به گزارش مشرق، چندی پیش پسر دانشآموزی همراه پدرش با حضور در شعبه 13 دادیاری دادسرای جنایی کرج از دختری نوجوان به اتهام سرقت اطلاعات خانوادگی او و اخاذی سریالی شکایت کرد.
پسرنوجوان به قاضی میرعشقی گفت: چند ماه پیش گوشی هوشمند خریدم و عضو گروههای تلگرامی شدم تا این که در یکی از این گروهها متوجه شدم، دختر نوجوانی که به او علاقه داشتم نیز عضو این گروه شده است. خیلی خوشحال شدم و به طور خصوصی پیامهایی را در تلگرام برای او ارسال میکردم تا هر طور شده با او دوست شوم. او ابتدا حاضر به دوستی با من نبود تا این که به خاطر اصرارهایم پذیرفت و ارتباط تلگرامیاش را با من ادامه داد. در پی این دوستی تلگرامی او از من خواست برای اطمینان بیشتر عکسهای خصوصی خود و خانوادهام و حتی کپی شناسنامه، کارت ملی و حتی گذرنامه خودم و خانوادهام را از طریق تلگرام برایش ارسال کنم که با اعتماد به او، گفتههایش را پذیرفتم و هر چه را خواسته بود، برایش ارسال کردم.
بیشتر بخوانید:
۱۵۶سال حبس برای ۴سارق مأمور نما +عکس
پلیس قلابی دستگیر شد +عکس
وی ادامه داد: او بعد از مدتی با ارسال پیام و فایلهای صوتی مبنی براین که عکسها و اطلاعاتی را که از من و خانوادهام در اختیار دارد در گروههای تلگرامی و اینستاگرام منتشرمی کند و مرا به دردسر میاندازد، تهدیدم کرد باید به او پول بپردازم در غیر این صورت این اطلاعات و عکسها را منتشر کرده ومن و خانوادهام را به دردسر میاندازد. پنج میلیون تومان، طی چند مرحله اینترنتی به حسابیهایی که داده بود واریز کردم، اما او دست بردار نبود و همچنان به تهدیدهایش ادامه میداد. شرایط روحی بدی پیدا کرده بودم و نمیدانستم ماجرا را چگونه برای خانوادهام بازگو کنم. کار به جایی کشیده بود که به خاطر تهدیدهایش شبها کابوس میدیدم و حتی خانوادهام برای بهتر شدن حالم مرا نزد روانپزشک بردند و تحت درمان بودم. تهدیدهای دختر نوجوان تمامی نداشت و در آخرین تهدیدهایش خواست این بار هر چه طلا در خانهمان است را همراه ده میلیون تومان به او تحویل دهم. نمیتوانستم این بار خواستهاش را اجرایی کنم و سرانجام ماجرا را با خانوادهام در میان گذاشتم و علت این همه ناراحتیام را برایش بازگو کردم و برای شکایت از این دختر نوجوان به دادسرا آمدیم.
با شکایت پسر نوجوان، پرونده به جریان افتاد و تحقیقات برای دستگیری عامل این اخاذی سیاه در دستورکار ماموران پلیس فتای استان البرز قرار گرفت.
تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا این که ماموران فتا ابتدا دختر را برای تحقیقات به پلیس فتا احضار کردند. در ادامه تحقیقات از وی معلوم شد او با شاکی در ارتباط نبوده و نمیداند چه کسی به جای وی به این اخاذیهای سیاه دست زده است.
ماموران با پی بردن به صحت گفتههای دختر نوجوان، احتمال دادند فردی با معرفی خود به جای این دختر دانشآموز به اخاذیهای سیاه اقدام کرده است. تحقیقات برای رازگشایی از این پرونده ادامه داشت تا این که چند روز پیش ردپای پسر نوجوانی در این پرونده به دست آمد و او بازداشت شد.
پسر 17 ساله با انتقال به پلیس فتای استان البرز بازجویی شد و ابتدا اظهاراتی ضد و نقیض مطرح کرد و مدعی بود شاکی را نمیشناسد و در این اخاذیهای سیاه نقشی ندارد. این در حالی بود که ماموران با احضار شاکی به پلیس فتا از او خواستند نوجوان بازداشت شده را شناسایی کند. در این مرحله پسر دانشآموز زمانی که متهم نوجوان را دید او را شناخت و اعلام کرد او همکلاسیاش بوده و همیشه همراه دو نفر از دوستانش برای تعمیر رایانه به او کمک میکردند. حتی آنها از ماجرای عشق یکطرفه وی به دختر دانشآموز هم با خبر بودهاند. باورش نمیشود همکلاسیاش به این اخاذیهای سیاه دست زده باشد .
متهم نوجوان که راز جرایمش را فاش شده دید، سکوت خود را شکست و با اعتراف به این اخاذیهای سیاه گفت: من و دو نفر از همکلاسیهایمان برای شاکی، کارهای مربوط به تعمیر رایانهاش را انجام میدادیم و حتی زمانی که گوشی هوشمند خرید ما برایش نرمافزارهای مختلف را نصب کرده و از او پول میگرفتیم. چون میدانستیم که وضع مالی خانوادهاش خوب است، تصمیم گرفتیم از او اخاذی کنیم. به همین خاطر با جا زدن خودمان به جای دختر مورد علاقهاش عکسهای خصوصی و خانوادگی او و اطلاعات هویتی آنها را به دست آورده و با تهدید به انتشار آن به اخاذیهای سیاه از همکلاسیمان دست زدیم.
متهم نوجوان ادامه داد: برای این که او به ما اعتماد کند و از طریق تلگرام با ما ارتباط برقرار کند توسط یک نرمافزار صدایمان را دخترانه کرده بودیم. درصدد اخاذیهای بیشتری از او بودیم که دستگیر شدم. من و دو همدستم با پولهای اخاذی، گوشیهای هوشمند، کفش و لباس مارکدارخریدیم و با بقیه پولها خوشگذرانی کردیم و برای دختران مورد علاقهمان هدیه خریدیم.
با اعتراف وی، دو پسر نوجوان دیگر نیز بازداشت شدند و به همدستی با وی در این اخاذی اعتراف کردند.
برای این سه نوجوان قرارقانونی صادر شد و آنها روانه کانون اصلاح و تربیت شدند.