادهای مربوطه ورود کنند اهمیت دلالی در این حوزه و چپاولی که در این راستا می شود کم از اختلاس های میلیاردی نیست. سوال این است چه کسی باید در این حوزه ورود کند و با این ماجراها که پای آبروی ایران وسط است برخورد کند؟ آیا کمیته اخلاق مجوز ورود به این مورد را دارد یا به خاطر یک شخص خاص به کمیته اخلاق اجازه ورود به این مباحث داده نمی شود؟ آیا خود فدراسیون فوتبال یارای ورود به این ماجرا را دارد؟
اینجاست که باید گفت درود به شرف اسطورهای سابق تیم ملی و فوتبال که با وجود بیرون بودن از گود اما عرق ملی را فراموش نکرده اند و حداقل در صفحات شخصی و یا در مصاحبه های خود نسبت به این ابر دلالهایی که ظاهرا دوست تر از سایرین شناخته می شوند انتقاد کردند مانند مهدی مهدوی کیا که روز گذشته واکنش بسیار قابل توجهی در صفحه شخصی خود داشت و نوشت بریده باد دست ابوالدلالها.
اتفاق هایی که رخ می دهد ما را یاد این شعر می اندازد:
رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!
خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود
گفتند چنینیم و چنانیم دریغا...
اینها همه لالایی خواباندن ما بود
ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود
***
قاسمپور: من هم با نوه ام بازی کنم می توانم هرکاری دلم خواست انجام دهم/ این بازیها جنبه سرگرمی دارد
انتخاب حریفی در حد سیرالئون صدای کارشناسان فوتبال را هم در آورده است. در همین خصوص ابراهیم قاسپور به خبرنگار ورزشی فارس می گوید: من هم جسته و گریخته شنیده ام که پای دلال یا دلال ها وسط است اما این نمی تواند دلیل محکمی باشد. فکر می کنم انتخاب این نوع تیم ها حتی اگر پای دلال ها هم وسط باشد به خود مربی و فدراسیون باز می گردد. حتما خود فدراسیون و کی روش راغب به برگزاری این بازی ها هستند. شاید یکی از دلایلش این است که کی روش می خواهد کارنامه دست نیافتنی داشته باشد و یا در رنکینگ فیفا جایگاه تیم ملی بهتر شود.
وی افزود: من خودم معتقدم این مدل بازی ها راهکار خوبی نیست و فوتبال ما لطمه می خورد. همین کشورهای حاشیه خلیج فارس را نگاهی بیاندازیم می بینیم که چه هزینه هایی می کنند تا با بهترین تیم ها بازی داشته باشند. من معتقدم اگر خود کی روش به برگزاری چنین مسابقاتی راغب نباشد هیچ کسی نمی تواند او را مجبور به انجام این مسابقات کند. از سویی من فکر می کنم هزینه بازی با تیم های صاحب نام بالا است و فدراسیون فوتبال در توان خود نمی بینید که چنین بازی هایی را برگزار کند. مثلا اگر برای بازی با سیرالئون یک میلیارد هزینه شده باشد قطعا برای بازی با تیم هایی مثل آلمان و ایتالیا باید 10 میلیارد هزینه شود. از یک طرف شاید برخی مسائل سیاسی باعث شود تا برخی تیم ها نخواهند با ایران بازی کنند.
قاسمپور ادامه داد: در هر صورت هر عاملی دخیل باشد این بازی ها برای ما استفاده ای ندارد. کی روش تیم خودش را انتخاب کرده و تیم ملی ما شاکله اصلی اش از لژیونرها هستند و برگزاری این بازی ها برای شناختن نفرات دوم تیم ملی است اما فشاری روی این بازیکنان نیامد که کی روش بخواهد به شناخت بهتری برسد. در بازی دیروز ما دو گلر داشتیم که به نظر من فشاری روی آنها نیامد که بتوان تشخیص داد کدام گلر دوم بهتری هستند. به نظر من برگزاری چنین مسابقاتی بیشتر نمایشی است که مثلا کی روش بگوید برنامه ریزی دارد و بیشتر جنبه سرگرم شدن دارد. وقتی فشاری به تیم وارد نشود نمی توان از عملکرد بازیکنان ارزیابی داشت. تیم مقابل بسیار سردرگم بود و اصلا دو پاس درست بهم ندادند. بازیکنان ما هر کاری که خواستند انجام دادند من هم می توانم با نوه ام بازی کنم و هر کاری که میخواهم نمایش دهم اما اگر با یک نفر همطراز خودم بازی کنم مشخص می شود می توانم هر کاری دلم خواست انجام دهم یا خیر. من دیروز از بازی تیم ملی چیزی ندیدم که بخواهم آن را کارشناسی کنم.